عکس یک پدر شهید در یک هفته اخیر فضای مجازی را تکان داده است. برای بسیاری که در مورد خانواده شهدا تصورات و پیشفرضهای اشتباه در ذهنشان دارند، این عکس گواهی بر مظلومیت خانوادههای شهداست. کسانی که بدون هیچ ادعایی فرزندانشان را تقدیم میهن و نظام کردند و هیچگاه به دنبال سهمخواهی و نشستن بر سر سفره انقلاب نبودند. آنها همان سادگی و صفای ۳۰ سال پیششان را حفظ کردهاند و نان حلالی که به خانه میبرند را با هیچ چیز عوض نمیکنند.
به گزارش «جوان»، عکس را حسن شمشادی، از خبرنگاران باسابقه کشور منتشر کرد. عکسی که در آن پدر شهید مدافع حرم «شهید مراد عباسیفرد» را در شهرستان کنگاور در حال سبزی فروشی نشان میدهد. پدر شهید با کمری خمیده بر موتوری تکیه داده و بار سبزی جلویش را میفروشد. عکس در عین سادگی، غرور و ابهت یک پدر شهید را نشان میدهد که با سری بالا، نان حلال به خانهاش میبرد. سردار شهید مراد عباسیفرد، فروردینماه سال گذشته به دست تروریستهای تکفیری به شهادت رسید و پیکرش هنوز به کشور بازنگشته است. بیش از یک سال است که پیکر شهید به خانه بازنگشته و پدر و مادر چشمانتظار دیدار دوباره با پسرشان هستند. روزهای سخت فراق و چشمانتظاری برای پدر و مادر خیلی سخت میگذرد. مادر هر روز از خدا میخواهد پیکر پسرش هرچه سریعتر برگردد تا بلکه دلش آرام بگیرد.
شهید عباسیفرد را یار شفیق و نزدیک سردار سلیمانی میدانستند و عکسهای خندان شهید در کنار حاجقاسم نشان از صلابت و روحیه بالای او میداد. دست روی شانه یکدیگر انداختهاند و همچون برادران تنی یک خانواده برای هم جان میدهند. آنها از دل فرهنگ ناب جبههها از روزگاری که جز خالصی نیتها چیزی به چشم نمیآمد، آمده بودند و هنوز رنگ و بوی آن روزها را با خود به همراه دارند. روزهایی که رزمندگان از حقوقشان برای کمک به مستضعفین میزدند و دغدغههای مادی هیچ جایی در زندگیشان نداشت. تنها دغدغه و هدفشان رضایت خالق و کمک به مخلوق بود و در آخر هم در همین راه سربلند شدند.
مقاومت و خستگیناپذیری شهید بیش از هر چیز در وجودش جلب توجه میکند. پدر شهید میگوید فرزندم در دوران هشت ساله دفاع مقدس بارها مجروح شد و برادر شهید هم تشریح میکند که برادرم حضور مداوم و بلندمدتی در مناطق عملیاتی داشت و به خاطر همین خیلی با هم نبودیم و خاطره زیادی از دوران کودکی با برادرم ندارم. مادر شهید نیز با ابراز دلتنگی برای فرزند شهیدش از روحیه جوانمردی و شجاعت شهید میگوید و اینکه از اینکه هر بار مجروح میشد از ما مخفی کرد تا ما را نگران و ناراحت نبیند.
مادر شهید که هنوز داغ جگرگوشهاش بر دلش سنگینی میکند، تنها خواستهاش را اینچنین مطرح میکند: «تنها خواستهام از مسئولین این است که پیکر فرزند شهیدم را به زادگاهش بازگردانند تا تسلی بر دل داغدارمان باشد.» شهید عباسیفرد هنگام شهادت سردار بود و در دفاع مقدس هم حضور مداوم داشت و بر خلاف برخی که نشستن سر سفره انقلاب را حق خودشان میدانند، هیچ طلبی از کسی نداشت. ساده زیست و با رزق حلالش نام نیک برای همیشه به یادگار گذاشت.
اگر در روزهای آشفته رانتبازی، حقخوری و بردن بیتالمال به دنبال الگوهایی برای درست زیستن و حلال خوردن میگردیم، هیچ الگویی بهتر از شهیدان و والدین شهدا نیست. اگر غبار سیاست بازیها جلوی دید برخی را برای مشاهده زندگی ساده خانواده شهدا گرفته است با یک نگاه منصفانه میتوان مظلومیت و زندگی سالم این خانوادهها را به خوبی مشاهده کرد. خانوادههایی مثل شهید عباسیفرد کم نیستند و گوشه و کنار کشور زندگی میکنند و همان مسیری را که شهید جانش را برایش داد، میروند. آنها به هیچ عنوان شیفته زرق و برق دنیا نشدهاند و نمیخواهند ننگ و نام دنیا، آخرتشان را خراب کند.