کد خبر: 913887
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰
خاطرات سیاسی سرتیپ محمد آیرملو در یک نگاه
معتضد در دیباچه خویش بر این کتاب، در آغاز به شرایط ایرانیان مقیم امریکا اشاراتی دارد که خواندنی است: کتاب خاطرات سرتیپ محمد آیرملو را دوستی از امریکا، از آنجا که او مانند همه می‌داند من به خواندن تاریخ و زندگینامه و اتود زندگینامه دل بسته‌ام برایم به رسم سوغات هدیه آورد.
شاهد توحیدی
اثر تاریخی- روایی «بچه قزاق» که به روایت خاطرات سرتیپ محمد آیرملو اختصاص دارد، در سالیان اخیر و به همت و تعلیقه‌نویسی استاد خسرو معتضد، توسط نشر البرز منتشر و روانه بازار نشر شده است. معتضد در دیباچه خویش بر این کتاب، در آغاز به شرایط ایرانیان مقیم امریکا اشاراتی دارد که خواندنی است: «کتاب خاطرات سرتیپ محمد آیرملو را دوستی از امریکا، از آنجا که او مانند همه می‌داند من به خواندن تاریخ و زندگینامه و اتود زندگینامه دل بسته‌ام برایم به رسم سوغات هدیه آورد. کتاب را با کنجکاوی گشودم و رقم تیراژ چاپ دوم (۲۰۰) نسخه شگفت‌زده‌ام کرد! ۲۰۰ نسخه حتی برای ما نویسندگان ایرانی در داخل کشور که تیراژ کتاب‌های‌مان که قبلاً ۵۰۰۰ یا ۴۰۰۰ جلد بوده اخیراً گاهی تا ۱۵۰۰ و ۱۱۰۰ نسخه کاهش می‌یابد، اما با تجدید چاپ‌های بعدی دلخوری‌مان برطرف می‌شود، حیرت‌انگیز است و درخور تأسف. این تیراژ ناچیز نشان می‌دهد که در امریکا با آن همه ایرانی و ایران‌شناس، تاریخ ایران و خود زندگینامه‌های ایرانیان و آنچه که به شناخت تاریخ ایران یاری می‌کند، تا چه حد مهجور و منزوی و فراموش شده است. از همین جا می‌توان به یک ارزیابی واقع‌بینانه از شرایط میان‌نسلی ایرانیان مقیم امریکا پی برد: نسل سالخورده ایرانی امریکا‌نشین که پیر و فرتوت و آفتاب لب بام است. نسل میانسال سرگرم کار‌های روزمره و تلاش معاش و نسل جوان‌تر غرق و غوطه‌ور در امریکا و دیدنی‌ها و جذابیت‌های مادی و معنوی و جنسی و پورنویی آن، علما و دانشمندان ایرانی مقیم امریکا هم که سرگرم امور تحقیقاتی و مطالعاتی خود هستند؛ تک و توک نشریات فرهنگی و تاریخی فارسی که در آن دیار نشر می‌یابند به زحمت روی پای خود هستند. کتاب را که خواندم- صرف نظر از چندین و چند سطر اظهار دلخوری از انقلاب اسلامی و فراز‌هایی کم و بیش غرض‌آمیز- در مجموع خواندنی و جالب بود.»

مقدمه‌نگار در بخش دیگری از نوشتار خویش محتوای خاطرات آیرملو را اینگونه به ارزیابی نشسته است: «کتاب بیشتر به گذشته‌ها می‌پرداخت. از ایران قدیم عصر قاجار آغاز کرده و به دوران رضاشاه، جنگ جهانی دوم، وضعیت ارتش قبل و پس از جنگ جهانی دوم، نابسامانی‌های درون‌ساختاری ارتش، برخورد‌های یک افسر جوان و تحصیلکرده با صاحب‌منصبان کم‌سوادی- که از ارتش مفهوم جیب پر کردن و کیسه انباشتن و آزار نظامیان فرودست را تداعی ذهنی می‌کردند- می‌رسید. سپس سفر‌هایی به بلژیک و اروپا و امریکا، سهولت ازدواج در بلژیک با زنی که به سادگی و راحتی به همسری صاحب اثر درآمد، اطلاعاتی از ارتش سال‌های ۱۳۴۰ ـ. ۱۳۲۰، سفری مأموریتی و آموزشی به امریکا، شگفتی‌های امریکا، از همه جالب‌تر آن امریکایی که همسرش تمایل به دوستی و معاشرت جسمی و جنسی با صاحب اثر داشت و شیوه فکر امریکایی که چقدر با ایرانی متفاوت است. صاحب اثر حس بندگی امریکایی در زندگی خانوادگی تا تعمیم این حس انقیاد زبونانه در همه امور حتی انتخاب ریاست جمهوری را به گونه‌ای دقیق و درخور تفکر برای آن دسته از ایرانیانی که امریکا را عالی‌ترین و بی‌عیب‌ترین جامعه جهان می‌انگارند درخور توجه است. برای نظامیان و صاحب‌منصبانی که پس از انقلاب راه خارج از کشور را پیش گرفتند، سخن گفتن از علل سقوط شاه و خصالی از او که نمایانگر ضعف شخصیتی پادشاه سابق است، نزد همگنان غرض‌آمیز تلقی می‌شود، اما او با جسارت و تهور این مقوله را بیان می‌کند. آیرملو از جمهوری اسلامی و انقلاب بریده و به آن نظر منفی دارد، اما علل سقوط شاه را به خوبی بررسی و تحلیل می‌کند. آیرملو در فصول بعدی کتاب به ماجرای نهضت ملی و نهایتاً رویداد ۲۸ مرداد می‌پردازد. از رجال و تیمساران سخن می‌گوید.

در بازگشت از مأموریتی در آلمان به ساواک منتقل می‌شود و مشاهدات و استنباطات او از ساواک به ویژه در دوران ریاست تیمسار نصیری خواندنی است. او از نابخردی و کم‌دانشی و اقدامات عجولانه تیمسار نصیری حکایت‌ها می‌کند. شخصیت فردوست را که دورو، مزور و چند دوزه‌باز بوده، خوب می‌شکافد. بی‌اطلاعی فردوست از امور اطلاعاتی را نکته به نکته برمی‌شمرد. در همان سال‌هاست که خانه‌ای را که یکی دو دهه پیش در نیاوران ساخته بود، به بهانه ساختن فرهنگسرای نیاوران از او می‌ستانند و شکایت و عریضه‌نویسی‌های او به جایی نمی‌رسد و در چنین روز‌هایی که دستگاه از او رفع احتیاج کرده بود، به دورش می‌اندازند حتی بدون توجه به نامه‌ها و شکایات و دلایلش که ۳۴ سال در ارتش و ساواک خدمت کرده بود، مدت خدمت او را ۲۷ سال برآورد می‌کنند و ۳۰۰۰ تومان حقوق بازنشستگی برایش تعیین می‌کنند. همان‌گونه که در سطور پیشین اشارت رفت، در کتاب آیرملو نکاتی دیده می‌شود که حکایت از خشم و ناراحتی او از انقلاب می‌کند، اما در مجموع یادداشت‌های او از آن نظر که بیانگر یک گذشته حدود ۹۰ ساله است، درخور توجه است. اگر این کتاب با تیراژ ۲۰۰ نسخه در امریکا به چاپ نرسیده بود، من بدان توجهی نمی‌کردم، اما تیراژ ۲۰۰ نسخه در کشوری، چون امریکا مرا گریان و بریان کرد! زیرا مردی کهنسال نشسته و خاطرات ۹۰ سال زندگی خود را نوشته و آن‌گاه جمعیت ایرانی مقیم امریکا، به گونه‌ای از ایران دور و بی‌خبر است که ناشر ناچار می‌شود آن را در ۲۰۰ نسخه به طبع برساند. در کتاب تیمسار سرتیپ محمد آیرملو، رطب و یابس با هم بافت می‌شود. واقعیت با احساس و حب و بغض و خشم و ناراحتی عجین است، اما با توصیفی که آیرملو از جامعه امریکا می‌کند، ناخوآگاه برحق بودن انقلاب اسلامی ایران را صحه می‌نهد. حق مردم ایران است که تاریخ کشور خود را، حتی از دهان و قلم مخالفان انقلاب بشنوند و بخوانند و داوری کنند که چرا و چقدر این انقلاب ضروری بوده است و چرا ملت ایران در سال ۱۳۵۷ در سراسر ایران خروشید و واژگونی رژیم را خواستار شد. آن واقعه ناگهانی نبود. پژواک سال‌ها رنج و عذاب و حرمان و نومیدی و احساس تحقیر شدن مردم بود. هدف نویسنده از انتخاب این گونه متون و نشر مجدد آن در ایران، سیاسی نیست. ناوابستگی من به هر ساختار دولتی خاص و عام، مشهود است.

هدف من بازگویی تاریخ این کشور است. مردم باید بدانند بر ایران چه گذشت و چرا انقلاب شد؟ پدیده انقلاب که بیهوده و غیرضروری شکل نمی‌گیرد. انقلاب بدان علت انجام شد که ۲۵ سال تمام، سانسور بر کتاب و مطبوعات حکمفرما بود. کلیه احزاب ملی و برجوشیده از خواست‌های مردم تعطیل شده و چند حزب مصنوعی دولتی نفوذ و تأثیری در جامعه نداشتند. شاه به دور خود حلقه‌ای از چاکران تنیده بود که از سال ۱۳۳۸ چاکران همسرش نیز بدان خیل افزوده شدند و در‌ها به روی مردم بسته شد. همه چیز مصنوعی و پوشالی شد، حتی انقلاب».
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار