حسن روانشيد*
ايران علاوه بر اينکه صاحب جايگاه منحصربهفرد صنايع ظريفه از جمله مينياتور است، توانسته در هنر و صنعت ضخيمسازي نيز يگانه باشد که صاحبان اين برتري از همان جنس شيران روز و زاهدان شب هستند. خالقاني که با هنر آينهکاري در ساختمان و مينياتورزني ظريف برگ خشکيدهاي از درختان را به تابلويي بينظير مبدل ميسازند، قادرند فولاد را آبديده کرده و در کورههاي دستي و سنتي و بر ستبر سندانهاي خود به ضرب چکش به ضريح و علامت و علمهايي به اوزان 200کيلوگرم مبدل سازند که بر دوش عاشقان و خادمان امام حسين (ع) از اينسو به آنسوي شهرها برده شود تا در حسينيهها و تکايايي که از سوي مسلمانان دنيا پايدار شده نصب گردد. امروز در هرکجاي جهان و بر مزار هر امامزاده و مريدي از جامعه شيعه ضريحي برپاست، قطعاً و مسلماً ساخته دست هنرمندان ايراني است که با وضو و شور و شوق حسيني ساخته و توسط سازنده يا ياوران او نصب شده است که از جهت هنري نظير ندارد. صنعتي که ديرينه آن به صفويه ميرسد و اوج وسعت آن در دوران قاجاريه بوده است و امروز نيز برندهايش با امضاي طاهر، ميرزا عباس و حاجعلي فولادگر که جد پدري مهندس حميدرضا فولادگر نماينده فعلي مجلس شوراي اسلامي است، جلوهنمايي ميکند. اينها استاداني بودند که در طول عمر بابرکت خود علاوه بر ساخت ضريح و علامت شاگرداني چون رضا جوهريان، جهانگير آيتي و حاجاکبر بهمني را نيز پرورش دادهاند که امروز از بزرگان و استادان مسلم اين حرفه منحصربهفرد جهاني ميباشند. اما مساجد، تکايا و حسينيههاي فراوان سراسر کشور هرکدام گنجينهاي از علامت و علم براي استفاده در ماههاي محرم و صفر را دارند که قدمت بعضي به عهد صفوي و قاجار برميگردد که شايد بتوان به جرئت ادعا نمود قديميترين علم ساختهشده در ايران هماکنون در موزه توپکاپي ترکيه نگهداري ميشود. آنچه مسلم است ساخت ضريح، علامت و علم، صنعت و هنر مشترکي است که تنها جايگاه آن ايران و پايگاه اصلي استادان اين حرفه شهر اصفهان بوده و هست. در حال حاضر اکثر حسينيهها و تکاياي اين شهر ازجمله گرک يراق، زرگرباشي و حسينيه بنکدار داراي باارزشترين علم و علامتهاي موجود در جهان اسلامند که باز هم سابقه ديرينه و تاريخچه آنها به دوران صفويه و قاجاريه برميگردد. دستهجات قديمي همچنان و در طول سال به زورخانهها ميروند تا قوي باشند و بتوانند اين نمادهاي مقدس را در دهه و به خصوص شبهاي تاسوعا و عاشورا بر دوش داشته باشند و از اين سو به آن سو ببرند تا عاشقان حسيني را با ديدن آنها به ياد صحراي کربلا و خرابههاي شام غريبان حسيني بيندازند. روشن کردن شمع در پاي علم و علامت و سکوهاي هر ضريح از سنتهاي آغازين زيارت مرقدهاي مطهري بود که با چوب ساخته ميشد و به علت روشن کردن همين شمعها طعمه آتش ميگرديد. از اين جهت صنعتگران اصفهان يک قرن پيش به فکر افتادند تا ماده اوليه آن را به فولاد و آهن با روکش مس، نقره و طلا تغيير دهند اما علم و علامتها از آغاز تاکنون همچنان با فولادهايي ساخته ميشود که حالت فنريت دارد. تعداد و تيغههاي هر علم نشانه صاحب آن است. براي مثال علم سهتيغه متعلق به سالار شهيدان امام حسين (ع) است که سومين امام شيعيان ميباشد. اين صنعت منحصربهفرد که توأم با هنر ظريفه است، هنوز هم پايدار بوده و کارگاههاي متعددي در بازار علامتسازان اصفهان و بافتهاي قديمي شهر تحت نظر استادان شهره با عشق و معرفت و دائمالوضو مشغول به کار هستند که بيشتر به امر ضريحسازي ميپردازند. شايد روزگاري که ساخت علم و کتل در اصفهان باب شد، کسي باور نميکرد زماني اينچنين گسترده در بازارهاي داخلي و حتي خارجي عرضه شود و نذرکنندگان آن بايد سالها در انتظار و نوبت ساخت و دريافت سفارش خود باقي بمانند.
علم و کتل در حال حاضر براي تکيهها و حسينيهها نوعي نماد است و هر هيئتي همچون پرچم نشان مخصوص خود را ساخته يا سفارش ساخت ميدهد. اين نشانهها در عزاداريهاي حسيني و دستهجات مذهبي به کار گرفته ميشود و متعلق به گروههاي عزادار است. همچنين اين علامتها براي تداعي کردن واقعه کربلا به وجود آمده که نشانههايي همچون دست بريده با شاخههاي نخل را به همراه دارد و در کنار ابزارهاي جنگ مانند سپر و شمشير و با تزئين و همراه داشتن يک چوب بلند با پارچههاي سياه، سبز و قرمز در دستهجات به حرکت درميآيد که همچنان جاودانه است. جا دارد مسئولان فرهنگي کشور قبل از اينکه اين سنت ديرينه و ارزشمند نيز همراه با نفوذ بدعتها و تحريفهاي خارجي در آن از طرق مختلف به اسم ديگران به ميراث فرهنگ جهاني سپرده شود، نسبت به ثبت آن به نام صاحب اصلي يعني کشور اسلامي ايران اقدام نمايند.
*روزنامهنگار پيشکسوت