آيا خانواده شادي هستيم؟ آيا براي شاد بودن خانواده خود تلاش ميکنيم؟ اصلاً راههاي شادي و خوشحال بودن را بلد هستيم؟ کمي فکر کنيم بعد جواب اين سؤالها را در ذهن خود مرور کنيم. وقتي صحبت از يک خانواده شاد و خوشبخت به ميان ميآيد، اکثريت ما تصوراتي کليشهاي در ذهنمان ميآيد. زن و شوهر عاشق و وظيفهشناس، فرزندان خوب و مؤدب، رفاه و آرامش کامل، مثل همه آن خانوادههاي خوشبخت و بينقصي است که در فيلمها و سريالها ميبينيم. خانوادهاي بدون کوچکترين مشکل و ناراحتي و گرفتاري. البته داشتن يک خانواده خوشبخت و رؤيايي دور از دسترس نيست، فقط شايد به دليل مشکلات بسياري که جامعه امروز، ما را گرفتار خود کرده است کمي سخت به نظر بيايد ولي قطعاً غيرممکن نيست. داشتن يک خانواده شاد و خوشحال آرزوي هر کسي است. حال اينکه چگونه خانواده شادي داشته باشيم بستگي به ما دارد تا با راههاي ساده ولي مؤثر موجب خوشحالي و شادابي خانواده خود شويم. فراموش نکنيم که هر کدام از ما براي داشتن يک خانواده خوشبخت خودمان بايد تلاش کنيم، پس بايد در اين زمينه سهم خود را ايفا نماييم.
بازي و تفريح خانوادگي را فراموش نکنيم
سادهترين و آسانترين راهي که همه براي شاد بودن در کنار خانواده خود پيشنهاد ميدهند رفتن به سفر و گشت و گذار است. اين يک پيشنهاد عالي است ولي شايد هميشه اين امکان وجود نداشته باشد. در واقع افرادي که شادي خود را در گرو رفتن به سفر ميبينند تمام پيشنهادات و راههاي ديگر شاد بودن را در ذهن خود حذف و خود را محدود به يک راه ميکنند. در حالي که ميتوانند برنامههاي ديگري که بسيار ساده و در دسترس هستند براي خلق لحظات شاد خانواده خود برنامهريزي کنند. تفريحات و شاديهاي ديگري در فضاي خانه و خانواده و زندگي ما وجود دارد که به دليل ساده و آسان بودن آنها هميشه و همه جا در دسترس هستند. نام علمي اين نوع تفريح «اوقات خوش» يا «زمانهاي مفيد» است که در آن والدين، زماني را با فرزندان خود در يک فعاليت مشترک و لذتبخش ميگذرانند. ممکن است کودک زمان زيادي را در خانه و با والدين خود باشد اما هيچ شادي و لذتي را احساس نکند اما گاهي والدين با دقت و صبر و حوصله ميتوانند لحظاتي فراموش نشدني را براي خود و فرزندانشان به وجود آورند. مثلاً بچهها دوست دارند در بعضي از کارهاي خانه با والدين خود مشارکت داشته باشند. مثل ماشين شستن يا کيک پختن و غذا درست کردن. اگر فرزندان خود را در انجام هر کدام از اين فعاليتها شرکت دهيم هم لحظات شادي را براي يکديگر رقم ميزنيم و هم فرزندانمان حين لذت بردن از انجام کاري که دوست دارند آموزش هم ميبينند.
بازي و تفريح خانوادگي يکي از مهمترين عوامل تقويت شادي و صميميت در خانواده است. فقط کودکان نيستند که به بازي نياز دارند. درون هر کدام از ما کودک پنهاني وجود دارد که نياز به تفريح، بازيگوشي و شيطنت دارد. بنابراين گاهي بايد با همسر و فرزندان خود به بازي بپردازيم. هنگام بازي تفاوتها فراموش ميشود و معمولاً زخمهاي عاطفي و احساسي بهبود مييابد. در بازي، به کودک درون خود فرصت تفريح و لذت ميدهيم. حتي بازيهاي فکري و به ظاهر جدي نيز اين کارکرد را دارند. نيچه، فيلسوف شهير آلماني ميگويد: «خود واقعي انسان، فقط هنگام بازيکردن نمايان ميشود.» بازي فرصتي است تا تمام نقشها و نقابهاي تحميلي را کنار بزنيم و خودِ خودمان باشيم، همانگونه که واقعاً هستيم.
بازيهاي سنتي و حرکتي به جاي بازيهاي رايانهاي
امروزه بازيهاي رايانهاي جاي بازهاي حرکتي را گرفته است و کودکان و نوجوانان خانه درگير اين بازيها هستند. براي اينکه فرزندانمان را در اين فضاهاي خيالي تنها نگذاريم و لحظاتي را در کنارشان باشيم بهتر است گاهي با فرزندان خود اين بازيهاي کامپيوتري را بازي کنيم و هيجان و شادي ايجاد شده از اين بازيها را با فرزندان خود تجربه کنيم. البته بايد به آنها يادآوري کنيم که نبايد تمام مدت پاي بازي کامپيوتري باشند و در کنار اين نوع بازيها بايد بازيهاي ساده و حرکتي را هم انجام دهند تا اينگونه بتوانيم از اعتياد بچهها به بازيهاي کامپيوتري جلوگيري کنيم.
اين در حاليست که در مهمانيها و دورهميهايي که ترتيب داده ميشود تا همه اقوام و فاميل دور هم جمع شوند تا صله رحم انجام شود هر کدام از اعضاي فاميل سر در گوشي يا تبلت خود دارند و به نوعي با وسايل خود سرگرم هستند. ما بايد کاري کنيم تا اين سرها از گوشيها بلند شود. بازيهاي دسته جمعي بهترين فرصت است تا همه اعضاي خانواده و فاميل در آن شرکت کنند. مثل بازي پانتوميم يا بازيهاي قديمي مثل اسم و فاميل و. . . که به ابزار و وسايل خاصي نياز ندارد و همه از آن لذت ميبرند.
در زندگي امروزي، نداشتن وقت و گرفتار بودن فقط بهانهاي است که فرصت اين نوع مشارکت و لذتهاي خانوادگي را از خود و افراد خانواده دريغ کنيم. پيادهروي و قدم زدن و دوچرخهسواري هم ميتواند لحظات شادي را براي اعضاي خانواده رقم بزند. در روزهاي پاياني هفته برنامههايي از اين دست بگذاريم تا هم ورزشي انجام داده و هم در کنار خانواده لحظات شادي را سپري کرده باشيم. اگر هميشه بخواهيم همه شرايط فراهم باشد تا ما فرصت شادي کردن داشته باشيم شايد کمي غيرعادي باشد. ما با برنامهريزي ميتوانيم حداقل يک ساعت در هفته، مثلاً تعطيلات آخر هفته را به بازي خانوادگي اختصاص دهيم. بزرگترها معمولاً بهانههاي خوبي براي بازينکردن دارند. اما آنها بايد بر بهانههاي خود غلبه کنند و با بچهها و جوانان بازي کنند. بايد ياد بگيريم که گاهي دوباره کودک شويم، همانند يک کودک عمل کنيم تا به خود و عزيزانمان، زماني براي شادي، لذت، رهايي و آسودگيخاطر هديه کنيم.
لحظههاي خوب زندگي را بسازيم و تحسين کنيم
بنابراين هر کدام از ما ميتوانيم يک خانواده شاد داشته باشيم. منوط به اينکه بخواهيم و براي آن برنامهريزي کنيم. همه هدفهايي در زندگي دارند. به دنبال موفقيت مالي، ارتقاي شغلي يا دستاوردهاي بزرگي هستند، اما بايد بدانيم که هدف از تمام تلاشها سود رساندن به خانواده است نه رسيدن به هدفي دوردست در آيندهاي محتمل. ممکن است همين فردا ديگر زنده نباشيم يا آنها زنده نباشند، پس در زمان حال زندگي کنيم. از هر لحظه بودن در کنار خانواده و عزيزان خود لذت ببريم و قدر آن را بدانيم.
ريچارد دني ميگويد:« قادر باشيد که هر لحظه توقف کنيد و گلي را که ميشکفد، کودکي را که براي اولين بار سر پا ميايستد، فرزندي را که خوشحال از مدرسه باز ميگردد و همسري را که خبر خوبي براي گفتن دارد، تحسين کنيد.»