کد خبر: 864796
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۲
حاشيه‌اي تاريخي بر يك خبر اقتصادي
تصوير بسيار زيبا(!) و فجيعي در يكي از شبكه‌هاي اجتماعي بدون شرح و تفصيل ديدم كه...
خسرو معتضد
خسرو معتضد
 
تصوير بسيار زيبا(!) و فجيعي در يكي از شبكه‌هاي اجتماعي بدون شرح و تفصيل ديدم كه مرد جلنبر كثيفي روي يك صندوق حلبي پر از خرما ايستاده و با فشار، پاهاي كثيف و پشمالوي خود به روي خرماهاي تلنبار شده در حال جاسازي آنها بود، در حالي كه زير عكس نوشته شده بود: شيوه پر كردن سطل يا حلبي‌هاي خرما براي صدور!
به نظرم مي‌رسيد اين شاهكار صادراتي در ميهن بيچاره‌ام روي داده است چراكه هيچ صادركننده نادان و بي‌شعوري در دنيا چنين كاري نمي‌كند و آبروي خرماي صادراتي كشورش را نمي‌برد.
 
حدود 117 سال پيش در روزنامه حبل‌المتين روزنامه فارسي زبان چاپ بمبئي كه مرحوم شيخ جلال‌الدين مؤيد‌الاسلام كاشاني مدت 40 سال آن را در هندوستان با حروفچيني ماشين و كاغذ تميز در 24 صفحه به صورت هفتگي منتشر مي‌كرد و به ايران، بين‌النهرين، قفقاز، سراسر عثماني، آسياي غربي و جنوب شرقي و حتي هنگ كنگ و مالايا و رانگون در برمه و جزيره مالت و شام و فلسطين مي‌فرستاد، تاجري ايراني[سال 1318 ه. ق 1900م] نوشته بود: «خشكبار و فرش ايران در دنيا و به ويژه در خاور دور علاقه‌مندان فراوان دارد اما از آنجا كه هوشمندان غيرتمند ايراني براي رنگ كردن تار و پود نخ فرش ايران به جاي الوان طبيعي، جوهر تقلبي فرنگي به كار مي‌برند و در خشكبار نيز تقلب كرده، اولاً پسته را با رنگ‌هاي خطرناك غير‌خوراكي رنگ كرده دوماً در بسته‌بندي نهايت بي‌سليقگي را به خرج مي‌دهند و پسته و فندق و بادام ريز و كرم خورده صادر مي‌فرمايند، هم بازار فرش و هم بازار خشكبار ايران در خاور دور شكست خورده است. »
 
همانطور كه از نظر گذرانديد 117 سال پيش هم تاجري از وضعيت بسته‌بندي‌هاي نامرغوب صادرات ايران گله‌مند بوده است. شنيده بودم در گذشته مردمان نقاطي از دنيا براي له و لگد كردن برخي ميوه‌ها از پاهاي شسته استفاده مي‌كرده‌اند اما نمي‌دانستم و نديده بودم اين كار كه تاريخش به دوران يونان باستان باز مي‌گردد امروزه بدين صورت درآيد كه مردان خشن و قلدري بالاي سطل خرما رفته و از پاهاي ظريف(!) و پاكيزه(!) پشم‌آلود خود براي كوباندن و درسطل جاي دادن خرماي ايراني استفاده كنند! به راستي هزاران آفرين و صد بارك‌الله!
مرحوم علي جواهر كلام مترجم، محقق و روزنامه‌نگار برجسته كه سال‌ها در وزارت امور خارجه و وزارت معارف خدمت كرده و مدير روزنامه هور كه در سال‌هاي آخر عمر در روزنامه اطلاعات و مجلات آن مؤسسه قلم مي‌زد، در يادداشت‌هاي خود نوشته است: «‌در دوران جنگ جهاني اول كه به عنوان مترجم سركنسول روسيه در اصفهان از طريق شهر كاشان راهي اصفهان بودم در شهر كاشان كه نايب حسين كاشاني همه‌كاره و حاكم و فعال مايشاي آن شهر بود و پسر راهزني به نام ماشاءالله خان سالار نظام (اين لقب را خود نايب حسين به او و ساير فرزندان راهزنش داده بود.
 
خودش را هم سردار اسلام يا شجاع نظام مي‌خواندند) داشت، سركنسول روسيه مورد استقبال و پذيرايي ايشان قرار گرفت و به مناسبت ورود كنسول در باغ بزرگي چادر و پوشش و پشه‌بند برافراشته و در همانجا بساط شام گسترده شد. اما به محض اينكه خانم كنسول ديد مگس‌ها و پشه‌ها و زنبورها روي ظروف پر از ميوه و شيريني‌هاي رنگارنگ از جمله خاتون پنجره و جوزقند دفيله مي‌روند و مي‌نشينند و پا مي‌شوند، دستور داد آب و مشربه و لگن آورند و تمام ميوه‌ها را شسته و روي آنها توري كشيد. همينطور دستور داد شيريني‌ها را ببرند و وقتي شنيد جوزقند را با دست پر مي‌كنند آن را هم كنار زد و حاضر به خوردن جوزقند هم نشد.»
 
خشكبار و خرماي رطب ايراني و ده‌ها نوع خرماي ديگر ما خاطرخواهان بسياري در دنيا دارد اما مسئله اين است كه در دنيا تمام محصولات صادراتي را با عالي‌ترين و جديدترين شيوه‌هاي بهداشتي ضدعفوني و صادر مي‌نمايند. مثلاً همانطور كه پيش از اين مقال گفته‌ام در سفري كه به لندن داشتم مستخدم ترك هتل خرماي عربستان را در يك ظرف مربع كوچك زرورق كه پلمب شده بود، برايم آورد. خرمايي كه با پسته و فندق و بادام قاطي شده بود و بهاي گراني داشت. مستخدم ترك مرتباً سرم منت مي‌گذاشت كه افندي، سورپرايز! من نمي‌دانم آن ناداني كه به عمله دستور مي‌دهد با پاهاي كثيف نتراشيده آلوده و پشمالو خرماها را بكوبد و در حلب جاسازي كند چه دشمني با صادرات ايران دارد.
 
من كه حالم به هم خورد و از خرما خوردن براي هميشه منصرف شدم. مگر اينكه سازمان‌هاي عريض و طويل مسئول صادرات غيرتي به خرج دهند و با اعزام بازرس و سركشي‌هاي دائم اين حضرات نادان را از اين شاهكارهاي صادراتي بازدارند. آمدند وزارت بازرگاني را در صنعت و معدن و ذوب فلزات ادغام كردند و اين بلا بر سر مملكت آمده است. حالا هم اصرار دارند همين وضعيت اشتباه سرجاي خود بماند و تفكيك صورت نپذيرد. خدايا تا كي بايد در 117 سال پيش و مضمون روزنامه حبل ‌المتين در جا بزنيم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار