کد خبر: 913137
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۶
درباره دیدار تاریخی سنگاپور
توان بالای اقتصادی و سیاسی، خودباوری گسترده و اجماع نخبگان در بالاترین سطح از حیث داخلی، قدرت غیرقابل خدشه و همه‌جانبه در حوزه منطقه‌ای و آمادگی مناسب از حیث یارگیری‌های بین‌المللی می‌تواند «حداقل» شروط مذاکره با آمریکا در آینده باشد. تا جمهوری اسلامی ایران این شروط حداقلی را در رابطه با وضعیت خود محقق نکند، امکان مذاکره با آمریکا امکان‌پذیر نخواهد بود.

جوان آنلاین: 1- دیدار، مذاکره و توافق ابتدایی ترامپ و اون در هتل «کاپلا» در جزیره «سنتوز» سنگاپور (12 ژوئن 2018) پیامدها و تحلیل‌های زیاد و در عین حال متناقضی را درخصوص شرایط مذاکره‌کنندگان، پیش‌شرط‌های مذاکره، موارد مورد مذاکره، مفاد توافق، پیامدهای احتمالی و قدم‌های بعدی مذاکرات در پی داشته است. عده‌ای از تحلیلگران از زاویه وضعیت کره‌شمالی به این مذاکرات نگریسته و مدعی شده‌اند که «اون» در شرایط ضعف مفرط اقتصادی و از روی ناچاری تن به مذاکره داده و عده‌ای دیگر، توان هسته‌ای و قدرت بازدارندگی حاصل از آن را عامل جلو آمدن آمریکا برای دیدار و توافق دانسته‌اند. از سوی دیگر برخی ناظران بین‌المللی ضمن تحلیل جایگاه آمریکا در نظام بین‌الملل، توان اقتصادی، نظامی و سیاسی این کشور را دلیل غلبه بر کره‌شمالی برای وادار کردن به مذاکره عنوان کرده‌اند و برخی دیگر، ترامپ را متهم به نمایشی دیپلماتیک برای خروج از انزوا در موضوع برجام کرده‌اند. حتی بئاتریس فین، مدیر اجرایی «کمپین جهانی برای نابودی تسلیحات هسته‌ای»، در واکنش به این نشست در توئیتی نوشت: «ما از دیپلماسی و راه‌حل‌های صلح‌آمیز حمایت می‌کنیم، ولی توافقی بر سر خلع‌ سلاح هسته‌ای در کار نیست و همه اینها بیشتر شبیه میهمانی خوشامدگویی به باشگاه‌ دارندگان سلاح هسته‌ای است.»

2- این مذاکرات هرچه باشد اجبار، تهدید یا ناگزیری، دریچه‌ای جدید در روابط دو کشور ایجاد کرده است؛ دریچه‌ای که شرایط را از «جنگ سرد» به «صلح سرد» تغییر داده است. هرچند بروز برخی اتفاقات نظیر ادامه تحریم‌های اقتصادی علیه کره‌شمالی، عدم پایبندی آمریکا به تضمین‌های امنیتی و حتی انجام برخی آزمایش‌های هسته‌ای توسط کره و... می‌تواند شرایط را بار دیگر به سمت جنگ سرد هدایت کند. بررسی سناریوهای موجود در روابط دو طرف اما نشان می‌دهد که طرفین مذاکره اساسا چاره‌ای (از حیث روشی) جز مذاکره با یکدیگر نداشته‌اند. مجموعه بدیل‌های موجود در این رابطه اعم از تداوم وضع موجود یا بروز جنگ نظامی (هسته‌ای یا غیرهسته‌ای) هرکدام به نوعی واجد محدودیت‌ها و هزینه‌هایی است که هیچ‌کدام از دو طرف و بیش از آنها، سایر بازیگران موثر در این بحران توانایی مدیریت و پرداخت آنها را نداشته و ندارند.

3- بررسی وضعیت موجود در شبه جزیره کره نشان از پیچیدگی معادلات منطقه‌ای دارد که باید در بستر روابط آمریکا و چین از یک سو و آمریکا و متحدان منطقه‌ای (کره جنوبی و ژاپن) تحلیل کرد. در این رابطه سفر «اون» به پکن و دیدار محرمانه وی با «شی جی پینگ» (رئیس‌جمهور چین) در مارس 2018 می‌تواند بخشی از این معما را حل کند. مذاکره آمریکا و کره‌شمالی به عبارت دیگر، مذاکره آمریکا و چین در بستری دیگر و با هدف مدیریت بحران‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است که حل‌وفصل آن می‌تواند شرایط جدیدی را در منطقه شبه‌جزیره ایجاد کند. از سوی دیگر، موضوع کره‌شمالی از مواردی است که ترامپ به جامعه رای‌دهندگان خود قول پیگیری و حل‌وفصل آن را داده است؛ موضوعی که حتی اگر به همین مقدار هم پیش برود، می‌تواند به سرمایه اجتماعی وی در داخل آمریکا بیفزاید.

4- در ایران اما برخی تحلیلگران و فعالان سیاسی با الهام از این دیدار و توافق کلی میان آمریکا و کره‌شمالی، با اشاره به «از دست رفتن فرصت مناسب» دولت باراک اوباما از مسئولان کشور خواستند «فارغ از جنگ‌های روانی کاخ سفید با یک تصمیم ملی اعلام کنند که حاضر به انجام مذاکرات بدون قید و شرط با آمریکا هستند تا قدمی در راه‌حل مشکلات و اختلافات برداشته شود». این افراد در عین حال مدعی شدند که «در صورت هرگونه زیاده‌خواهی یا عدم ارائه تضمین برای پابرجا ماندن تعهدات، راه بازگشت همیشه باز است.» اما آیا شرایط، بستر و تاریخ روابط ایران و آمریکا، شباهتی با روابط آمریکا و کره‌شمالی دارد؟ آیا حتی اساسا آیا ایران و کره‌شمالی شباهت‌هایی از حیث داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی با هم دارند؟ به‌عنوان مثال آیا وضعیت کره‌شمالی با GDP معادل 40 میلیارد دلاری (در سال 2015) با ایران 401/1 تریلیون دلاری یکسان است؟ آیا نظام سیاسی بسته و فاقد روابط بین‌المللی کره‌شمالی یا قبل مقایسه با نظام سیاسی ایران با حجم بالای تعاملات و مناسبات بین‌المللی است؟ وضعیت فرهنگی، پیشینه تمدنی، اوضاع اجتماعی، نیروی انسانی، عمق نفوذ و... ایران و کره‌شمالی در چه شرایطی قابل مقایسه است؟

5- ساده‌انگارانه خواهد بود اگر شرایط کره‌شمالی را با همه مختصاتی که در اذهان همه ماست بخواهیم با جمهوری اسلامی ایران مقایسه کنیم؛ آن هم وقتی هنوز جوهر بدعهدی آمریکا در موضوع برجام خشک نشده است. کسانی که خواستار مذاکره بی‌قیدوشرط ایران و آمریکا با هدف حل‌وفصل و مشکلات دو کشور هستند، در وضعیتی خوشبینانه نه آمریکا را شناخته‌اند، نه شناختی از منطقه و کشورهای آن دارند و نه اطلاعی از روابط دو کشور دارند.

6- عادی‌ سازی روابط آمریکا و کره‌شمالی با این وضعیت و شرایط موجود، در کوتاه‌مدت امری بعید خواهد بود. نه ترامپ اراده واقعی برای ارائه تضمین‌های عینی امنیتی به کره‌شمالی را دارد و نه کره حاضر است در قبال هیچ، دست به خلع سلاح هسته‌ای خود بزند. برای کره‌شمالی چه چیز تغییر خواهد کرد اگر چیزی تغییر نکند؟ فشار بیش از دو دهه‌ای به کره و صدور حداقل 12 قطعنامه شورای امنیتی، چه تاثیری بر مولفه‌های قدرت کره‌شمالی گذاشته که این کشور را بخواهد مجبور و ناچار به مذاکره کند؟ کره‌ای‌ها مذاکرات خود را تنها به شرط تضمین‌های امنیتی و همزمان حفظ توان هسته‌ای خود امکان‌پذیر می‌دانند. تجربه چهارباره مذاکرات پیشین دو کشور نشان می‌دهد که ایالات متحده مانند سایر تعهدات بین‌المللی خود، به توافقات دوجانبه با این کشور پایبند نبوده است. توافق‌های 1994 (چارچوب توافق‌شده)، 2004 (توافق عمل در برابر عمل)، 2007 و 2012 (توافقنامه روز جهش) موارد مناسبی برای مطالعه تاریخ توافقات دو کشور است. کره‌شمالی در حالی پای میز مذاکره با آمریکا نشسته است که بیش و پیش از آنکه بخواهد تضمین‌های عینی را از آمریکا بگیرد، چین را طرف اصلی مذاکره خود می‌داند.

7- توان بالای اقتصادی و سیاسی، خودباوری گسترده و اجماع نخبگان در بالاترین سطح از حیث داخلی، قدرت غیرقابل خدشه و همه‌جانبه در حوزه منطقه‌ای و آمادگی مناسب از حیث یارگیری‌های بین‌المللی می‌تواند «حداقل» شروط مذاکره با آمریکا در آینده باشد. تا جمهوری اسلامی ایران این شروط حداقلی را در رابطه با وضعیت خود محقق نکند، امکان مذاکره با آمریکا امکان‌پذیر نخواهد بود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار