کد خبر: 911291
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۰
امام(ره) با معارضین چگونه مواجه می‌شد؟
سیره و اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، که مبتنی‌بر اسلام و سیره‏ معصومین(ع) است، نیز تمامى حقوق شهروندى را براى مخالفان نظام به رسمیت شناخته و حدود آن را به عدم اخلال به مبانى نظام، حفظ امنیت، منافع و وحدت ملى و مصالح نظام اسلامى مشخص کرده است
جوان‌آنلاین: تفاوت در اندیشه‌ها، تفکرات و تمایلات در میان افراد هر جامعه، امری معمول است. در ارتباط     بین افراد جامعه با حکومت، گروه‌های موافق و مخالفی وجود دارند که با برخوردهای متفاوت حکومت روبه‏رو می‏شوند. صرف‏نظر از‌ انگیزه مخالفت‌ها و چرایی آنها، نحوه رفتار حکومت با گروه‌های مخالف در جوامع، قابل‌بررسی است. طرح سوال پیرامون نوع رفتار حاکمان با مخالفان، از سوالات اساسی اندیشه سیاسی است. در واقع بخشی از متون دانش سیاسی محصول پرسش و پاسخ دانشمندان و متفکران سیاست به این پرسش است. این مساله در جهان اسلام به‌خصوص پس از تشکیل حکومت در صدر اسلام -که منجر به بروز نمونه‌های تاریخی رفتار حاکمان اسلامی‌با مخالفان شد- باعث ایجاد الگوها و نمونه‌هایی از انواع مواجهه حاکمان و حکومت‌های داعیه‌دار حکومت اسلامی‌شد. به دلیل تعدد تفاسیر و انتخاب «مصادیق متعدد»، نوع رفتار با مخالفان همچنان متفکران سیاسی را به خود مشغول و نتایج متفاوتی را حاصل کرده است تا آنجا که می‌توان گفت تعدد تفسیر و رفتار، منجر به شکل‌گیری جریان‌های فکری و سیاسی متعددی در سطح جهان اسلام شده است.

با پیروزی انقلاب اسلامی‌و تاسیس نظام جمهوری اسلامی‌به رهبری امام خمینی(ره) در سال 57، دوران جدیدی از زندگی و تجربه سیاسی در ایران آغاز شد. این تجربه بر پایه دریافت سیاسی از دین- در برابر رویکرد سکولاریستی حاکم بر جهان جدید- استوار بود. از میان جریانات مختلف مخالف رژیم سابق، جریانی با رویکرد دینی و مبتنی‌بر اسلام سیاسی فقاهتی تفوق یافت. هرچند در ابتدای امر بخش عمده‌ای از جریانات متکثر و متعدد مخالف رژیم سابق، فرصت حضور و مشارکت سیاسی یافتند، اما در ادامه و در دوران حیات بنیانگذار نظام‌ جمهوری ‌اسلامی، به تدریج برخی از آنها به‌عنوان «گروه‌های مخالف نظام» شناسایی و از عرصه رسمی‌قدرت برکنار شدند. چگونگی و شیوه رفتار نظام با مخالفان موضوعی بحث‌برانگیز بوده که دیدگاه‌ها و برداشت‌های گوناگونی در ارتباط با آن مطرح شده است.

یکی از مباحث قابل‌توجه، ارتباط اندیشه و سیره سیاسی امام‌خمینی(ره) به‌عنوان رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری ‌اسلامی‌در رفتار با مخالفان است. اهمیت این موضوع نخست به این دلیل است که سیره و اندیشه سیاسی رهبر این انقلاب - خود دارای جایگاه مرجعیت دینی بوده- می‌تواند به شناخت مسیر صحیح ادامه حیات ‌سیاسی نظام ‌جمهوری‌ اسلامی، کمک شایانی کند. افزون بر این با توجه به اینکه هر نظام سیاسی دارای مخالفان و موافقانی است، شناخت نحوه رفتار با مخالفان آن نظام سیاسی برمبنای تفکرات بنیانگذارش، خود دارای اهمیت است.

این اهمیت آنجایی بیشتر می‌شود که پس از گذشت قریب به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی‌و استقرار نظام جمهوری اسلامی‌به رهبری امام‌خمینی(ره) و حدود سه دهه از رحلت بنیانگذار این نظام سیاسی، هنوز پژوهش مستقلی در این خصوص انجام نگرفته است و به این ترتیب جای خالی پرداختن به این موضوع احساس می‌شود.

طی سال‌های گذشته گروه‌ها و جریان‌های سیاسی گوناگونی با رویکردهای مختلف، تفاسیری متفاوت و بعضا ناسازگار از سیره و اندیشه بنیانگذار جمهوری ‌اسلامی‌در این باب ارائه داده‌اند. این تفاسیر طیفی گسترده از برداشت‌های حمایتگر، منتقدانه و کاملا مخالف را در بر می‌گیرد.

نگارنده در پژوهشی (که به‌عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی‌ارشد علوم سیاسی دانشگاه مفید قم با راهنمایی جناب دکتر سیدعلی میرموسوی از آن دفاع کرد)، با تمرکز بر این موضوع به بررسی اندیشه و سیره سیاسی امام خمینی(ره) در مواجهه با مخالفان پرداخت و تلاش کرد با پژوهش در سه سوال «1- جایگاه مخالفت و اعتراض سیاسی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی(ره) چیست؟» «2- سیره سیاسی امام خمینی(ره) در برخورد با مخالفان میانه‌رو، اصلاح‌طلب و سازمان‌نیافته چگونه بوده است؟» و «3- سیره سیاسی امام‌خمینی(ره) در برخورد با مخالفان و اعتراض سازمان‌یافته در برابر نظام جمهوری ‌اسلامی‌چگونه بوده است؟» پاسخ علمی‌و منقح برای این سوال پیدا کند: «اصول و شیوه حاکم بر «رفتار با مخالفان» در گفتمان سیاسی امام‌خمینی(ره) چیست؟».

این پژوهش از نوع پژوهش‌های کیفی بوده و با متون، مفاهیم، تعاریف، واژه‌ها، معانی و ویژگی‌های رفتاری امام‌خمینی(ره) سر و کار دارد.

طی ۱۱سال رهبری امام خمینی(ره)، مخالفانی در جامعه و فضای سیاسی کشور بروز یافتند که بنیانگذار جمهوری‌ اسلامی‌به تناسب حیطه تاثیر و میزان خطرشان با آنها برخورد کرد. اگرچه نهادهای نظام از سال 1358 شکل گرفت و برخی نقایص موجود را جوابگو بود، اما تکثر شدید احزاب و رشد بی‌برنامه آنها در اثر تحولات انقلابی و رهاشدن نیروهای اجتماعی و سیاسی، به راحتی کنترل‌پذیر نبود. با توجه بـه اینکه ماهیت احزاب، یافتن راه‌حل برای مشارکت در قدرت است، در سال‌های بعد نیز شاهد حضور احزاب در قدرت و تاثیرگذاری آنها بر سیاست بودیم؛ گرچه در دوران‌های مختلف، نقش‌های متفاوتی را پذیرفتند. برمبنای این تحقیق، برخورد امام(ره) با مخالفان عموما برخوردی واکنشی بوده و نه کنشی؛ یعنی امام(ره) کسی یا جمعی را از ابتدا به‌عنوان مخالف خود قلمداد نکرده، مگر اینکه اقدامی‌از سوی آنها صورت گرفته باشد.

رفتار امام(ره)، با مخالفان متناسب با رفتار آنها بوده و در حقیقت نوع برخورد امام(ره) را چگونگی فعالیت مخالفان تعیین می‌کرد. تا زمانی که مخالفان دست به فعالیت تخریبی نزده و عملیات خرابکارانه انجام ندادند، امام(ره) هیچ گروهی را مورد مجازات قرار نداده و اگر حکم به مقابله یا تضعیف یا از بین بردن آنها داده‌اند، بعد از مخالفت علنی و مسلحانه بوده است.

در هر یک از این مقاطع، مواضع و عملکرد افراد و جریان‌های مدعی خط امام(ره)، مرزبندی یا عدم مرزبندی‌شان با جریانات تندروی مورد برخورد امام(ره)، سنگ محکی برای صداقت و پایبندی آنها در مدعای‌شان است. جالب آنکه عدم‌توجه و عمل به این مرزبندی در مواضع و عملکرد، گاهی باعث غلتیدن به دامان همان گروه تندرو در طول زمان شده است.

امام‌خمینی(ره) از قبل از انقلاب و در ماجرای قتل ‌آیت‌ا... شمس‌آبادی، مهدی هاشمی‌را فردی خطرناک و غیرقابل تایید می‌دانست به همین سبب حاضر به حمایت از تحصنی که در کلیسای سنت‌ماری فرانسه و در حمایت از برخی زندانیان سیاسی که بین آنها نام سیدمهدی هاشمی‌نیز وجود داشت، نشد. امام(ره) پس از انقلاب و مسلط شدن مهدی هاشمی‌بر واحد نهضت‌های آزادی‌بخش سپاه، نسبت به مراقبت از او هشدار می‌دهد. طی ملاقاتی که مسئولان اطلاعات سپاه با امام داشتند، امام صراحتا به آنها می‌گوید: «در مورد فعالیت اینها (مهدی هاشمی‌و باند او) کنترل داشته باشید و آنها را زیرنظر داشته باشید.»

امام خمینی(ره) در نگاه به غرب و جوامع غربی با دیدی باز و روشنگرانه ارزش‌های این جوامع را رصد می‌کرد و این ارزش‌ها را نه کاملا می‌پذیرفت و نه کاملا مردود می‌دانست؛ بلکه با نگاهی نقادانه، این ارزش‌ها را چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل به‌گونه‌ای اعمال می‌کرد که نه کاملا غربی بوده و نه در مقابل غرب قرار می‌گیرد و همین موضوع باعث پیچیدگی سیره سیاسی ایشان می‌شود.

همچنین در بحث سازمان مجاهدین -که انحراف‌شان برای امام محرز شده بود- نیز تا آنها مخالفت خود را علنی نکردند، امام اقدامی‌در جهت حذف آنها انجام نداد و همین‌طور درباره جبهه ملی و نهضت آزادی. نکته دیگر اینکه امام(ره) مسئولان نظام را تا حد ممکن و حتی اگر مواضع‌شان با شخص ایشان در مخالفت بود، حفظ می‌کرد.

فلاسفه اگزیستانس از مفهومی‌به نام «وضعیت مرزی»(1) سخن می‌گویند که ناظر به وضعیت‌هایی مثل مرگ و رنج یا بزنگاه‌هایی است که مستلزم نوعی خطر یا حالات خاص است که امکان می‌دهد فرد آنچنانی که هست، ظهور کند. فرد در شرایط عادی و معمول می‌تواند چهره‌ای از خود را به نمایش بگذارد که با واقعیات وجودی آن فرد همخوانی لازم را ندارد. یعنی در نوع کنش با مخالف در میدان عمل است که مدعای مطرح شده هر فرد درخصوص نحوه رفتار با مخالف امکان بروز و ظهور واقعی دارد. برهمین اساس می‌توان گفت نحوه برخورد امام(ره) با مخالفان در چنین شرایطی، امکان درک صحیحی از واقعیت وجودی ایشان را فراهم می‌کند.

به‌طور مثال در موضوع اعتقاد به مردم‌سالاری، در ماجرای ریاست‌جمهوری بنی‌صدر، به‌رغم آنکه امام(ره) بعدها صریحا اظهار می‌کند که من به بنی‌صدر رای ندادم، مشاهده می‌شود هم رای مردم را تنفیذ کرده‌اند و هم اختیاری فراتر از ریاست‌جمهوری یعنی فرماندهی کل قوا را نیز به او داده‌اند. رفتار امام با بنی‌صدر مورد اعتراض مکتوب و صریح چند تن از رجال عالی‌رتبه سیاسی کشور –که در عین حال به امام(ره) نزدیک بودند- همچون شهید سیدمحمد بهشتی، شهید محمدجواد باهنر، آیت‌ا... سیدعلی خامنه‌ای و آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی قرار می‌گیرد و منجر به نامه گلایه‌آمیز ایشان به امام(ره) می‌شود. اما امام‌خمینی(ره) تا زمانی‌که وی رئیس‌جمهور قانونی این کشور است مشی خود را بر مدارا و همکاری با او قرار می‌دهد.

نمونه‌ای دیگر. در موضوع اعتقاد به بهره‌مندی از همه دیدگاه‌های سیاسی در جهت اداره کشور؛ آیت‌ا... احمد آذری‌قمی‌که پیش‌تر و در هنگام معرفی میرحسین موسوی به نخست‌وزیری -که با تایید شفاهی امام(ره) توام بود- نطقی اعتراضی در مجلس کرده است (نطقی که علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی در خاطراتش آن را اظهارات بد و نوعی اهانت به امام(ره) تلقی می‌کند) امام آیت‌ا... احمد آذری‌قمی‌را به‌عنوان یکی از 20 نفر عضو شورای بازنگری قانون اساسی در سال 68 معرفی می‌کند.

در مواجهه با مهدی بازرگان و آیت‌ا... منتظری، امام نه‌تنها با این افراد کار می‌کرد بلکه در مقابل مخالفت‌هایی که با نظر امام(ره) حتی از سوی جریان انقلاب و خط امام بود (همچون مخالفت‌هایی که شورای انقلاب با بازرگان داشت) می‌ایستاد.

امام در عین حال، نهادهای انقلابی نظیر کمیته‌های انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌و محاکم انقلاب و شرع را هشدار می‌داد که در برخورد با مخالفان نظام جمهوری اسلامی، از جاده صواب منحرف نشوند.

برخورد ایشان، با گروهک‌ها نیز متناسب با رفتار آنها بوده و در حقیقت نوع برخورد امام خمینی(ره) را چگونگی فعالیت گروهک‌ها تعیین می‌کرد.

امام‌خمینی(ره) تا زمانی که گروهک‌ها دست به فعالیت تخریبی نزده و کار خرابکارانه انجام ندادند، هیچ گروهی را مورد مجازات قرار نداد و اگر حکم به مقابله یا تضعیف و مقابله با آنها داده، بعد از مخالفت علنی و مسلحانه گروهک‌ها بوده است. رفتار با مخالفان در اندیشه و سیره سیاسی امام‌خمینی(ره)، برخاسته از قرآن و حدیث و سیره پیامبر(ص) و ائمه معصومین بوده است. چنانکه آیت‌ا... خامنه‌ای در تبیین سیره سیاسی امیرمومنان حضرت علی(ع) و تبلور آن در مشی عملی امام راحل و برخورد با معارضان حکومت اسلامی‌تشریح فرموده و آن را ملاک برخورد نظام با برهم‌زنندگان ‌نظم عمومی‌و اخلالگران امنیت ملی معرفی کردند. ایشان با تاکید بر اینکه باید از سیره و رفتار امیرالمومنین(ع) سرمشق گرفت، شاخصه‌های سیاست‌ورزی حضرت امیر(ع) را مورد اشاره قرار داده و بر «ایستادگی جدی آن حضرت در برابر انحراف و ظواهر دینی» و «عدم‌رفتار یکسان با آنها» تصریح کرده‌اند.  مشى امام خمینی(ره) در برابر جریانات و حوادث فتنه‌گون، برجسته‌کردن مساله برائت از ضدانقلاب داخل و خارج، تعامل با عموم مردم و خصوصا مخالفان بوده است. مدارای با مردم ازجمله اخلاق نبوی است که در تمام طول حیات ایشان، صفتی بارز بود. امام خمینی(ره) نیز بر آن بود که در نظر و عمل دنباله‌روی آن بزرگان باشد و در برخورد با مخالفان سیاسی خود و نظام تازه‌تاسیس اسلامی، آن‌گونه بیندیشند و عمل کنند که آن پیشوایان کردند. روش و منش امام خمینی(ره) در برخورد با مخالفان سیاسی که زشت‌ترین و ناجوانمردانه‌ترین اهانت‌ها را علیه نظام جمهوری اسلامی‌و ولایت فقیه و ولی‌فقیه زمان مطرح می‌کردند؛ جز این نبود. در واقع مهم‌ترین معیار برخورد ایشان با آنها، مبانی و اصول اسلامی‌و الگوگیری از پیامبر(ص) و امامان معصوم بوده که موجب طرد یا جذب ایشان شده است.

آنچه از سوی بخش عمده‌ای از متفکران اسلامی‌براساس بررسى آموزه‏هاى دینى و سیره‏ حکومتى بزرگان اسلام در برخورد با مخالفان به دست می‌آید این حقیقت است که در نظام اسلامى براى تک‏تک افراد جامعه (صرف‌نظر از گرایش سیاسى، نژاد و... ) جایگاه ارزشى و حقوقى خاص در نظر گرفته شده است؛ مهیا کردن زمینه‌هاى هدایت و فرصت‌هاى بازگشت. مضافا حفظ آبروى افراد نیز از جایگاهى بالا برخوردار است. یکى دیگر از این اصول، سعه‌صدر و مدارا و تسامح با مخالفان است.

قرآن کریم به صور متعدد، نه‌تنها پیروان خود را به مدارا و تسامح نسبت به مخالفان مى‏خواند، بلکه گاه نیکوکارى در حق مشرکان را نیز توصیه مى‏کند. چنانکه مى‏فرماید:

«لَا ینْهاکمُ اللَّه عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوکمْ فِی‌الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوکم مِّن دِیارِکمْ ان تَبَرُّوهمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهمْ ان اللَّه یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»(2)

«خدا شما را از نیکی کردن و عدالت ورزیدن با آنان که با شما در دین، نجنگیده‌اند و از سرزمین‌تان بیرون نرانده‌اند، باز نمی‌دارد. خدا کسانی را که به عدالت رفتار می‌کنند دوست دارد.»

الگوی امام خمینی(ره) از آن حیث که بین دو بعد آرمانی و واقع‌بینانه مساله «مواجهه با مخالفان» پیوند می‌زند، الگویی معتدل و درخور توجه می‌کند. ایشان از یک‌سو معتقـد به اصل وحدت همه‌جانبه و نفی اختلاف بین گروه‌ها و احزاب بودند و از طرف دیگر مقتضای طبیعی سیاست را مدنظر داشتند که علی‌القاعده به بروز دیدگاه‌های رقیب می‌انجامد؛ به این ترتیب می‌توان گفت قائل بـه اصل «وحدت در مبانی» و «رقابت سالم در فروع بودند». براساس آموزه‏هاى دین و سیره بزرگواران اسلام، اصل، مدارا و تسامح با مخالفان و دشمنان بوده است تا جایى که به وحدت و امنیت جامعه اسلامى خدشه‏اى وارد نشود.  امام پایبندی به قانون را مانع ایجاد اختلافات دانسته و برآنندمخالفان تا زمانی از حق مخالفت بهره‌مند هستند که در مقابل قانون - خصوصا قوانین اسلامی- نایستند. در همین خصوص امام(ره) بیان می‌کند: «کسانی که با قانون مخالفت می‌کنند، اینها با اسلام مخالفت می‌کنند. کسانی که با مصوبات مجلس بعد از اینکه شورای نگهبان نظر خودش را داد، باز مخالفت می‌کنند، اینها دانسته یا ندانسته با اسلام مخالفت می‌کنند.»(3)

در اندیشه سیاسی امام‌خمینی(ره) برخورد با مخالفانی که از حدود قانون عبور کرده و در عین بهره‌مندی از آزادی‌هایی که در نظام جمهوری ‌اسلامی‌در اختیار دارند، بخواهند زمینه آشوب و تشنج فراهم کنند، متفاوت است. امام حتی برای خود - به‌عنوان رهبر جامعه- در این خصوص استثنا قائل نمی‌شود و بیان می‌کند: «اگر کسانی در اطراف کشور سخنرانی کنند و سخنرانی آنها اسباب تشنج بشود، آن شخص، هرکس می‌خواهد باشد، هر مقامی‌می‌خواهد باشد، من او را به جای خودش می‌نشانم، قبل از اینکه شورش پیدا بشود من او را به جای خودش می‌نشانم. امروز اعلام می‌کنم به اینهایی که در اطراف می‌روند و صحبت می‌کنند - و از قراری که به من اطلاع دادند، این گروهک‌های فاسد هم فرصت را به دست آوردند و می‌خواهند راهپیمایی کنند- قوای نظامی‌و انتظامی‌و پاسدارها باید به‌طور جد از سخنرانی‌هایی که این‌طور هستند، جلوگیری کنند و سخنران‌هایی که این‌طور هستند، دستگیر کنند. اگر من هم سخنرانی کردم که مخالف با دستور اسلام بود و برای ایجاد تشنج و برای گرفتار کردن ملت مسلمان ما، که خون‌ها داده است در راه اسلام، اگر من هم این کار را بکنم، موظف شرعی هستند این ارگان‌های انتظامی‌و نظامی‌که من را بگیرند و به دادگاه بسپرند، این استثنا ندارد. »(4)

به نظر می‌رسد تفکر امام در برخورد با آشوب‌گران از آنجایی سرچشمه می‌گیرد که ایشان حفظ نظام جمهوری اسلامی‌را از اهم واجبات عقلی و شرعی دانسته(5) ‏و حتی بالاتر از آن اهمیت حفظ جمهورى ‌اسلامى را از حفظ امام عصر(عج) نیز بیشتر می‌داند(6) و در کنار مدارا و نصیحت مخالفان، در زمانی که احساس خطر برای جمهوری اسلامی‌و اسلام بکند، برخورد سخت با مخالفان را مد نظر دارد و در همین خصوص بیان می‌دارد: «من تا آنجایی که بتوانم تا آنجایی که اخلاق اسلامی‌اقتضا می‌‌کند که همه اینها را به آرامش دعوت کنم، همه گروه‌ها و گروهک‌ها را به آرامش دعوت کنم، همه افراد را به آرامش دعوت کنم، عمل خواهم کرد، نصیحت خواهم کرد، نصیحت برادرانه خواهم کرد، نصیحت خاضعانه خواهم کرد، لکن این را باید همه بدانند که آن روزی که من احساس خطر برای جمهوری اسلامی‌بکنم، آن روزی که من احساس خطر برای اسلام بکنم، آن روز این‌طور نیست که باز من بنشینم نصیحت کنم؛ دست همه را قطع خواهم کرد.»(7)

سیره و اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، که مبتنی‌بر اسلام و سیره‏ معصومین(ع) است، نیز تمامى حقوق شهروندى را براى مخالفان نظام به رسمیت شناخته و حدود آن را به عدم اخلال به مبانى نظام، حفظ امنیت، منافع و وحدت ملى و مصالح نظام اسلامى مشخص کرده است. امام(ره) در زمان خود سیره پیامبر را مدنظر قرار داده و با آن که می‌دانستند بسیاری از افرادی که پیرامون‌شان هستند اعتقادی به اسلام و ولایت فقیه ندارند، همه را می‌پذیرفتند و بر آن بودند که دشمنان و مخالفان تا زمانی که دست به اسلحه نبرده‌اند، با آنها نمی‌جنگیم و زمانی که دست به اسلحه بردند با آنها می‌جنگیم.

پانوشت‌ها:
1- boundary situation.
2- سوره ممتحنه، آیه 8.
3- صحیفه امام خمینی، ج 14، ص 414.
4- صحیفه امام خمینی، ج 14، ص 417.
5- ر ک صحیفه امام خمینی، ج ۱۹، ص ۱۵۳.
6- ر ک صحیفه امام خمینی، ج ۱۵، ص ۳۶۵.
7- صحیفه امام خمینی، ج 14، ص 416.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر