طول زندگی انسانها اگرچه کوتاه است، اما بلندای خاطرات آن بیانتهاست و در این مسیر تنها صحنههای جاودان باقی میماند که تار و پودشان بر اریکه قلبها حکاکی شود. با این تفسیر مختصر میتوان ادعا نمود «از دل نرود هر آنچه از دیده برفت». دکترین هشت سال دفاع مقدس برای کشور اسلامی ایران پدیدهای یگانه و بیهمتا در طول تاریخ متمادی بشریت است که نمیتوان قداست آن را با هیچیک از اتفاقات اینگونه مقایسه کرد. ثانیه به ثانیه این هشت سال در قدمبهقدم یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار کیلومترمربعی وسعت سرزمین مقدس ایران خود تاریخی جداگانه از همه جنگهایی را دارد که اینگونه به ثبوت میرسد. اگر در این سالها همه لحظهبرداران شهره جهان با در دست داشتن مدرنترین دوربینهای فیلمبرداری و عکاسی بر تمام فلات و قلل سرزمین سربداران مستقر میشدند و سعی میکردند تا از پلک زدنهای آحاد جامعه پویای آن مستند تهیه نمایند بازهم نمیتوانستند گوشهای از حق مطلب را ادا کنند، زیرا همه ماههای قمری این هشت سال یک نام بیشتر نداشت و آن محرم بود که قلبها را به زیور محرمی میآراست. نهتنها در جبههها بلکه در دورترین نقاط این سرزمین که برای دسترسی به آنها باید از مرکب حیوانی، چون قاطر استفاده کرد تا به آنها دستیافت رزمندگانی در قالب پشتیبانان جبهه حضور داشتند تا بیریا و بدون توقع از نام و نان هر آنچه را که در توانشان بود در طبق اخلاص نهاده و راهی سنگرها میکردند. اینها همان پدران و مادرانی بودند که نوزادان خفته در گهوارههای خرداد ۴۲ را طی این سالهای خفقان به نوجوانان و جوانان رشید مبدل ساخته و با بستن شعار یا حسین (ع) بر پیشانی آنها بهسوی خطوط مقدم اعزام میکردند و حالا که دوران بازنشستگی و گاهی از کارافتادگی را سپری میکردند خود را نیز، چون فرزندانشان بسیجی میپنداشتند که باید ضمن مراقبت از عقبه جبههها چند حبه قند پر چارقد آن پیرزن روشنضمیر را هم که مخلصانه به ستادهای جمعآوری کمکها میآورد باافتخار دریافت و بهسوی سنگرها میفرستادند که طعم شیرین چای بچههایشان باشد.
همه این زیباییهای دلفریب و از یاد نرفتنی در قالب عکس و فیلم حاصل تلاش گمنامانی است که دوربینهای فیلمبرداری بتا مکس ۱۶ میلیمتری و عکاسی لوبیتل قدیمی را در گونیهای سیاهرنگی که حکم تاریکخانه را داشت همراه با یک قبضه سلاح کلاشینکف به دوش انداخته و در لابهلای رزمندگان خط مقدم به شکار لحظهها میرفتند. آنها امروز عظیمترین و ارزشمندترین گنجینههای بیبدیل در تاریخ بشر را از فیلم و عکس در موزههای شخصی و عمومی به معرض تماشای عموم میگذارند تا نسلهای جدید بدانند پدرانشان چگونه با دستان خالی مخاصمان ۷۲ ملت را به عقب راندند و حماسهها آفریدند. در میان خیل عکاسان و فیلمبرداران گمنام این رستاخیز عظیم تاریخ اسلام که تنها با حوادث صدر آن و غزواتی، چون خیبر و تبوک قابل قیاس است که تعداد زیادی از آنها نیز به فیض شهادت نائل شدند، اما هستند افرادی که آنها را میتوان تاریخ پایداری و زندهای دانست که پس از گذشت ۳۰ سال از روزهای پایانی این نبرد عظیم همچنان در تلاش برای پویا نگهداشتن خاطرات تلخ و شیرین آن هستند تا شاهکارهای عکاسی و فیلمبرداری خود را در هزاران قطعه که شمار لحظههای آن از شهید حسین خرازی بیبدیل است در نمایشگاهها و موزههای داخلی و خارجی به رؤیت علاقهمندان برسانند که خدای ناخواسته «از دل نرود هر آنچه از دیده برفت». این تلاش و مجاهدت بزرگ فرهنگی تنها به همینجا ختم نمیشود، زیرا مسئولان امر در وزارت متولی آن یعنی فرهنگ و ارشاد اسلامی مدیون هستند اگر حمایت نکنند تا این مستندهای ارزشمند و کمیاب به نام یادگارهای دفاع مقدس برای نسلهای آینده بهصورت فیلمهای سینمایی تدوین و در داخل و خارج به نمایش گذاشته نشود و رزمآوران رسانهای آن در جبهههای حق علیه باطل که هماکنون در قید حیات هستند به افکار جهانیان صادر نکنند.
*روزنامهنگار پیشکسوت