نویسندگان ادبیات دفاع مقدس معتقدند اگر حمایتهای مقاممعظم رهبری از ادبیات دفاع مقدس نبود، وضعیت این بخش ادبیات مقاومت، سختتر از الان بود و اقبال مردمی نسبت به آثار برجسته این ادبیات به وجود نمیآمد. با این وجود نویسندگان ادبیات دفاع مقدس گلایههای زیادی از بیتوجهی مسئولان حوزه نشر و سیاستگذاران وزارت ارشاد دارند.
اگر آن توجهها نبود!
نویسندگان ادبیات دفاع مقدس، چه در بحث روایتگری و چه در حوزه داستاننویسی، موفقیت این ادبیات را مرهون توجه رهبر انقلاب به ادبیات مقاومت میدانند. مقام معظم رهبری تقریظهای متعددی روی چند اثر از ادبیات دفاع مقدس داشتهاند. این تقریظها باعث شده تا بسیاری از کتابهای گمنام، اما خوب حوزه ادبیات دفاع مقدس، یک شبه ره صد ساله شهرت را طی کنند. بهناز ضرابیزاده، نویسنده کتاب «دختر شینا» میگوید: از نتایج تقریظهای مقام معظم رهبری، توجه مردم به ادبیات دفاع مقدس و خصوصاً کتابهای خاطره است. علاوه بر این میبینیم که نویسندهها به این حوزه توجه کردهاند.
داود امیریان، نویسنده پرکار ادبیات دفاع مقدس نیز معتقد است: بزرگترین کمک به ادبیات دفاع مقدس حمایت رهبر معظم انقلاب بود. اگر حمایت ایشان نبود امروز وضعیت ادبیات دفاع مقدس چنین نبود. کمک و حمایت ایشان منجر به وجود آمدن نشرهای زیادی در حوزه انقلاب و دفاع مقدس شد.
نمونه تأثیرات مستقیم حمایت مقام معظم رهبری از کتابهای حوزه دفاعمقدس، اتفاقی است که برای کتاب «سرباز کوچک امام» خاطرات آزاده مهدی طحانیان است. این کتاب چهار سال بعد از انتشار، تنها پنج بار تجدید چاپ شده بود و مقام معظم رهبری در سال ۹۶، تقریظی روی این کتاب نگاشتند، این تقریظ باعث شد تا ظرف فقط یک ماه ۱۱ تجدید چاپ از این کتاب منتشر شد.
اهمیت ادبیات دفاع مقدس
ادبیات دفاع مقدس باعث پیوند میان دو نسل میشود؛ نسلی که انقلاب و دفاع مقدس را تجربه کرد و نسلی که بعد از دوران جنگ تحمیلی به دنیا آمده و تصور ذهنی از آنچه در دوره دفاع مقدس بر کشور گذشته است، ندارد. نسل جدید به خاطر نداشتن تصویر ذهنی از تحولات سالها ۵۹ تا ۶۷، درک صحیحی از شرایط نداشته و به همین دلیل ممکن است از نظر جهانبینی و تفکرات فرهنگی موضع متضادی را اتخاذ کند.
انتقال نسل به نسل ارزشها
احمد دهقان، نویسنده نامآشنای ادبیات دفاع مقدس، درباره این گونه ادبی میگوید: ادبیات داستانی جنگ به دو دلیل نگاه اقلیمی و حرف انسانی و جهانی، جهانی شده است.
او ادامه داد: یک عده مستأجر و یک عده صاحبخانه هستند. این داستاننویسها که گاه دیده میشوند و گاه نه، صاحبخانه هستند که گاهی به صورت مستأجر با آنها برخورد میشود. ما رجب احمدزاده را که صورتش از بین رفته بود، ۲۹ سال فراموش کردیم. داستان جنگ وظیفهاش این است که به مردم بگوید که اینها چه کسانی بودند. داستان جنگ در حال جهانی شدن است. با او مانند صاحبخانه رفتار کنیم.
حمید حسام، نویسنده آثاری، چون «وقتی مهتاب گم شد» و «آب هرگز نمیمیرد» درباره حفظ ادبیات دفاع مقدس و آثار مستند مکتوب در این عرصه میگوید: در میان کسانی که در دوره جنگ و دفاع مقدس حضور داشتهاند، برخی افراد به شکلی مطالب و رویدادها را در ذهنشان حفظ کردند و برخی دیگر از افراد به شکل یادداشتهای روزانه، وقایع را ثبت میکردند. اینکه یادداشتها به هر شکل از بین رفته و پاره شده، موضوعی نیست که بتوان به هر طریق آن را جبران کرد. امروز بعد از دهههای مختلف، نمیتوان آنچه پیش از این به نگارش درآمده را با همان حس و حال زمان نوشتن، بازآفرینی کرد. در حقیقت بازنویسی خاطرات قبل تقریباً کار غیرممکنی است، چراکه نویسنده در آن فضا نیست که بخواهد که خاطرهها و یادداشتهای روزانه را به همان شکل قبل بنویسد. به تعبیر علمیتر لازمه نگارش یادداشتهای روزانه بهنگام بودن آن است و در فضای حادثه و اتفاق به صورت لحظهای نوشتن است. بنابراین وقتی از آن برهه زمانی فاصله بگیریم، نگارش دوباره یا بازتعریف آن خیلی معنا ندارد و دیگر نمیتوان آن را یادداشت روزانه تلقی کرد.
این نویسنده در گفتوگو با «آنا» تأکید میکند: اساساً فضای جنگ، یک فضای زندگی بوده و تمام مؤلفههایی که یک آدم دارد و با آن زندگی میکند مثل عاطفه، خنده، غم، شادی، امید و ناامیدی و همه چیزهایی که احتمال دارد به صورت روزمره برای یک فرد اتفاق بیفتد در فضای جنگ هم بوده است. این در حالی است که وقتی کلمه جنگ را میشنویم بلافاصله در ذهن و باور شخصیمان آن فضای درگیری، رزم، تک و پاتک تداعی میشود.
اتفاقاً قسمت زیبای ماجرای بچههای رزمنده همان بخش و موضوع اول است که زیستن در فضای جنگ تلقی میشود. معتقدم بازکردن این لایهها اتفاقی است که در دهههای گذشته بسیار خوب به آن پرداخته شده است.
در حقیقت نویسندگان امروز جامعه ما به این نکته رسیدهاند که به جای اینکه به شکل محض به اتفاقاتی که حکایت از فتوحات و پیروزیها یا شکستها دارد، بپردازند به تعبیری خواننده را به سیر انفسی دعوت کنند. یعنی خواننده را به درون انسان و مافیالضمیر و آنچه در دل بچههای رزمنده میگذشته است، دعوت کنند. این حس درونی به خاطر اینکه حس مشترک عاطفی میان راوی و خواننده کتاب است، خیلی دلنشین و زیباست.
این نویسنده، اما از بیتوجهی به داستاننویسی دفاع مقدس گلایه دارد؛ گلایهای که به انحای مختلف از زبان دیگر نویسندگان حوزه شنیده میشود. حسام معتقد است داستان نویسی به خصوص داستانهای کوتاه در حوزه ادبیات دفاع مقدس نیازمند توجه بیشتر است. احمد شاکری، نویسنده ادبیات دفاع مقدس، در کتاب «آنک جنگ، اینک داستان»، بر اهمیت پرداختن به گونههای متفاوت ادبی در حوزه ادبیات دفاع مقدس تأکید کرده است.
ادبیات دفاع مقدس در قالب داستان، خاطره، روایت و گزارشنویسی، میتواند ذائقههای مختلف را راضی کرده و با انواع سلیقهها ارتباط برقرار کند. اکنون کتابهای منتشر شده در حوزه ادبیات دفاع مقدس، به دلیل جذابیتهای ذاتی آن از ظرفیت خوبی برای پرداخت مواجهند و تنها موضوعی که باعث میشود ارتباط میان داستاننویسی جنگ و مخاطبان ادبیات به خوبی برقرار نشود، عدمحمایت در تبلیغ و معرفی این گونه کتابها است. کاری که سالهاست مقام معظم رهبری به تنهایی بار انجام آن را به دوش میکشند ولی هنوز این سیره در میان مدیران فرهنگی جاری نشده است.