کد خبر: 930453
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۷ - ۰۴:۲۳
نظری بر رویداد‌های سیاسی و انقلابی شهر آبادان پیش از وقوع آتش‌سوزی در سینما رکس این شهر
در بررسی فاجعه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان و نیز تعداد و حالات شهدای آن» جای عقده‌گشایی سیاسی و جناحی و جای عرض‌اندام گروهک‌های ضدانقلاب نیست! این شهدا متعلق به انقلاب هستند. هویت انقلاب هستند، جریان‌ساز و حماسه‌آفرین در انقلاب هستند، چراکه مظلومانه در آتش دژخیم سوختند. تا سند و گواهی باشد دال بر ادای دین آبادان به انقلاب اسلامی ایران
حامد عطشانی
در روز‌های اخیر، انتشار سخنان محسن صفایی فراهانی از اعضای جبهه منحله مشارکت ایران اسلامی و متهمان فتنه سال ۸۸ درباره فاجعه سینما رکس آبادان، بار دیگر این رویداد را در معرض تحلیل پژوهشگران تاریخ انقلاب اسلامی قرار داده است. با اذعان به اینکه اینگونه اظهار لحیه‌ها، بخشی از جنگ نرم دشمنان نظام اسلامی در سال جاری است، مقال پیش رو را در بررسی بستر‌ها و رویداد‌های سیاسی آبادان پیش از وقوع آتش‌سوزی در سینما رکس این شهر به شما تقدیم می‌داریم. امید آنکه مفید افتد.

از ابتدای وقوع فاجعه سینما رکس آبادان در بیست‌و‌هشتم مرداد ۱۳۵۷، اولین گمانه‌زنی‌ها که عمدتاً توسط رژیم سفّاک و جنایتکار پهلوی بدان پرداخته می‌شد، عبارت بود از اینکه این جنایتکاران کسانی هستند که از منظر ایشان خرابکار یا به معنا و مفهوم کنونی آن انقلابی هستند، خطّ تبلیغی‌ای که تا به امروز هم دنبال می‌شود. دلیل عمده‌ای که برای این مثلاً تحلیل بیان می‌شود این است که آبادان هیچ‌گاه همگام و همدم و همراه جریان رو به جلو و فرآیند انقلاب اسلامی نبوده است! حال آنکه این ادعا، گزافه‌گویی‌ای بیش نیست و مروری کوتاه و گذرا و هر چند اندک به وقایع پیش از فاجعه سینما رکس آبادان، به وضوح این امر را نشان می‌دهد. از منظر نگارنده مرور گوشه کوچکی از آن وقایع می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد:
جمعه ۱۳/۸/۱۳۵۶ ـ. ۴/۱۱/۱۹۷۷
از برگزاری مراسم ختم آیت‌الله مصطفی خمینی در آبادان جلوگیری شد، ولی روحانیون مبارز آبادان در جلسه فرهنگی خود مراسم ختم را برگزار کردند که با استقبال مردم مسلمان روبه‌رو شد. (خاطرات آیت‌الله جمی، تهران مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ صفحه ۱۷۳ و ۱۷۲)
شنبه ۱۹/۹/۱۳۵۶ ـ. ۱۰/۱۲/۱۹۷۷
عده‌ای از دانشجویان دانشسرای راهنمایی تحصیلی آبادان به یکی از شعبه‌های بانک صادرات در منطقه کفشه حمله کردند و شیشه‌های بانک را شکستند. امروز اعلام شد که به علت عدم تشکیل کلاس‌ها و خودداری گروهی از دانشجویان از رفتن به کلاس‌های درس، بنا بر تصمیم مقامات مسئول دانشسرای راهنمایی تحصیلی آبادان تا تجدید ثبت‌نام دانشجویان تعطیل است. (بولتن خبرگزاری پارس، اخبار ایران، شماره ۲۶۷، ۲۱/۹/۱۳۵۶، صفحه ۱)
جمعه ۲۳/۱۰/۱۳۵۶ ـ. ۱۳/۱/۱۹۷۸
در آبادان گروهی از مردم این شهر پس از خروج از مسجد بهبهانی‌ها که مراسمی در آن منعقد بود در خیابان‌های آبادان دست به تظاهرات زدند که با هجوم پلیس و دستگیری چندین نفر از تظاهرکنندگان درگیری پایان یافت. (بولتن خبرگزاری پارس، محرمانه، شماره ۳۰۱، ۲۵/۱۰/۱۳۵۶، صفحه ۵)
جمعه ۲۸/۱۱/۱۳۵۶ ـ. ۱۷/۲/۱۹۷۸
به گزارش ساواک ساعت ۱۷:۰۰ روز ۲۸/۱/۲۵۳۶ مجلس موعظه‌ای در مسجد اصفهانی‌های شهر آبادان با شرکت حدود ۸۰۰ نفر تشکیل شده است. سخنران این مجلس یکی از وعاظ غیرمحلی (هادی غفاری) بود که در سخنان خود مردم را به تعطیل عمومی در روز ۲۹/۱۱/۲۵۳۶ ترغیب می‌نموده که متعاقب این، سخنران ممنوع از وعظ شده و از منطقه طرد گردیده است. همچنین در ساعت ۲۰:۰۰ روز ۲۸/۱۱/۲۵۳۶ حدود ۱۰۰۰ نفر که در مسجد بهبهانی‌ها در شهر آبادان اجتماع کرده و به انتظار سخنرانی واعظ ممنوع از وعظ (هادی غفاری) بوده‌اند، پس از اطلاع از ممنوع‌المنبر شدن او اقدام به شعار دادن نموده و به هنگام خروج از مسجد، مبادرت به پرتاب سنگ به سوی مأموران شهربانی که در اطراف مسجد مستقر بوده‌اند، کرده‌اند. در این هنگام، رئیس شهربانی آبادان با تعدادی از مأموران کمکی به محل وارد و با شلیک چند تیر هوایی تظاهرکنندگان را متفرق و ۱۲ نفر از آنان از جمله یک نفر دختر را دستگیر نموده‌اند. (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب سوم تهران، ۱۳۷۷، صفحه ۵)
شنبه ۲۹/۱۱/۱۳۵۶ ـ. ۱۸/۲/۱۹۷۸
به گزارش ساواک، روز شنبه ۲۹/۱۱/۲۵۳۶ در مدرسه علمیه آیت‌الله قائمی آبادان، تعدادی از روحانیون از جمله شیخ عبدالرسول قائمی، شیخ غلامحسین جمی، محمدتقی مصدرالامور، سیدکاظم دهدشتی، شیخ غلامعلی روحیان و چند تن دیگر از واقعه مسجد بهبهانی‌های آبادان اظهار تأسف نمودند. سپس آقای غلامحسین جمی به یک نفر تلفن زد و گفت: حاجی! از گرفتاری شیخ هادی غفاری که دیشب در مسجد بهبهانی‌ها سخنرانی نموده خبر ندارید؟ شما یک سؤال بکنید که آقا در چه حال است؟ شخصی که با جمی تلفنی صحبت می‌کرد و صدایش شنیده می‌شد گفت که نمی‌شود سؤال کرد. جمی اصرار داشت که به هر نحو که شده سؤال کنید. سپس تلفن را قطع کرد. گفت: اگر امشب آقا را آزاد نکنند، باز بچه‌ها تظاهرات راه می‌اندازند. (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب سوم تهران، ۱۳۷۷، صفحه ۵۵)
سه‌شنبه ۱۶/۱۲/۱۳۵۶ ـ. ۷/۳/۱۹۷۸
روز جاری در دبیرستان پسرانه اروند آبادان شعار‌هایی مبنی بر مرگ بر شاه، زنده‌باد خمینی، مرگ بر این حکومت یزیدی، با رنگ و روغن روی دیوار‌ها نوشته شده بود که به وسیله مسئولان دبیرستان محو گردید. ضمناً تعداد ۲۴ برگ اعلامیه مضره دستنویس پیرامون فتوای خمینی در تحریم حزب رستاخیز در مورد نارسایی‌های اقتصادی، وضع وخیم کشاورزان و کارگران و فقر و فلاکت این طبقات کشف گردید ضمناً در اطلاعیه‌ها ۶۶ مورد اهانت مشاهده گردید و از خمینی طرفداری شده که همگی جمع‌آوری گردید. (بولتن خبرگزاری پارس، محرمانه، شماره ۲۴۰، ۴/۱۲/۱۳۵۶، صفحه ۲۴)
جمعه ۱۹/۱۲/۱۳۵۶ ـ. ۱۰/۳/۱۹۷۸
به گزارش ساواک، جلسه هفتگی روحانیون آبادان در مسجد شیرازی‌ها واقع در خیابان دژبان تشکیل شد. ابتدا آیاتی از قرآن تلاوت شد. سپس شیخ احمدعلی کریم روی منبر رفت و پس از سخنرانی مذهبی اظهار داشت اخیراً یکی از روحانیون به نام شیخ نصرالله خلخالی وکیل مالی خمینی در نجف اشرف درگذشته و باید مجلس ختمی برگزار نماییم؛ لذا با موافقت شیخ عبدالرسول قائمی قرار شد روز یک‌شنبه ۲۱ ماه جاری، مجلس ختمی به مناسبت درگذشت خلخالی در حسینیه بوشهری‌های آبادان از طرف روحانیون و بازار منعقد گردد. سپس در بین سخنرانی کریمی، قائمی اعلامیه‌ای را که فقط چهار خط روی آن نوشته شده بود بیرون آورد و به شیخ سنابادی داد. او پس از قرائت و امضا آن را به شیخ غلامحسین جمی سپرد و او نیز پس از رؤیت و امضا نمودن آن را مجدداً به قائمی مسترد داشت و با اینکه روحانیون دیگری هم در مجلس بودند، در این مورد با آن‌ها صحبتی نگردید. (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب سوم تهران، ۱۳۷۷، صفحه ۲۷۱)
شنبه ۲۷/۱۲/۱۳۵۶ ـ. ۱۸/۳/۱۹۷۸
به گزارش ساواک صبح ۲/۱۲/۲۵۳۶ تعدادی اعلامیه مضره به مضمون زیر در برخی از نقاط آبادان پخش شد: «فاجعه‌ای که در قم اتفاق افتاد، ما را به یاد عاشورای حسین انداخت. هر کس که مسلمان است این عید را برگزار نمی‌کند، زیرا او عید ندارد بلکه عید او یک عاشوراست.» در ذیل اعلامیه مذکور به نقل از نوشته‌های علی شریعتی مطلب زیر نوشته شده است: «شهادت، دعوتی است از همه نسل‌ها؛ اگر می‌توانی بمیران و اگر نمی‌توانی بمیر!» (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب سوم تهران، ۱۳۷۷، ص. ۳۵۳)
جمعه ۴ /۱/ ۱۳۵۷ ـ. ۲۴ /۳/ ۱۹۷۸
به گزارش ساواک، ساعت ۲۱:۳۰ روز ۴ /۱/ ۲۵۳۷ شش نفر سرنشینان یک اتومبیل که از آبادان به سمت قم عزیمت می‌کردند به علت همراه داشتن اوراق و کتب مضره توسط مأموران شهربانی قم دستگیر شده‌اند. در گزارشی دیگر در این رابطه آمده: «برابر اطلاع ساعت ۱۸:۳۰ روز ۴ /۱/ ۲۵۳۷ مأموران شهربانی قم به شش نفر به نام‌های علی محمدی فرزند قاسم، محمود دغالی فرزند غلامعلی، ابوالقاسم زری‌باف فرزند عبدالحسین، احمد مقام‌نیا فرزند اسماعیل، حسین جعفرپور فرزند علی و حسن نجارنژاد فرزند علی‌اکبر که سرنشینان اتومبیل به شماره شهربانی ۱۷۸۱۷ آبادان-۱۱ بوده‌اند، مظنون شده و آن‌ها را دستگیر نموده‌اند. در بازرسی از اتومبیل مذکور تعدادی اعلامیه به امضای روح‌الله خمینی، تعدادی کتاب نوشته علی شریعتی، تعدادی نوار سخنرانی و تعدادی بشقاب ملامین که روی آن‌ها عکس علی شریعتی چاپ شده بود به دست آمده است.» (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب چهارم تهران، ۱۳۷۸، صص ۲۴ و ۲۵)
سه‌شنبه ۸/ ۱ /۱۳۵۷-۲۸ /۳/ ۱۹۷۸
به گزارش ساواک، ساعت ۱۳:۱۵ روز ۸ /۱/ ۱۳۵۷ تعدادی اعلامیه سیدکاظم شریعتمداری در مورد کمک به جنگ‌زدگان لبنان که در آن حملاتی نیز تلویحاً به مقامات مسئول کشور شاهنشاهی شده در خیابان یک احمدآباد آبادان توزیع گردیده است. شهربانی محل، یک نفر طلبه به نام «ابراهیم راشدی‌نیا» فرزند علی را در حال توزیع اعلامیه‌های فوق دستگیر نموده است. (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزرات اطلاعات انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب چهارم تهران، ۱۳۷۸، ص. ۶۹). همچنین امروز در آبادان و در ساعت ۲۱:۳۰ تظاهرکنندگان پرده اطراف ستون یادبود میدان ولیعهد این شهر را آتش زده و متواری شدند. (روزنامه اطلاعات، پنج‌شنبه ۱۰ /۱/ ۱۳۵۷، شماره ۱۵۵۷۲، ص. ۴)
پنج‌شنبه ۱۰ /۱/ ۱۳۵۷-۳۰ /۳/ ۱۹۷۸
در مساجد شهر‌های اهواز، آبادان، خرمشهر و بندرماهشهر مجالس یادبودی به مناسبت چهلمین روز مرگ کشته‌شدگان حوادث ۲۹ بهمن تبریز برپا شده است. (روزنامه اطلاعات، شنبه ۱۲ /۱/ ۱۳۵۷، شماره ۱۵۵۷۳، ص. ۴)
همچنین امروز یکی از دانش‌آموزان شبانه دبیرستان فرخی آبادان به نام «سیدجواد حجازی» که مشغول نصب اعلامیه بود، توسط نیرو‌های شهربانی دستگیر شد. وی به دلیل اصابت گلوله در بیمارستان ایران بستری است. (مرکز بررسی اسناد تاریخی ساواک، کتاب چهارم تهران، ۱۳۷۸، ص. ۱۳۱)
در خصوص سند فوق خوشبختانه به نحوی توانستم با رزمنده جانباز آقای «حاج‌سیدجواد حجازی طافانکی» ارتباطی برقرار نمایم، که ایشان در این راستا توضیحات ذیل را برای بنده مرقوم فرمودند: «مبارزات انقلابی در آبادان قبل از فاجعه سینما رکس بود. در مقطع زمانی سال‌های ۵۶ و ۵۷ شروع حرکت‌های مردمی در آبادان چند روز بعد از فاجعه ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم بود. مردم جهت استماع سخنرانی در حسینیه اصفهانی‌ها جمع شده بودند که اولین حرکت مردم رخ داد و مردم با شعار «یا مرگ یا خمینی» به خیابان ریختند و اوضاع از کنترل مأموران رژیم خارج شد. ضمن اینکه از بزرگ‌تر‌ها شنیده بودم که از همان سال‌های ۴۲، ۴۳ نیز حرکت‌های مردمی در آبادان رخ داده بود و بین این زمان‌ها که خفقان رژیم شاهنشاهی حاکم بود مردان و زنان غیرتمندی هم بودند که در راستای انقلاب و امام کوشا بودند». - نگارنده
سه‌شنبه ۱۵/ ۱ /۱۳۵۷-۴/ ۴ /۱۹۷۸
امروز ۱۵/۱/۲۵۳۷ ساواک آبادان اعلامیه‌ای را روی دیوار مستراح دبیرستان رازی پیدا کرد و نسخه‌ای از آن را به مرکز فرستاد. در این اعلامیه آمده است: «موضوع مهم و هولناکی را به اطلاع همگان می‌رسانیم و آن تعویض رئیس شهربانی جنایتکار و قاتل بالفطره قم سرتیپ جهانگیر اسفندیاری به عنوان فرماندار نظامی آبادان است. این مزدور پس از دریافت چند مدال و درجه، می‌خواهد تمام اعمال جنایتکارانه خود را در کلیه شهرستان‌ها پیاده کند...» (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب چهارم تهران، ۱۳۷۸، ص. ۲۲۳)
سه‌شنبه ۲۹/ ۱ /۱۳۵۷-۱۸ /۴/ ۱۹۷۸
به گزارش ساواک، نیمه‌شب امروز تعدادی فتوکپی اعلامیه مضره درباره وقایع اخیر و کشته‌شدگان شهرستان‌ها به امضای دانشجویان و دانش‌آموزان آبادان و همبستگی آنان با روحانیون و مسلمانان به اصطلاح مجاهد در منازل خیابان اردیبهشت خرمشهر انداخته شده بود که نسبت به جمع‌آوری آن‌ها اقدام شد. (خوزستان همگام با انقلاب اسلامی، ارشاد اسلامی خوزستان اهواز، نشر بی‌نا، ۱۳۶۰، ص. ۱۵۰)
دوشنبه ۱۱/ ۲/ ۱۳۵۷-۱ /۵/ ۱۹۷۸
جزیره مینو خرمشهر: به گزارش ساواک، در ایام تعطیلات نوروزی چهار نفر خانم ضمن مراجعه به منازل مختلف در خانواده‌ها خطاب به دختران کوچک اظهار داشته‌اند که: «شما‌ها بایستی مبارزه کنید، باید روشن شوید.» نامبردگان با دیدن حسینیه [محمدی]جزیره مینو اظهار داشته‌اند: «چرا شما از این حسینیه برای سخنرانی و روشن کردن مردم استفاده نمی‌کنید؟» (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب چهارم تهران، ۱۳۷۸، ص. ۱۸۶)
دوشنبه ۱۸ /۲/ ۱۳۵۷-۸ /۵/ ۱۹۷۸
به گزارش ساواک، امروز ۳۰ برگ اعلامیه خمینی درباره وقایع یزد، جهرم و اهواز و دیگر شهرستان‌های ایران و اهانت به خاندان جلیل سلطنتی، در کیف دستی «پوران وکیلی» آموزگار دبستان خوارزمی خسروآباد آبادان مشاهده و کشف گردیده است. (روزنامه کیهان، سه‌شنبه ۱۹ /۲/ ۱۳۵۷، شماره ۱۰۴۵۸، ص. ۲)
روزنامه کیهان نیز خبر داد که به دنبال پخش اعلامیه‌هایی در نقاط مختلف آبادان «ابراهیم راشدی‌نیا» ۳۷ ساله فرزند علی، هنگام پخش اعلامیه توسط مأموران دستگیر شد. وی دو بار دیگر نیز حین پخش اعلامیه دستگیر شده بود. (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب پنجم تهران، ۱۳۷۸، ص. ۲۸۵)
همچنین در خرمشهر نیز اعلامیه‌هایی پخش شد که امضای حزب‌الله را داشت. این خبر به شکل بولتن روزانه تک‌برگی توسط ساواک بدین شرح منتشر شد: «شب هنگام مورخ ۱۸/ ۲/ ۲۵۳۷ تعدادی اعلامیه مضره به امضای حزب‌الله و توسط دو نفر موتورسیکلت‌سوار در شهر خرمشهر پخش گردیده است. در این اعلامیه ضمن تجلیل از اخلالگران کشته شده در حوادث شهر‌های یزد، جهرم و اهواز از مردم دعوت شده در روز ۱۹ /۲/ ۲۵۳۷ در مجلس فاتحه‌ای که به این منظور برگزار می‌گردد، شرکت نمایند.» (روزنامه کیهان، چهارشنبه ۲۰ /۲/ ۱۳۵۷، شماره ۱۰۴۵۹، صص ۲ و ۷)
سه‌شنبه ۲۶ /۲ /۱۳۵۷-۱۶ /۵/ ۱۹۷۸
در آبادان دانشجویان دانشکده نفت، با توزیع اعلامیه‌هایی از بامداد امروز در کلاس‌ها حاضر نشدند و این دانشکده تعطیل شد. دانشجویان در اعلامیه‌های خود علت تعطیل کلاس‌ها را «ابراز همدردی با دانشجویان سایر دانشگاه‌های کشور» اعلام کردند. (روزنامه اطلاعات، سه شنبه ۲۶ /۲/ ۱۳۵۷، شماره ۱۵۶۰۹، ص. ۴)
جمعه ۲۰ /۵ /۱۳۵۷-۱۱ /۸/ ۱۹۷۸
امروز در آبادان گروهی از نوجوانان که در مسجد سلطانی اجتماع کرده بودند، در پایان مجلس وعظ در حالی که شعار می‌دادند به خیابان‌های اطراف مسجد سرازیر شدند و ضمن پخش اعلامیه به شعب بانک‌ها حمله کردند. تظاهرکنندگان شیشه‌های بانک ملی و صادرات شعبه سده و جمشیدآباد را شکستند و به چند مغازه خساراتی وارد کردند. همزمان با شروع تظاهرات، افراد پلیس و نیرو‌های انتظامی با تظاهرکنندگان به مقابله پرداختند و آن‌ها را متفرق کردند. در جریان درگیری مأموران با تظاهرکنندگان، ۶ نفر دستگیر شدند. (روزنامه رستاخیز، شنبه ۲۱/ ۵/ ۱۳۵۷، شماره ۹۸۷، ص. ۱)
با مرور اجمالی موارد فوق به روشنی دریافت می‌شود جو انقلابی و خشم مردم از رژیم پهلوی (برخلاف ادعای اپوزیسیون خارج‌نشین و ضدانقلاب) به هیچ وجه ابتدا به ساکن منبعث از فاجعه آتش‌سوزی سینما رکس نبوده، بلکه از دیرباز و لااقل از شروع دوباره قیام ملت ایران در آبان و دی ۱۳۵۶، همگام و همراه سایر قشر‌های مختلف مردم بوده است. این‌ها گرچه گوشه‌ای از حوادث «قبل از فاجعه» بود، لیکن پرداختن به هر یک و صد البته موارد ناگفته دیگری که همچنان مغفول مانده، ضرورت بزرگی ا‌ست که باید در جهت روشنفکری نسل‌های حال حاضر و آینده انقلاب سرلوحه کار و عمل قرار گیرد. برای نمونه می‌توان به فعالیت جنبش‌های دانشجویی و گروه‌های سیاسی که اتفاقاً در آبادان هم قدرت فراوانی داشتند اشاره کرد. مثلاً گروه چریکی انقلابی «منصورون» که در کل استان فعالیت‌های ضدرژیمی خود را دنبال می‌کرد و از آبادان «مجاهد شهید غلامحسین صفایی دزفولی» دانشجوی رشته طراحی ماشین دانشگاه علم و صنعت ایران و از بنیانگذاران آن گروه را مثال آورد که در تاریخ ۶/ ۱۱/ ۱۳۵۵ و در یک درگیری نابرابر توسط ساواک و در تهران به شهادت رسید و یا «مجاهد شهید سامان صمیمی بهبهانی» دانشجوی رشته مهندسی برق دانشگاه شیراز که تا رده‌های میانی سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) هم پیش رفت، ولی با دریافتن ماهیت پلید این گروهک (که از تغییر ایدئولوژیکی و بنیادین این سازمان از اسلام به مارکسیسم منبعث شد و با ترور شهدای گران‌قدری همچون سیدمجید شریف‌واقفی و مرتضی صمدیه لباف و مرتضی لبافی‌نژاد و... همراه شد) علیه آنان به پا خاست و دست به افشاگری زد و کار را تا آنجا پیش برد که به سبب خیانت عناصر خودفروخته این سازمان پلید و جنایتکار (نظیر محمدتقی شهرام، وحید افراخته و...) و نیز همکاری آنان با ساواک در لو دادن محل اختفای وی، به همراه چند نفر دیگر از همرزمان خود در تاریخ ۴ /۱۱ /۱۳۵۴ و توسط جوخه‌های اعدام رژیم سفاک پهلوی به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
در خاتمه باید گفت: «بررسی فاجعه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان و نیز تعداد و حالات شهدای آن» جای عقده‌گشایی سیاسی و جناحی و جای عرض‌اندام گروهک‌های ضدانقلاب نیست! این شهدا متعلق به انقلاب هستند. هویت انقلاب هستند، جریان‌ساز و حماسه‌آفرین در انقلاب هستند، چراکه مظلومانه در آتش دژخیم سوختند. تا سند و گواهی باشد دال بر ادای دین آبادان به انقلاب اسلامی ایران و البته سال‌های بعد در حماسه هشت سال دفاع مقدس.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
France
|
۲۰:۵۶ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۰
0
0
جالبه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار