کارشناسان و صاحبنظران حوزه تربیتی برای کودکان زیر هفت سال چند ویژگی برمیشمرند. اول اینکه کودکان در این سن بسیار پرجنب و جوش هستند و این جزء طبیعت لاینفک آنان است و دلیلش هم این است که انرژی دریافتی آنها بالا بوده و هدر دادن این انرژی مستلزم فعالیت زیاد است. بنابراین تحرک و جنب و جوش یک ابزار میشود برای مهار این انرژیها. دوم اینکه کودکان برخلاف بزرگسالان از فعالیت بدنی بسیار لذت میبرند. حضرت محمد (ص) نیز در این باره میفرمایند: «کودکانی که در کودکی جنب و جوش زیادی دارند زمانی که بزرگ میشوند باهوشتر هستند.» یعنی این جنب و جوش و تحرک زیاد در کودکی منجر به استعداد و هوشمندی آنها در بزرگسالی میشود. پس باید فعالیت داشته باشند تا هوشمند باشند. یکی از سؤالات متداول والدین این است که چه کار کنیم که فرزندمان در آینده باهوش باشد؟ بدون شک یکی از راهها بازی کردن است، اما متأسفانه برخی از بازیهای قدیمی ایرانی همچون قایم باشک، هفت سنگ، عمو زنجیرباف، زو، تیلهبازی، بالا بلندی، الک دولک، کلاغ پر، خاله بزغاله، شمع گل پروانه، وسطی، توپ چرخی، شاه و وزیر، گل یا پوچ، خروس جنگی، لی لی، قلعه و… امروزه به دست فراموشی سپرده شدهاند و جای خود را به بازیهای رایانهای مخرب دادهاند. دین اسلام در این زمینه پیشنهادات روشنی دارد و در روایات و احادیث در رابطه با ارتباط بین بازیهای کودکانه و تربیت نکات مهم بیشماری نهفته است و در این زمینه به سراغ حجتالاسلام حسین جامه بزرگی، پژوهشگر حوزه سبک زندگی رفتیم و با او در این باره همکلام شدهایم. مشروح گفتههای این کارشناس را میخوانید.
هفت سال آزادی بازی و جنب و جوش
دین مبین اسلام تربیت را بر اساس سه دوره هفت ساله تعریف کرده است. نبی مکرم اسلام (ص) میفرمایند: فرزند در هفت سال اول عمر سرور و حاکم است و در هفت ساله دوم عمر خویش عبد و بنده و در هفت ساله سوم نیز وزیر و مشاور است.
حال روی سخن ما با هفت سال اول است. امام صادق (ع) میفرمایند: «دع ابنک یلعب سبع سنین»: یعنی فرزندانتان را آزاد بگذارید تا در این هفت سال بازی کنند. حضرت در اینجا تأکید روی بازی کودکان دارند ولی متأسفانه اغلب ما بازی را با شیطنت و خرابکاری اشتباه گرفته و میگوییم که کودک را باید به حال خود رها کرد تا هر کاری دلش میخواهد کند و این غلط است بلکه باید بازی آنها را مدیریت کرد و اجازه دهیم خود کودک بازی کند. لازم است تعریفی از هوش داشته باشیم تا بهتر بتوانیم برای آینده فرزندانمان برنامهریزی کنیم. منظور از هوش در کلام نورانی حضرات معصومین علیهمالسلام، قدرت حل مسئله برای سازگاری با محیط پیرامون خود است. یعنی فرد برای مشکلات و باز کردن گرههای به وجود آمده در زندگی، جامعه و... بهترین راه را همیشه انتخاب میکند. صد البته گرهای را که میشود با دست باز کرد را به دندان نمیاندازد.
کودک بازی کند با هوشتر میشود
در اسلام بر این موضوع تأکید شده است با کسی که از هوش پایینی برخوردار است، ازدواج نکنید چراکه مصاحبت با او آزاردهنده است و تمام مشکلات را با دندان باز میکند، حتی اگر بهترین مسیر را برای او انتخاب کرده و او را راهنمایی هم کنید، باز او کار خودش را میکند و این به خاطر پایین بودن و ضعف در مهارت حل مسئله اوست. دقیقاً به مثابه اینکه شما دو عدد پرتقال به دست دو نفر بدهید، یکی با ضریب هوشی پایین و دیگری بالا. آنکه از ضریب هوشی کمتری برخوردار است، به گونهای این پرتقال را پوست میکند که با یک جعبه دستمال کاغذی هم نمیتوان آب آن را پاک کرد. حال همین پرتقال را به دست نفر دوم بدهید. چنان ماهرانه آن را پوست میکند که حتی یک قطره از آب آن هم داخل بشقاب یا روی دست نمیریزد و این به خاطر قوی بودن او در حل مسائل است و همین موضوع در تمام زندگی ما انسانها نیز جریان دارد. کارشناسان تربیتی نیز میگویند جدیترین کار برای کودکان بازی است. یعنی بچههایی که بیشتر بازی میکنند، باهوشتر هستند.
سه رکن مهم در بازی بچهها
با توجه به آنچه از روایات تربیتی به دست میآید، بازی کردن دارای سه رکن اصلی و اساسی است که والدین باید این سه رکن را در همه حالات کودک خود در نظر بگیرند و هیچگاه نسبت به این موارد غفلت نکنند. بازی کردن کودک منهای این ارکان مثل این است که شما کودک را دعوت به غذا بکنید ولی سفرهای را پهن نکرده و بستری برای او فراهم نکرده باشید. در این حالت کودک گرسنه شما عصبی و پرخاشگر و ناراحت میشود، چون خودش توان انجام این کار را ندارد، پس شما ابتدا باید سفره را پهن کرده و غذا را روی آن بچینید. بعد از مهیا شدن، کودک را دعوت کنید. در بازی هم همین است. بنابراین باید به چند رکن در بازی توجه کرد.
رکن اول، همبازی بچهها: از یک و نیم سالگی به بعد بچهها واقعاً نیازمند یک همبازی خوب هستند. متأسفانه امروزه در محیطهای شهرنشینی خلأ آن کاملا مشهود است و والدین باید به خاطر اهمیت ویژهای که این موضوع دارد برای فرزند خویش یک همبازی مناسب پیدا کنند. همبازی برای کودکان از نان شب هم واجبتر است.
رکن دوم، اسباببازی مناسب: اکثر قریب به اتفاق والدین اسباببازیهای مناسب را با اسباببازیهای گرانقیمت اشتباه میگیرند. حال آنکه بین این دو تفاوتهای بسیاری وجود دارد. اسباببازی خوب باید برای بچهها مسئله ایجاد کند و فرزند روی حل مسئله آن تمرکز کند تا به جواب برسد. ایجاد سؤال در ذهن کودک استمرار داشته باشد و بچهها همیشه بتوانند با آن بازی کنند.
رسول اکرم (ص) خاک را تفرجگاه کودکان میدانند که متأسفانه امروزه ما فرزندانمان را از خاک بازی محروم کردهایم و این در حالی است که در برخی کشورها برای مهدهای کودک خود استخرهایی از خاک دارند و آن را به عنوان یک ویژگی مهد خود قرار میدهند و این چیزی است که دانشمندان اعتراف به آن کردهاند که کودکانی که خاک بازی میکنند قدرت یادگیری آنها تا دو برابر افزایش مییابد و این دسته از کودکان به خاطر آنزیمهایی که در خاک وجود دارد بدن آنها در مقابل بیماریها بسیار مقاومتر از دیگر کودکان است و فواید بسیاری که مجال بیان نیست.
رکن سوم، محیط بازی مناسب: علاوه بر محیط بیرون خانه، چیدمان وسایل منزل را به گونهای قرار دهیم که کودک بتواند به راحتی در آن بازی کند. یعنی بر اساس همان روایت هفت سال اول باید چیدمان خانه مطابق با نوع بازی و فعالیت کودک باشد نه مطابق با سلیقه والدین.