کد خبر: 903122
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۸
نگاهي به ريشه‌هاي پديده خيانت در زندگي همسران
پدر و مادري فرزند خود را همراه با بهترين آرزوها و اميدها به خانه بخت راهي مي‌كنند. دختر و پسر گمان مي‌كنند كه همسر ايده‌آل خود را پيدا كرده‌اند

شكوفه شيباني *

پدر و مادري فرزند خود را همراه با بهترين آرزوها و اميدها به خانه بخت راهي مي‌كنند. دختر و پسر گمان مي‌كنند كه همسر ايده‌آل خود را پيدا كرده‌اند. آنها اميد دارند در كنار همديگر بتوانند زندگي توأم با عشق و وفاداري را آغاز كنند و به اهداف مشتركشان برسند اما بعد از مدتي كه زندگي آن روي ديگر خود را نشان مي‌دهد روزهاي بد و باورناپذيري از راه مي‌رسند و مسئله‌اي كه ذهن زنان و گاه مردان را در متن زندگي زناشويي به خود مشغول مي‌كند و از لحاظ رواني آسيب بسيار شديدي به روح و روان فرد وارد مي‌كند خيانت است، اينكه يك روز يكي از زوجين متوجه مي‌شود كه پاي كسي به ميان زندگي آنها باز شده است.
خيانت يكي از مهم‌ترين علت‌هاي طلاق - رسمي و عاطفي- در كشور محسوب مي‌شود و در نظر بگيريد كه وقتي مي‌گوييم طلاق رسمي يا عاطفي اين كلمه سايه‌هاي بزرگي بر پديده‌هاي گريزناپذير بعدي خواهد داشت، به اين معنا كه گاه ممكن است يك زن يا يك مرد ديگر نتواند اعتماد و اميد خود به يك شخص را در رابطه همسري بازسازي كند، همچنين آسيب‌هاي رواني شديدي كه گاه افرادي كه به آنها خيانت شده به ويژه زن‌ها دچارش مي‌شوند كه به صورت افسردگي، پرخاشگري، بي‌اشتهايي و نداشتن تمركز براي انجام كارهاي روزمره خود را نشان مي‌دهد.
ما از هر زاويه‌اي كه به موضوع خيانت نگاه كنيم هزينه‌هايش فوق‌العاده بالا خواهد بود. هزينه‌هايي كه حساب كردن آنها بسيار دشوار است اما تصور نمي‌شود كسي بتواند منكر اين هزينه‌ها شود. وقتي در يك خانواده خيانت بالا مي‌گيرد پدر و مادر زوج‌ها چه تنشي را تحمل مي‌كنند؟ اگر فرزندي در اين خانواده باشد با علني شدن ماجرا چه حس ناامني ذهني را تحمل خواهد كرد؟ ممكن است او دچار بي‌خوابي‌هاي شبانه و شب ادراري يا افت تحصيلي شود، در حالي كه شايد ظاهراً چيزي را بروز ندهد.
با اين مقدمه به سراغ بيان هفت نكته مي‌رويم تا بدانيم كه «پيله بي‌وفايي هيچ كس را پروانه نكرده است.»

 

به تعريف مشتركي از بي‌وفايي و خيانت برسيد
پرسش اصلي اين است كه آيا مي‌توانيم جلوي خيانت را بگيريم و دست به اقدامات پيشگيرانه در اين باره بزنيم؟ پاسخ اين سؤال مثبت است. اول از همه كاري كه يك زوج بايد انجام دهند اين است كه بر سر كلمه «خيانت» به يك تعريف مشترك برسند. برخي از مردان و گاه زنان روي خيانت نام‌هاي ديگري مي‌گذارند تا رفتار خود را توجيه كنند، به اين ترتيب ذهن خود را فريب مي‌دهند تا به اين وسيله بخش‌هاي هشداردهنده روان خود را از كار بيندازند، بنابراين اگر مي‌خواهيد دست به اقدامات پيشگيرانه در اين باره بزنيد اول از همه به تعريف بي‌وفايي و خيانت برسيد. اما آنچه ميان كارشناسان اين حوزه به عنوان تعريف استاندارد و قابل ارائه پذيرفته شده اين است:«هر آن چيزي كه ما از ديد همسر خود درباره روابط عاطفي پنهان مي‌كنيم و مي‌دانيم در صورت افشا، همسر ما آزرده خاطر خواهد شد شامل بي‌وفايي مي‌شود.»
برخي تصور مي‌كنند كه بي‌وفايي و خيانت صرفاً بي‌وفايي جنسي است و اگر خيانت جنسي اتفاق نيفتد زن يا مرد از قلمرو زندگي مشترك بيرون نيامده‌اند، در صورتي كه بي‌وفايي جنسي ايستگاه آخر است اما پله‌هايي كه يك زن يا مرد را به سمت اين ايستگاه مي‌برد نيز به همان اندازه غيرقابل توجيه هستند. در واقع ما در اتاق‌هاي مشاوره با زنان و مرداني سر و كار داريم كه از يك حس گرم عاطفي در آغاز رابطه‌شان سخن مي‌گويند و مي‌گويند قرار نبود كه به اين جا كشيده شود. برخي از آنها صادقانه درباره حس خود حرف مي‌زنند. به ياد دارم يك روز مراجعي به من مي‌گفت همه چيز مثل يك بازي چند مرحله‌اي بود. او مي‌گفت وقتي بچه بوده معتاد يك بازي رايانه‌اي بوده، چون وقتي تا يك مرحله جلو مي‌رفته انگاركه همزمان پاداش هم مي‌گرفته، بنابراين نمي‌توانسته بازي را كنار بگذارد. او مي‌گفت آنچه در خيانت خود مرتكب شده است دقيقاً مثل يك بازي چند مرحله‌اي بوده و هر مرحله‌اي كه جلو مي‌رفته مرحله بعد براي او چشمك مي‌زده تا سرانجام به خانه آخر برسد.
وقتي شما در اتاق مشاوره اين سخنان را مي‌شنويد حتي به عنوان يك مشاور براي شما تكان دهنده است. تكان دهنده از اين نظر كه مي‌بينيد چطور افراد براي باز كردن گره زندگي مشتركشان از انداختن گرهي ديگر روي آن استفاده مي‌كنند و چقدر گاهي ذهن ما دست به كارهاي عجيب مي‌زند. افرادي كه درگير خيانت مي‌شوند در روز روشن براي باز كردن گره خود گرهي ديگر هم روي آن مي‌اندازند و اميد دارند كه به اين روش به آرامش برسند.

 

خيانت گاهي از يك درد دل شروع مي‌شود
برخي مراجعان وقتي از آنها مي‌پرسيد از كجا آغاز شد؟ مي‌گويند از يك درددل. مردي كارمند يك اداره است و با همكار خود به واسطه چت ارتباط دارد. آنها براي پروژه‌هاي كاري خود به اين ارتباط نياز دارند اما اين ارتباط مي‌تواند كاملاً دولبه باشد. فرض كنيد زن در چت براي مرد مي‌نويسد سلام روزتان بخير. خوب هستيد؟ و مرد در پاسخ مي‌نويسد سلام روز شما هم بخير. سعي مي‌كنم اما متأسفانه نه. زن مي‌پرسد چرا؟ و مرد درد دلش باز مي‌شود و هر چقدر جلو مي‌رود جزئيات بيشتري از زندگي خانوادگي خود رو مي‌كند. اينجاست كه اگر آن زن در همان كانالي كه مرد باز كرده بيفتد به احتمال بسيار زياد يك رابطه عاطفي به سمت طرفين گشوده خواهد شد. من اگر حالم بد است مي‌توانم با دوستان همجنس خود در اين باره حرف بزنم يا با همسر و نزديكانم يا به مشاور مراجعه كنم اما وقتي مسئله عاطفي خودم را پيش يك همكار غيرهمجنس مي‌برم در آن صورت اين احتمال كه يك رابطه عاطفي آسيب زننده به سمت ما گشوده شود بسيار بالا خواهد بود، مگر اينكه طرف مقابل راه اين ارتباط را ببندد، مثلاً وقتي مرد مي‌گويد سعي مي‌كنم خوب باشم اما متأسفانه فلان و فلان... زن با حدس اينكه موضوع مي‌خواهد كشدار شود در ادامه بنويسد اميدوارم هميشه خوب باشيد و اگر مرد دوباره بخواهد بحث را ادامه بدهد و موضوعات شخصي زندگي‌اش را نزد آن زن بگشايد با موضع صريح او مواجه شود.

 

روزهاي ابري خانه‌تان را هضم كنيد
توجه كنيد كه متأسفانه برخي از آقايان و گاه خانم‌ها اين مهارت را ندارند كه روز بد يا روزهاي بد خود را هر طور كه شده هضم كنند و دنبال تسكين موقتي نباشند. ممكن است همسر شما روزهاي نامطلوبي را تجربه ‌كند اما اين به آن معنا نيست كه شما هر لبخندي را در هر جايي ديديد جذب آن شويد. گاه زوج‌هايي را مي‌بينيم به محض اينكه اندكي از گرماي زندگي‌شان كاسته مي‌شود مي‌روند به سمت گرمخانه‌هاي ديگران. مثل اين مي‌ماند كه شما رادياتور يا بخاري خانه‌تان خراب باشد و به جاي اينكه برويد تعميركار بياوريد و بخاري يا رادياتور خانه‌تان را تعمير كنيد بلند شويد و برويد به خانه همسايه و آنجا بخوابيد. انتظار از شما اين است كه به خانه‌اي كه روزها و شب‌ها شما را پناه داده وفادار بمانيد و تعميرش كنيد نه اينكه خانه‌تان را با يك رخنه كوچكي كه در آن ايجاد شده ترك كنيد. اما متأسفانه گاه ضعف ايماني و اخلاقي باعث مي‌شود كه افراد با اولين چالش به خانه خودشان پشت كنند.

خيانت عاطفي هم براي زنان دردناك است
برخلاف آن چيزي كه مردها گمان مي‌كنند كه فقط خيانت جنسي براي زن‌ها دردناك است اما واقعيت آن است كه اينطور نيست. چه بسا ممكن است خيانت عاطفي همان قدر براي يك زن دردناك باشد كه خيانت جنسي، چون زن در اين صورت شروع به تخريب خود خواهد كرد كه به اندازه كافي براي همسر خود دوست داشتني نبوده است. اگر زني بفهمد كه مرد پيش يك زن غريبه ولو همكارش درد دل كرده، براي او دردناك خواهد بود، به خاطر اينكه احساس مي‌كند مسائل خصوصي زندگي‌اش با كسي كه نبايد در ميان گذاشته مي‌شده در ميان گذاشته شده است. زن درست حس كسي را دارد كه در يك طوفان، سقف خانه او برداشته شده است. در واقع ترجمه خيانت در ذهن مردان و زنان با هم تفاوت‌هايي دارد.

هيچ كس به يكباره بي‌وفا نمي‌شود
نكته بسيار مهم كه بايد مدنظر داشته باشيم اين است كه خيانت به يكباره اتفاق نمي‌افتد. اينطور نيست كه شما شب بخوابيد و صبح به يك زن يا مرد خائن تبديل شويد. كسي چنين چيزي را نمي‌تواند تأييد كند. زنان و مرداني كه باورهاي اعتقادي محكم و خودكنترلي بالايي دارند حتي اگر در معرض و فضاي تسهيل كننده خيانت قرار بگيرند، آن فضا را كنار مي‌زنند و اجازه نمي‌دهند كه آن فضا دور آنها پيله كند اما توجه كنيد كه اين به آن معنا نيست كه افراد به خود غره شوند و تصور كنند چون خودكنترلي بالايي دارند پس مي‌توانند در هر معركه‌اي حاضر شوند. مثل اين مي‌ماند كه كسي بگويد من با لباس آتش نشاني به دل آتش مي‌زنم. درست است كه ممكن است لباس آتش نشاني خصلت نگهدارندگي بالايي داشته باشد اما به اين معنا نيست كه ما به دست خودمان آتشي كه نيازي به آن نداشتيم را درست كنيم و بعد هم برويم لباس آتش نشاني تنمان كنيم، صرفاً به اين خاطر كه اعتماد به نفس داريم كه نخواهيم سوخت. پس نكته اينجاست كه مرد و زن بدانند گاه سرعت و شتاب قرار گرفتن در پيله خيانت بسيار كندتر از‌ آن است كه فرد با خود فكر كند در چنين پيله‌اي قرار گرفته است،بنابراين به خاطر چنين توهمي فرد دست و پايي نمي‌زند كه خود را از اين پيله رها كند، ناگفته پيداست كه وقتي اين پيله كامل مي‌شود ديگر دست و پا زدن هم فايده‌اي نخواهد داشت.

 

در دام فرافكني نيفتيد
گاه در سخنان برخي از مراجعان مي‌بينيم كه مي‌گويند من در خيانت جلو رفتم چون تصور مي‌كردم كه خدا مرا نجات خواهد داد. اين هم يكي از آن مغلطه‌هايي است كه گاه افراد دچار آن مي‌شوند. ما عموماً وقتي اشتباه مي‌كنيم مكانيسمي رواني به نام فرافكني در ما فعال مي‌شود و مي‌خواهيم آن اشتباه را گردن ديگري بيندازيم. فرد مي‌خواهد همچنان در خيانت جلو برود، از طرفي دچار عذاب وجدان است، حال بخشي از ذهن او برايش توجيه مي‌سازد و مي‌گويد مگر تو نمي‌گويي كه خدا نجات دهنده است، بنابراين خدا تو را در وقت مقتضي تنها نخواهد گذاشت و نجاتت خواهد داد، در حالي كه اگر فرد منصفانه و پخته‌تر با خود بينديشد خواهد ديد كه در واقع از مكانيسم فرافكني دارد استفاده مي‌كند. فردي كه بالغ پخته‌اي در وجودش قرار دارد در برابر اين استدلال خواهد گفت كه خداوند به ما قدرت استدلال ، عقل و منطق داده است كه مي‌تواند ما را نجات دهد اما وقتي من با دست خودم مي‌خواهم اين قدرت را از خود بگيرم و خاموش كنم، چرا مي‌خواهم مسئوليت رفتار خود را متوجه خداوند كنم؟

 

سرچشمه‌هاي بي‌وفايي همسران كجاست؟
موضوع مهم ديگر در اين ميان اين است كه بدانيم سرچشمه‌هاي بي‌وفايي در همسران كجاست؟ اگر ما رصد خوب و مطلوبي در اين باره داشته باشيم احتمال اينكه پاي ما به واسطه اين سرچشمه‌ها ‌تر نشود زياد خواهد بود.
دكتر حسين خدمتگذار در كتاب «بي‌وفايي همسران» به اين موضوع اشاره مي‌كند و مهم‌ترين دلايل بي‌وفايي مردان را اينطور تقسيم‌بندي مي‌كند:«يك: دلزدگي و ملال در زندگي زناشويي دو: ناهماهنگي و ناسازگاري در رابطه زناشويي سه: فاصله جغرافيايي و جدا بودن از همسر به مدت طولاني چهار: تمايل به تجربه هيجان‌هاي جديد در رابطه جديد پنج: تنوع‌طلبي شش: تقويت روحيه.
اما از علل شايع خيانت زنان مي‌توان به اين موارد اشاره كرد: يك: فقدان توجه در زندگي زناشويي دو: نبود هيچ گونه گفت‌وگو و درك نشدن از سوي همسر سه: رضايت عاطفي كه از رابطه جديد كسب مي‌شود. چهار: به دنبال يك مونس بودن پنج: احساس جوان شدن شش: اثبات جذابيت‌هاي خود.»
* كارشناس ارشد روانشناسي

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار