جوان آنلاین: محمد رضا کائینی، دبیر صفحه تاریخ روزنامه جوان، در صفحه اینستاگرامش به مناسبت سالروز ربوده شدن امام موسی صدر در کشور لیبی نوشت: یک:صاحب این قلم در ربع قرن گذشته، از سه شخصیت با سه سوی مختلف فکری ودر سه تاریخ متفاوت شنیده است که: امام موسی صدر در همان برهه آغازین دستگیری، کشته شده است. نفر اول:مرحوم شیخ صادق خلخالی بود که از اوایل دهه هفتاد ودوران خانه نشینی اش، به مقتضای کنجکاوی شخصی وخبرنگاری، با او صمیمیتی یافته بودم. روزی از وی درباره اظهار نظرش در سالیان آغازین انقلاب مبنی بر کشته شدن آقای صدر پرسیدم، او گفت:این را عرفات به من گفت، و چون عرفات قطعا از سرنوشت آقا موسی خبر داشت ودلیل قاطعی هم بر دروغ بودن سخنش نداشتم، آن را پذیرفتم. نفر دوم:مرحوم سید صادق طباطبایی خواهرزاده امام بود. با او انسی فراوان داشتم که حاصل آن دهها گفت وگوی منتشر شده و نشده است. او نیز در محفلی، نتیجه تقریبا قطعیِ یافتههای خود در باره سرنوشت"دایی جان"را-که محصول پرس وجوهای غیر رسمی از دولتمردان کشورهای اروپایی در سالهای اولیه تاسیس نظام بود-قتل در همان آغاز ربایش میدانست، منتها، چون سیاست تبلیغی خانواده بر انگاره حیات آقای صدر بنیاد شده بود و وی هم پافشاری برآن را مفید میدانست، از اعلام علنی آن خودداری میکرد. نفر سوم: مجتبی طالقانی فرزند چپ گرای آیت الله سید محمود طالقانی بود که هم اینک در پاریس اقامت دارد. او از دیگران یک قدم پیش گذاشت وصریحا اظهار کرد:دستگاه اطلاعاتی لیبی چند روز پس از علنی شدن پروژه ربایش، از او خواسته است که شاخه چپِ مجاهدینِ خارج از کشور اطلاعیه دهد ومسئولیت قتل آقای صدر را برعهده بگیرد ودر عوض چکی سفید امضا دریافت کند! او اما، این پیشنهاد را رد کرده وبه گاه پرسش از سرنوشت صدر، پاسخ شنیده بود که:چند روز پیش او را در موشکی گذاشتیم وبه فضا فرستادیم!
دو: برخلاف برخی تبلیغات در چنددهه اخیر، این قلم در این ماجرا، قذافی را تنها در قامت یک عامل میبیند ونه آمر. شاهد آن نیز، همراهی کامل نهادهای امنیتی اسرائیل، آمریکا وانگلیس با حکومت لیبی درطول این سال هاست. آنان در این این چهار دهه، همه چیز را برای فشار بر قذافی بهانه کردند جز ماجرای آقای صدر را! عللی را هم میتوان برای آن باز شناخت. ازجمله:ایجاد قدرت برای شیعیان لبنان پس از قرنها عقب ماندگی مزمن، پایه گزاری مقاومت در جنوب این کشور واحتمال نقش آفرینی موثر در تحولات پیش روی ایران.
از منطر نگارنده، پس از چهل سال، تکیه بر انگاره حیات امام بلا موضوع شده واز همین منظر نیز، این متن به قلم آمد.