فقط پنج روز ديگر تا شروع مهمترين ماراتن فوتبالي جهان باقي مانده و در اين فرصت اندک عملاً کار چنداني براي تيم ملي نميتوان کرد جز اينکه تا ميتوانيم روحيه تيم را بالا ببريم تا با شروع بازيها مليپوشان بتوانند تواناييهاي خود را به نمايش بگذارند. اين روندي منطقي در فوتبال حرفهاي به شمار ميرود، اما به نظر ميرسد جو فوتبال ايران از اين روند فاصله گرفته و خواسته يا ناخواسته به جاي تزريق روحيه، تضعيف انگيزه و روحيه بازيکنان را نشانه رفته است!
براي موفقيت يک تيم در آوردگاهي چون جام جهاني علاوه بر امکانات سختافزاري، تدارک اردوهاي تمريني و بازي دوستانه، مسائل روحي - رواني نيز تأثير فراواني دارد تا جايي که مدعيان قهرماني جام از حضور روانشناس بهره ميبرند و از هيچ کمکي براي بالا بردن روحيه بازيکنان خود دريغ نميکنند. انتظار ميرفت هرچه زمان پيش ميرود و به شروع جام جهاني نزديک ميشويم، حمايتهاي عموم مردم و جامعه ورزش و به ويژه فوتباليها از تيم ملي فوتبال به بالاترين حد ممکن برسد، اما اظهارنظرهاي هواداران و کارشناسان در سطح جامعه، به ويژه فضاي مجازي عکس اين انتظار را نشان ميدهد.
تيم ملي در مسير صعود به جام جهاني و پس از آن، آمادهسازي براي حضور در روسيه فراز و نشيبها، مشکلات و حواشي زيادي را پشت سر گذاشت. با اينکه عملکرد کادر فني و بازيکنان در اين مسير موافقان و منتقدان زيادي داشت، اما حالا مهم اين است که اين برههها سپري شده و وقت آن رسيده که حاصل تلاشهايمان را ببينيم. ديگر زمان آن نيست که با موشکافي در نتايج تيم ملي يا مصاحبههاي گذشته کارلوس کرش بحثهاي حاشيهاي را پيش بکشيم و تمرکز تيم را برهم بزنيم. علاوه بر کارشناسان و پيشکسوتان، هواداران نيز ميتوانند در تزريق انرژي مثبت به تيم ملي نقشي مهم ايفا کنند. مردم ايران سالهاست که ثابت کردهاند عاشق فوتبال هستند و به همين دليل است که فوتبال پرطرفدارترين ورزش کشور محسوب ميشود. با شروع جام جهاني قطعاً ميليونها ايراني در سراسر جهان بازيهاي يوزپلنگهاي کشورمان را تماشا ميکنند و بيصبرانه منتظر درخشش آنها هستند.
به همين خاطر است که معتقديم مردم ميتوانند شعار «80 ميليون، يک ملت و يک ضربان قلب» را به معناي واقعي کلمه به معرض نمايش بگذراند. حضور پررنگ ايرانيها در فضاي مجازي فرصت خوبي است تا با ارسال پيامها و پستهاي اميدوارکننده انگيزه را به تيم ملي تزريق کنند. متأسفانه در اين شرايط حساس دست به دست شدن برخي پستها با مضمون تمسخر و تحقير فوتبال ملي شدت بيشتري گرفته، در حالي که اين اظهارنظرها قطعاً به گوش بازيکنان و مربيان نيز خواهد رسيد. ادامه اين روند بيشك به ضرر تيم ملي تمام ميشود و نتيجه آن را به زودي در روسيه ميبينيم. در صورتي که بايد از مدتها قبل فکري به حال اين شرايط ميشد و زودتر از اين راهي براي دور کردن افکار منفي پيرامون تيم ملي پيدا ميکردند.
در بين پستهاي نااميدکننده هستند پيشکسوتاني که تلاش ميکنند با پيامهاي اميدوارکننده نگاه جامعه را نسبت به آينده تيم ملي تغيير دهند. مصاحبههاي منتقدان عليه سرمربي پرتغالي و آمادگي مليپوشان براي جام جهاني در نااميدي عمومي تأثيرگذار بوده است. درست است که ايران در گروه مرگ رقابتها قرار دارد و مصاف با اسپانيا و پرتغال تيمهاي بزرگ دنيا را نيز نگران ميکند، ولي فراموش نکنيم که چهار سال پيش هم کمتر کسي انتظار بازي آبرومندانه در مقابل آرژانتين را داشت، در حالي که تا پايان بازي مليپوشان بازي منطقي را ارائه کردند و مسي و همتيميهايش به سختي و با يک گل موفق به کسب پيروزي شدند. در اين دوره تعداد بازيکنان باتجربه، ميدانديده و بينالمللي کشورمان بيشتر شده و همين مسئله ميتواند شرايط را به سود ما تغيير دهد. از طرفي بايد به سرمربي تيم ملي و تفکراتش نيز اعتماد کرد و دست از اظهارنظرهاي غيرمنطقي، احساسي و جهتدار برداشت. تيم ملي در روسيه نماينده ملت ايران در مستطيل سبز است، آن هم براي دفاع از اعتبار فوتبالي ما، پس همه ايرانيها موظف به حمايت از تيم ملي هستند.