همزمان با انتشار این نامه غلامحسین کرباسچی درباره آن گفتوگو هم کرده و به اعتماد گفته« دیدگاه ما این است که اگر ایران بتواند از آمریکا ضمانت بگیرد که بدعهدی رخ ندهد و گذشته را جبران کند، میتوان راه صحبت و مذاکره را باز کرد و دیگر کسی نمیتواند تهمتی ناروا به مسئولان کشور بزند.»
در این بین این نامه در فضای سیاسی داخل و خارج از کشور با واکنش های متفاوتی مواجه شده از اینرو «فرهیختگان» در گفتوگو با محمد مرندی کارشناس مسائل بین المللی ابعاد مختلف انتشار این نامه را مورد بررسی قرار داده است.
دکتر سیدمحمد مرندی، مدیرگروه مطالعات آمریکای دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در رابطه با نامه 100 فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «خوشبختانه امضاکنندگان این نامه عناصر مهم و موثری در فضای سیاسی ایران نیستند. اگر آنها افراد مهمی بودند، اقدام آنها و مضمون نامهای که منتشر کردند، سیگنالی به آمریکا بود و این پیام را دربر داشت که تحریمها و فشارهای جدید ترامپ موثر واقع شده و به نوعی تشویق آمریکا برای فشار بیشتر جهت رسیدن به اهداف واشنگتن بود.»
وی در رابطه با ماهیت امضاکنندگان این نامه افزود: «برخی از این افراد سادهلوح و جاهلند، برخی از روی کینه با نظام چنین حرفهایی را مطرح میکنند و برخی نیز در این سالها حقوقبگیر آمریکا و متحدان آن بودهاند، بنابراین طبیعی است که از زبان این افراد پیشنهاداتی از این دست مطرح شود.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران در رابطه با تشابه ظاهری این نامه با نامه جام زهر نیز گفت: «این نامه نمیتواند مثل نامه جام زهر باشد. همانطور که ذکر شد، این افراد عناصر موثری در جامعه ایران نیستند و بعضا حتی در خود آمریکا زندگی میکنند و به بیان دقیقتر در حاشیه سیاست تعریف میشوند. آنها علاقهمندند که در آمریکا از جایگاه خوبی برخوردار باشند و نزد حاکمیت آمریکا خوشنام باقی بمانند.»
مرندی در ادامه خاطرنشان کرد: «اگر چهرههایی شاخص و صاحبنظر این نامه را امضا کرده و چنین مطالبهای را در داخل مطرح میکردند، اقدام آنها حامل پیام خطرناکی بود؛ چون آمریکاییها آن را بهعنوان موفقیت ترامپ تفسیر میکردند. درواقع نتیجهگیری آمریکاییها این بود که فشارها را ادامه دهیم و تشدید کنیم که این صداها در جامعه ایران بلندتر شوند.»
وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران بهرغم بیاعتمادی به آمریکا با این کشور هم بارها مذاکره کرده و در سالهای اخیر نیز برجام را امضا کرد، گفت: «برجام از سوی ایران مو به مو اجرا شد و بهرغم آنکه دانشمندان ما را شهید کردند و باوجود سرمایهگذاریهایی که از قبل از انقلاب صورت گرفته بود، ما از بخشی از حقوق خود صرفنظر کردیم تا به این توافق برسیم. معنی حرف این اشخاص این است که یعنی بهرغم تجربه برجام و با وجود عدم پایبندی ایالات متحده به تعهدات خود در توافق هستهای، ما از این تجربه چشمپوشی کرده و باز هم به این مسیر ادامه دهیم و عملا از حقوق خود در حوزههای دیگر نیز صرفنظر کنیم.»
به گفته مرندی، امضاکنندگان این نامه باید پاسخ دهند که چطور میتوان با آمریکاییها که تا الان به تعهدات خود پایبند نبودند مذاکره کرده و به آنها اعتماد داشت و از این به بعد باید از چه حقی صرفنظر کنیم؟
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه این اقدام عملا تلاشی بود برای چراغ سبز نشان دادن به آمریکاییها جهت تشدید فشارها بر ایران تا صدای مطالبه مذاکره مستقیم با آمریکا در جامعه بلند شود، گفت: «پشت حرف اینها دانسته یا نادانسته خود آمریکاییها هستند. آمریکاییها مایلند این گزاره میان جامعه ایران تقویت شود تا در میان اقشار مختلف مردم و میان مردم و سیاستمداران شکاف ایجاد کنند و فشارهای این کشور بر ایران تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.»
وی درباره تشابه این اقدام و نامه چندی پیش50 ایرانی ساکن آمریکا به ترامپ برای تشدید تحریمها علیه ایران بار دیگر تاکید کرد: «علیالقاعده پشت پرده این نامه خود آمریکاییها هستند. به جای آنکه این افراد خطاب به دولت آمریکا نامه بنویسند و به رفتار خصمانه این کشور اعتراض کرده و آن را محکوم کنند، از کشوری که بهرغم بدبینی موجه، مذاکره کرده و به تعهدات خود پایبند بوده و با هدف ایجاد صلح و ثبات و کاهش تنش در منطقه از بخشی از حقوق خود صرفنظر کرده، خواستهاند که امتیازات بیشتری را به طرفی که پایبند نبوده بدهد. با این کار آنها ترامپ و آمریکا را به عدم پایبندی به تعهدات بینالمللی خود در آینده تشویق میکنند.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران با اشاره به آنکه امضاکنندگان این نامه معتقدند در صورتی که آمریکا ضمانت بدهد که دیگر بدعهدی نکند، ایران میتواند با ترامپ پای میز مذاکره بنشیند، گفت: «آمریکاییها نهتنها امروز بلکه از سالیان گذشته، به تضمینهایی که خودشان در معاهدات بینالمللی و در قبال خیلی از کشورها دادهاند پایبند نبودهاند و مثال روشن آن هم برجام است. نه در دولت اوباما و نه در دولت ترامپ آمریکا به تعهدات خود در برجام ذرهای اعتنا نکرده است. آمریکا در تضمینهای خود نسبت به دیگر تعهدات بینالمللی هم وفا و تعهدی ندارد، لذا باید اذعان داشت افرادی که چنین نامهای را امضا میکنند، واجد کمترین و حداقلیترین شناخت از فضای واقعی جهان و عرصه مسائل بینالمللی هم نیستند. اینها به جای نوشتن نامه به مسئولان ایرانی باید به مسئولان آمریکایی میگفتند تا زمانی که آمریکا بهطور کامل به تعهدات خود در برجام پایبند نباشد، مذاکرات بیمفهوم است.»
مرندی در ارزیابی توصیه نگارندگان نامه به الگوگیری ایران از کره شمالی جهت گفتوگوی مستقیم با ایالات متحده نیز خاطرنشان کرد: «ما اگر بخواهیم این مساله را مورد توجه قرار دهیم، باید ابتدا شرایطی را که کره شمالی در بستر آن وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شد بررسی کنیم. کره شمالی در شرایطی وارد گفتوگوی مستقیم با آمریکا شد که هم موشکهای قارهپیما داشت و هم به فناوری تولید کلاهک هستهای و بمب اتم رسیده و سلاح اتمی ساخته بود.»
وی افزود: «این را هم باید گفت که ما نمیدانیم نتیجه مذاکرات آمریکا با کره شمالی به کجا میرسد. ضمن آنکه کره شمالی در این مذاکرات هیچ تعهد جدید و ویژهای در مورد تسلیحات هستهای خود نداده است.»
این کارشناس مسائل بینالمللی در پایان تصریح کرد: «اگر طبق نظر امضاکنندگان این نامه بنا بر الگو قرار دادن کره شمالی باشد، ما ابتدا باید موشکهای قارهپیما و بعد کلاهکهای هستهای بسازیم و وقتی به این سطح از توان رسیدیم، برویم و با آمریکا گفتوگو کنیم، لذا نتیجه نامهنگاری این افراد توصیه به تولید بمب اتم و موشکهای حامل آن است.»