سرویس تاریخ جوان آنلاین: آنچه که در ادامه از نظر میگذرد یادداشت محمد رضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، در اینستاگرام درباره مرحوم سید ابوالقاسم شجاعی و آشنایش با حجت الاسلام فلسفی است:
الحال که به نگارش این کلماتم، دقیقا به یاد نمیآورم که برای آغازین بار، در چه موقعیت یا مناسبتی، شخص یا منبر زنده یاد سید ابوالقاسم شجاعی را دیدم-که تقریبا از دوران کودکی، او را بر منبر بسا مجالس مهم به خاطرمی آورم-اما آغاز آشنایی نزدیک ما، از مجالس صبحگاه جمعه در منزل مرحوم فلسفی بود. شجاعی تقریبا از ارکان آن محفل به شمار میرفت و هرگاه فلسفی میخواست کسی را به منبر بفرستد و سخنها و نقدهای بعدی را به گفتههای او معطوف سازد، او را بر میگزید.
مرحوم شجاعی بعدها به صاحب این قلم گفت که در نوجوانی با خطابههای فلسفی، مجذوب وی گشته و منبر و خطابه را برگزیده است. در آذر ماه سال هفتاد و شش، فلسفی در پایان یکی از همان مجالس جمعه، بدرود حیات گفت، در حالی که شجاعی درکنار وی وحتی برحسب نقل خودش، لحظاتی قبل از در گذشت، برای او لطیفهای نقل کرده بود!
هیچ گاه سوز و هیجان او را در تشییع و ترحیم استادش فراموش نمیکنم. بس کوشید که این مراسم در خور و با شکوه برگزار شود. فلسفی در مقطعی بدرود حیات گفت که از سر بند دوم خرداد، نوعی هرج و مرج و شارلاطانیسم مطبوعاتی بر فضای رسانهها حکم میراند و آنان با بی توجهی به این واقعه، نخست از روحانیت وسپس از خود وی-به دلیل انتقادات او از دکتر مصدق و به اصطلاح ملیون- انتقام میگرفتند.
در چنین شرایطی صاحب این قلم با همان یکدندگی معهود خویش، تصمیم به تدوین یادمانی برای فلسفی گرفت، کاری که در آغازین سالروز رحلت وی عملی گشت و با گفتوشنودها و مقالاتی خواندنی از بسیاری من جمله مرحوم شجاعی، به ضمیمه روزنامه رسالت نشر یافت. از آن پس سید در هر ملاقاتی با عبارت «خدمت بزرگی کردی» نویسنده را مورد تفقد خویش قرار میداد و کارش را میستود.
شجاعی اما، به تبعیت از استادش فلسفی، در سیاست نیز دستی داشت و منابر مهمی را به نام خود ثبت کرد، از جمله مجلس مهمِ ترحیم جهان پهلوان تختی در مسجد فخرالدوله. علاوه بر این در همه سالیان پس از انقلاب، هیچگاه دفاع خود از اصل نظام و رهبری را فرو ننهاد حتی در مجلس ترحیم آیت الله سید محمد شیرازی در حسینیه فاطمیون تهران که تقریباً یک سومِ آن را به تجلیل از آیت الله خامنهای اختصاص داد و من متحیر مانده بودم از جرات و استقامت او!
دغدغه او در این اواخر، خالی شدن تدریجی منبر از نیروهای زبده ول ایق بود و اینکه طلاب مستعد بدین سو سوق نمییابند و به این مهم تشویق نمیشوند. فلسفی، شجاعی و امثال او، از نسلی از مبلغین بودند که انسان به تداوم آنها تردید میکند و چنین مباد!
پ.ن: تصویر نخست مرحوم شجاعی را در دهه چهل و تصویر دوم وی را در کنار مرحوم فلسفی در راهپیمایی تاسوعای پنجاه و هفت نشان میدهد.