بحران در گلستان هفتم، خبرها در صفحات مجازي و كانالهاي تلگرامي دست به دست ميچرخد و در نهايت فيلمي پخش ميشود. هيچ كس باور نميكند اينجا ايران، تهران و گلستان هفتم باشد، اتوبوسي كه ناگهان حركت ميكند، به ميان جمعيت ميرود، با حركت به چپ و راست به مسير خود ادامه ميدهد. تعدادي زخمي و سه مأمور جوان ناجا بيگناه كشته ميشوند. طبق گزارش پزشك قانوني اصابت جسم سخت و خرد شدن جمجمه علت فوت شهداي ناجا اعلام ميشود. محمد ثلاث، راننده اتوبوس مرگ بود. پس از دستگيري و در روی تخت بیمارستان و در حالی که هیچگونه فضای بازرسی و امنیتی روی او نبود و با هجوم خبرنگاران و فیلمبرداران، صحنه برای او مثل یک سلبریتی شکل گرفته بود، با وقاحت تمام گفت: « شد ديگه، چه كار كنم؟« و در جايي ديگر معترف شد: «عذاب وجدان ندارم و 50 نفر هم ميمردند با خواست خدا بوده است.»
بعد از جلسات مختلف دادگاهي و بررسي دفاعيات، دادگاه وي را به اتهام قتل سه تن از مأموران نيروي انتظامي، اخلال در نظم و امنيت عمومي به سه فقره قصاص نفس، يك سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محكوم كرد. حكم قصاص سحرگاه روز دوشنبه اجرا شد.
30 بهمن سال گذشته بود كه چماق به دستان فرقهاي گلستان هفتم را به خاك و خون كشيدند. جماعتي كه ضمن اختلال در رفت و آمد، ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم و تخريب اموال عمومي و خصوصي، به سمت مأموران نيروي انتظامي حملهور شدند و سه مأمور ناجا را به شهادت رساندند.
شهيدگروهبان يكم رضا امامي و شهيد گروهبان يكم محمد علي بايرامي از نيروهاي كادر يگان امداد ناجا و همچنين سرباز وظيفه شهيد رضا مرادي علمداري، شهداي حادثه خيابان پاسداران بودند كه براي حفاظت از جان مردم و تأمين امنيت آنها در نتيجه تهاجم جنايتكارانه عناصر فرقهاي افراطي، جان خود را ايثار كردند.
محاربه بودن اقدامات دراويش
پس از بازداشت مهرههاي اصلي غائله پاسداران، حجتالاسلام موسي غضنفرآبادي، رئيس دادگاه انقلاب در پاسخ به اين سؤال كه آيا اقدامات دراويش اغتشاشگر در حادثه خيابان پاسداران مصداق محاربه است يا خير؟ گفت: بعضي از آنها قطعاً مصداق محاربه است؛ چراكه شاهد مخل امنيت ملي در اين حادثه بوديم. در اين حادثه شاهد اقدامات ناجوانمردانهاي بوديم كه در برابر مأموران ناجا، بسيج و مردم رخ داد. قطعاً برخي از اين اقدامات محاربه و مصداق آن محسوب ميشود.
سوابق كيفري محمدرضا ثلاث
محمدرضا ثلاث، راننده اتوبوسي بود كه در شب حادثه خيابان پاسداران در گلستان هفتم، سه تن از مأموران نيروي انتظامي را زير گرفت و به شهادت رساند. وي در همان شب توسط مأموران نيروي انتظامي دستگير و به جنايت خود اعتراف كرد. سابقه كيفري مالي، سابقه كيفري اخلال در نظم عمومي، موادمخدر، سابقه ايراد و جرح با چاقو، تمرد از دستور مأموران نيروي انتظامي و اخلال در نظم عمومي از جمله سوابق كيفري وي بود.
با توجه به حساسيت افكار عمومي در پيگيري محاكمه و مجازات عوامل آشوب خيابان پاسداران، دستگاه قضايي به سرعت مقدمات محاكمه قاتل را فراهم آورد و جلسات دادگاه اين فرد مطابق با مقررات و با حضور همه اركان دادرسي در تاريخهاي معيني برگزار شد.
اعترافات راننده اتوبوس مرگ
محمد ثلاث كه از وي بهعنوان راننده اتوبوس مرگ نام بردهاند، در دادگاه اعلام كرده بود كه عاشق اعدامم. اينها را نميگويم كه من را اعدام نكنند، من عاشق اعدام هستم. من با ماشين رفتم. عمداً روي آنها نرفتم، وجدانم راحت است. ۵۰ نفر هم ميمردند خواست خدا بوده است.
وي در جلسات دادگاه گفته بود: شده ديگه، چهكار كنم؟ عصبي شدم و پايم را روي گاز گذاشتم و بهسمت مأموران رفتم. اختيارم دست خودم نبود.
قاضي در جايي ديگر از وي ميپرسد: آيا اتهام قتل عمد سه نفر را قبول داريد كه ثلاث در پاسخ ميگويد: بله.
ثلاث در پاسخ به سؤال قاضي مبني بر اينكه قتل اين افراد نتيجه عملكرد چه كسي بوده است، پاسخ ميدهد: بنده، من حركت كردم و رفتم رويشان.
هر چند كه بايد گفت اعترافات بعدي وي با تناقضگوييهاي آشكار همراه ميشود و در سومين جلسه رسيدگي به اتهاماتش در پاسخ به سؤال قاضي مبني بر اينكه آيا اتهامات وارده را قبول داريد؟ ميگويد: خير قبول ندارم.
در جلسه سوم رسيدگي به اتهامات ثلاث، شاهدان عيني هم حضور داشتند، بهطوريكه گروهبان زارع با بيان اينكه مغز شهداي ناجا كف خيابان ريخته بود، گفت: اتوبوس طوري از روي برخي از شهدا رد شده بود كه سر آنها متلاشي شده بود.
باخت مزدوران داعشي صفت
حكم محمدرضا ثلاث، عامل به شهادت رسيدن سه مأمور نيروي انتظامي در حادثه پاسداران پس از برگزاري دادگاه علني در تاريخ ۲۸ اسفند سال گذشته از سوي شعبه ۹ دادگاه كيفري يك استان تهران صادر شد. اين حكم در تاريخ ۴ ارديبهشت سالجاري مورد تأييد ديوان عالي كشور قرار گرفت. طبق گفته غلامحسين اسماعيلي براساس رأي صادره از سوي شعبه ۹ دادگاه كيفري يك استان تهران محمدرضا ثلاث به اتهام قتل سه تن از مأموران نيروي انتظامي و اخلال در نظم و امنيت عمومي به سه فقره قصاص نفس، يك سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محكوم شده بود كه با درخواست فرجامخواهي از سوي نامبرده پرونده در شعبه ۳۹ ديوان عالي كشور مورد رسيدگي قرار گرفت و شعبه مذكور رأي صادره از سوي دادگاه كيفري يك استان تهران را عيناً تأييد كرد. در نهايت اين حكم بعد از آخرين ملاقات وي با خانوادهاش در روز يكشنبه، سحرگاه روز دوشنبه اجرا شد.
اما در اين ميان آنچه از همه چيز تعجببرانگيزتر بود، ايجاد كمپينهايي در فضاي مجازي در حمايت از محمد ثلاث بود؛ فردي كه در روز روشن در مقابل چشمان همگان داعشيوار، فرزندان اين ملت در لباس سبز نيروي انتظامي را زير گرفته بود و خود به جنايتش معترف بود، اما داعشيصفتان مجازي با توجه به نسخه ديكته شده درصدد تبرئه و مظلوم جلوه دادن وي بودند. مزدوراني كه همواره هر اتفاقي را دستمايهاي براي هجمهپراكني به نظام جمهوري اسلامي ميكنند و حمايت از يك قاتل را براي خود ننگ نميدانند. هرچند كه چنين خودنماييها و مزدوري عليه جمهوري اسلامي ايران و در نهايت تلاش براي ايجاد پروندههاي حقوق بشري عليه كشور بينتيجه ميماند و هرگز اقدامات وحشيانه و خشونتبار با مداراي دستگاههاي امنيتي روبهرو نخواهد شد. در نهايت كساني خواهند باخت كه در بازي كلمات جاي ظالم و مظلوم را عوض ميكنند.