هنگام توفان است که باید بمانی و خودت را به خودت ثابت کنی. قبل از توفان همه قوی هستند، اما این که بعد آن هم سر پا بمانی، شرط است. همیشه تماشا کردن درختان رقصان در باد باعث میشود که به زیباترین درس این دنیا پی ببری. هر قدر درخت محکمتر ریشه در خاک بدواند، پس تابآوری آن در سختترین شرایط بیشتر خواهد بود. ریشه به تو اصالت میدهد. اصالت به تو تابآوری در گردباد را هدیه میکند. این گونه شاید از اسب پرت شوی، اما از اصل نه.
باد و توفان همیشگی است و نمیشود از وجود آنها جلوگیری کرد. تنها کار ممکن این است که ریشه خود را محکم کنی. ریشه آدمی چیزی جز صبر و تابآوری او نیست. ریشه را باید در خاکی مناسب محکم ساخت و آن خاک مناسب هم تقویت توکل است. توکل آستانه درد را بالا میبرد و آستانه درد چیزی جز تابآوری نیست. این که تو درد را احساس کنی، اما تاب بیاوری شرط است. زیباترین سبک زندگی همین لبخند به روی سختیها است وگرنه هنگام آسایش، همه آدمها خندیدن را بلد هستند. اجازه ندهید که غنچه لبهای شما از درد پژمرده شود. سنگ زیر فشارهای چکش و تیشه و قدرت دست مجسمهساز صبر میکند و نمیشکند و به یک شاهکار تبدیل میشود. دست مجسمهساز اصلاً بیرحم نیست. برعکس بسیار لطیف است که از سنگ یک شاهکار میسازد. دست روزگار هم مانند دست آن مجسمهساز میماند. هر قدر بیشتر تاب بیاوری، همان قدر زیبا خواهی شد.
بالا و پایین زندگی گوهر وجود آدمی را از نو میسازد تا از آن شکلی زیبا خلق کند. تاب بیاور و خودت را به دست ماهر روزگار بسپار. دست روزگار به آدم شکل میدهد. گاهی دست روزگار چرخ و فلک زندگی را میچرخاند و روزی تو را بالا میبرد و روزی پایین. اما تمام لذت آن به همین غیرمنتظره بودن است که نمیدانی کی بالا و کی پایین میروی، اما میتوانی خوشبین باشی و از هر نقطه که قرار داری، زندگی را با دیدی متفاوت ببینی. این خوشبین بودن یعنی تابآوری. تابآوری را میتوان همان ظرفیت مقاومت در برابر فاجعه تعریف کرد و نوعی خاصیت بازگشتپذیری است. اما چه میشود که بعضیها با وجود دلی پردرد، همیشه میخندند و لبهای آنها بیخبر از دل پردردشان است؟ ایستادگی در غبار زندگی کمی به خودسازی نیاز دارد.
سقف تحمل خود را بلند بساز. اگر سقف بلند باشد، پس سر بلند کردن زیر این سقف راحتتر است. سعی کن قد صبر خود را بلند بگیری تا در هر شرایطی کوتاه نیایی و بلندترین گامها را استوارتر برداری. رسیدن به تابآوری را مانند فتح قلهای بدانید که اولین گام برای رسیدن به آن را میتوان وسیع کردن دید دانست. اگر دید وسیعی به مسائل داشته باشید، شاید پشت سر گذاشتن آنها برای شما آسانتر شود. وقتی راه را درست ببینید پس گذر از آن برای شما مانند آب خوردن میشود. شما برای طی کردن مسیر فقط به نقشه راه نیاز دارید و باید قطبنمای دید خود را در برابر مشکلات قرار دهید تا راه را به شما نشان دهد.
دومین گام توکل است. خیلیها توکل را بیخیال عالم و آدم شدن تعبیر میکنند و دست از ایستادگی میکشند. اما توکل واقعی یعنی هر قدر مشکل من میخواهد بزرگ باشد، مسئله این است که خدای من بزرگتر از آن است و اگر من قدمی بردارم پس خدا به اندازه صد قدم توانایی حرکت من را زیاد میکند. خیلی وقتها رانندههای خوبی نیستیم و در دره مشکلات خود پرت میشویم، اما اگر فرمان را به دست او بدهیم هرگز پشیمان نخواهیم شد. این گونه است که زندگی با حضور خدا معنا پیدا خواهد کرد و برای همین معنا است که صبر میکنی و نمیشکنی. خداوند گفته است که همواره همراه انسانهای صبور خواهد بود. خود را در آغوش پر از آرامش خداوند رها کن. بعد از سختی، آسانی خواهد آمد.
یکی از گامهای بلند و مهم در تابآوری توانایی حل مسئله است. وقتی مسئله زندگیات را حل کنی پس راه گذشتن از آن را میدانی و کنار آمدن برایت آسانتر خواهد بود. بیشتر مشکلات و کم آوردن در برابر آنها به دلیل نابلدی حل مسئله است. حل کردن مسئله به سواد نیاز دارد و سواد همان تابآوری است و به کمک تابآوری از امتحان کردن راههای مختلف خسته نخواهی شد. هر کس به طریقی مسئله را حل میکند و به تعداد انسانهای روی زمین راه برای حل مسئله وجود دارد، اما مسئله مهم این است که راه حل چه کسی دقیقتر است. حل مسئله، سبک زندگی افراد را تشکیل میدهد و میشود فرق بین ایستادگی در غبار و شکسته شدن سستترین شاخه درخت. هر قفلی کلیدی دارد و کلید همان حل مسئله است.
یکی دیگر از گامهای مهم را میتوان شوخطبعی دانست. میگویند بخند تا دنیا به تو بخندد. قانون عمل و عکسالعمل است. اگر به روی مشکلات بخندی، آنها متوجه میشوند که تو قویتر هستی و خنده تو لرزه به تن مشکلات میاندازد. پس تا میتوانی بخند و بگذر.
گذرا بودن به معنی بیخیالی نیست بلکه یعنی تاب بیاور و در آنها دست و پا نزن. چون هر چه بیشتر به خود فشار بیاوری خستهتر خواهی شد. آدم خسته نمیتواند بخندد. بالاخره مشکلات حل میشوند، اما مهم این است که تو به آنها بخندی و از گذر آنها لذت ببری یا آنها به شکسته شدن تو بخندند.
خیلی از آدمها را فکر به گذشته و اشتباهات انجام شده از پا درمیآورد. پس گام مهم بعدی را در جهت آیندهنگری و آیندهدوستی بردار. گذشته را به دست گذشته بسپار و در حد خاطره و درس عبرت نگه دار. مهم این است که بمانی و برای فردایی زیباتر تلاش کنی. به قول جمله معروف «کلاه را برای گذشته از سر دربیاور و کتت را برای آینده». این جمله یعنی به گذشتهات احترام بگذار و برای ساختن آیندهات تلاش کن. نگذار فشار گذشته طاقتت را طاق کند.