کد خبر: 930938
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۷ - ۲۳:۱۰
دنیا حیدری
خود را آقای آسیا می‌دانیم؛ تیمی که در جام‌جهانی قدرت‌های جهان را متوقف و دنیا را مقهور خود کرده است. مدعی قهرمانی در جام ملت‌های آسیا هستیم و به خود می‌بالیم از پیروزی‌های پی‌در‌پی بدون شکست یا حتی گل خورده، اما چه اهمیتی دارد؟ ردیف کردن عنوان‌ها و مقام‌ها یا حتی خیزبرداشتن برای موفقیت‌ها و قهرمانی‌ها چه اهمیتی دارد، وقتی در اخلاق حرفی برای گفتن نداریم؟ چه اهمیتی دارد موفقیت‌ها، وقتی اصل اولیه ورزش را زیر پا گذاشته‌ایم و شأن فوتبال ایران را تا اندازه‌ای پایین کشیده‌ایم که در رسانه‌ها دست به گریبان می‌شویم؟
واژه‌ها هم دیگر توانی برای توصیف این اوضاع اسفبار ندارند. کار از زشتی هم گذشته و دیگر تأسفبار و خجالت‌آور شده است؛ دست به یقه‌شدن در رسانه‌ها، مصاحبه‌های توهین‌آمیز. پست‌هایی مملو از کلمات غیرقابل باور، مخاطب قراردادن یکدیگر با کلمات ناشایست، واقعیت امروز فوتبال ایران این است. مربیان و پیشکسوتانی که از هر فرصتی برای تخریب یکدیگر استفاده می‌کنند، آن‌هم به بدترین و شنیع‌ترین شکل ممکن. باورش سخت است، اما این عین واقعیت است. واقعیتی که از نابودی اخلاق در فوتبال ایران پرده‌برداری می‌کند؛ اخلاقی که اصل اول ورزش است و یکی از مهم‌ترین ارکان آن. اما چه کسی امروز به این اصل مهم بها می‌دهد؟ سرمربی تیم‌ملی که مخالفانش را با الفاظی، چون عقرب خطاب می‌کند؟ دستیارش که از لفظ سیرک و خرس برای همتای خود در تیم ملی امید استفاده می‌کند؟ پیشکسوتانی که از این آشفته بازار برای تخریب به سود خود استفاده می‌کنند و به دنبال ماهیگیری از آب گل‌آلود هستند یا فدراسیونی که مثل همیشه دست روی دست گذاشته و، چون تماشاگری صامت به تماشا نشسته است؟
به آقایی در فوتبال آسیا می‌نازیم، اما آقایی در فوتبال آسیا چه اهمیتی دارد، وقتی اخلاق را باخته‌ایم و در این وادی سقوط آزاد داشته‌ایم. موفقیت‌ها چه ارزشی دارد که ارزش‌های واقعی را به دست فراموشی سپرده‌ایم و شاهد تأسفبار‌ترین رفتار‌ها از کسانی هستیم که باید الگوی جوانان جامعه باشند. الگو‌هایی که جوانان چشم به رفتار و گفتار آن‌ها دارند، اما چه الگوبرداری می‌توان از رفتار و گفتار آن‌ها داشت وقتی پست‌ها و مصاحبه‌هایشان آنقدر شرم‌آور است که جایی برای خواندن هم ندارد، چه برسد به الگو برداری؟
اما مقصر اصلی نه کرش و دستیارانش هستند، نه پیشکسوتانی که هنوز بعد از هفت سال دست از مخالفت و انتقاد از او برنداشته‌اند. مقصر اصلی، فدراسیون فوتبال است و در رأس آن مهدی تاج. رئیسی که همواره در چنین شرایط شرم‌آوری که مربیان تیم‌ملی و مربیان لیگ و پیشکسوتان به جان هم می‌افتند و در رسانه‌ها از خجالت یکدیگر در می‌آیند سیاست سکوت را پیش می‌گیرد و کلامی بر زبان نمی‌آورد تا طرفین دعوا هر چه در توان دارند، بگویند و شأن فوتبال ایران را زیر سؤال ببرند.
مقصر اصلی نفر اول فدراسیون است که نمی‌تواند مدیریت درستی بر زیردستانش داشته باشد و آن‌ها را به سکوت وا دارد و مانع از بروز چنین رفتار نابهنجاری شود. فدراسیونی که اجازه می‌دهد تا مهمات طرفین در این جنگ لفظی تمام شود و بعد سر و کله‌اش پیدا می‌شود که این رفتار‌ها درست نیست و نباید شاهد آن بود، اما نوشدارو بعد از مرگ سهراب چه شود؟
یعنی مهار مربیان تیم ملی و اخطار به مخالفان و طرفین دعوا آنقدر سخت است که طی این هفت سال فدراسیون تاج و پیش از آن کفاشیان در عملی کردنش تا به این اندازه عاجز و ناتوان بوده‌اند که هر از چندگاهی شاهد جنگ لفظی و خجالت‌آور مربیان تیم ملی با برخی مربیان لیگ و پیشکسوتان بوده‌ایم؟ جنگی که همواره از حیطه ادب فراتر رفته و شأن فوتبال ایران را زیر سؤال برده. بی‌آنکه به گوشه قبای آقایان بر بخورد. چه آن‌ها که حق بجانب با یکدیگر به جدال لفظی می‌پردازند و چه آن‌ها که صندلی‌های ریاست فدراسیون را به اشغال خود در آورده‌اند، اما تا به امروز هیچ‌گونه مدیریت قابل‌توجهی در چنین شرایط بحرانی نداشته‌اند!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار