تنیدگی دلار و نفت و برخی تلاشهای بینالمللی برای ایجاد شکاف میان این ارتباط، یکی از مهمترین موضوعات چالشی طی سالهای اخیر بوده است؛ برخی کارشناسان معتقدند چنین هدفی در کوتاهمدت و حتی میانمدت قابل تحقق نیست و برخی دیگر هم استفاده از ارزهای ملی در معاملات را بزرگ کردهاند و بر این باورند معادلات بینالمللی در حال تغییر و دلار در حال از دست دادن قدرت جادویی خود است. دکتر فریدون برکشلی، رئیس دفتر گروه مطالعات انرژی وین که سالها ریاست امور اوپک ایران را بر عهده داشت در گفتوگویی به این موضوع میپردازد که حاوی نکات جالبی است.
دلار و نفت؛ از چه زمانی این پیوند عمیق همه تحولات را در برگرفت؟
اساساً زادگاه «نفت تجاری» جهان، کشور امریکاست هرچند که ایرانیها و یونانیها معتقدند هزاران سال پیش، از این نعمت خدادادی استفاده میکردند، اما به هر شکل، زادگاه تجاری نفت امریکا بود. بنابراین طبیعی است ارز رایج معاملات نفتی از دیرباز تا به امروز دلار باشد. البته باید گفت، چون نفت تا پیش از قرن بیستم گران نبود، نفت را با «سنت» معامله میکردند. یک لغتی در انگلیسی داریم به نام posted price که براساس رسم آن روزها، فردی در بورس بالای ستونی مثل تیر چراغبرق قرار میگرفت و قیمت نفت را اعلام میکرد و خریداران به معامله با قیمت اعلامی میپرداختند. این برای سال ۱۸۸۰ تا اوایل قرن بیستم بود.
از یاد نبریم تا جنگ جهانی اول، نفت جهان در دست امریکا بود و این کشور اغلب نفت سایر نقاط جهان را تأمین میکرد تا اینکه انگلیسیها نیز خودی نشان دادند و در خاورمیانه و قفقاز و اندونزی، به استخراج و تولید نفت پرداختند و از همان زمان، علاوه بر دلار قیمت نفت توسط پوند این کشور هم تعیین میشد. این روند تا پایان جنگ جهانی اول وجود داشت، ولی کمکم پوند انگلیس کنار رفت و نفت توسط دلار قیمتگذاری و معامله میشد. هماکنون بیش از ۸۵ درصد معاملات نفت و مشتقات نفتی و گازی جهان با دلار امریکا ارزشگذاری و معامله میشود که گردش مالیاش در سال بیش از ۲ تریلیون دلار است.
آیا اوپک روی متنوعسازی قیمتگذاری و معامله نفت اقدام جدی کرده است؟
بله، در دهه ۷۰ میلادی که ارزش دلار کاهش پیدا کرد، کشورهای نفتی متوجه شدند بابت نفتی که میفروشند درآمد کمتری به دست میآورند. قیمت جهانى نفت، الزاماً به معناى قدرت خرید واقعى یک بشکه نفت نیست و این موضوعى است که اوپک و تولیدکنندگان نفت نسبت به آن حساسند و در واقع ایده شکلگیرى ژنو ۱ و ژنو ۲ در اواخر دهه ١٩٧٠ منبعث از آن بود. در سال ۱۹۷۸ در ژنو کنفرانسی را ترتیب دادند که از منافع درآمدی خود محافظت کنند و به درآمدهای خود ثبات ببخشند. در کنفرانس نخست که به کنفرانس ژنو ۱ معروف شد، ۹ ارز بینالمللی و قدرتمند مانند ارزهای اروپایی و ین ژاپن در سبد اوپک قرار گرفتند و قرار شد میانگین ارزش این ارزها، برای ارزشگذاری و معاملات نفتخام مورداستفاده قرار بگیرد، اما در اجلاس ژنو ۲ عربستان پیشنهاد داد دلار را هم به این سبد اضافه کنند، زیرا بههرحال دلار ارز مهم و مرجعی بود لذا تعداد ارزها به ۱۰ ارز افزایش پیدا کرد. این موضوع هیچگاه عملیاتی نشد و نهایت مباحث تا سال ۱۹۸۴ به جایی نرسید و همهچیز مسکوت ماند.
این طرح چه کشوری بود؟
در آن زمان دانشگاه استنفورد امریکا به اوپک مشاوره میداد و این دانشگاه به دلیل آنکه روابط بسیار خوبی با اوپک و کشورهای عضو آن داشت، چنین طرح و فرمولی را به اوپک ارائه داد که فکر کنم کویت آن را دنبال میکرد. در آن زمان این اجلاسها از اهمیت بسیاری برخوردار بود و زکی یمانی، وزیر نفت وقت عربستان که قدرتمندترین وزیر نفت اوپک بود، از نفوذ خود برای تعیین خط مشی اوپک استفاده میکرد. البته وی میگفت: مخالفتی برای معامله نفت با سایر ارزها توسط کشورهای عضو ندارد و هر کشوری مختار است که نفت خود را با هر ارزی به فروش برساند، اما اعلام کرد عربستان هم نفت خود را به دلار میفروشد و هم از دلار برای ذخایر ارزی بهره میگیرد.
چرا این طرح شکست خورد؟
فرمول این موضوع و راهکارهای فنی موضوع، خیلی خوب طراحی شده بود، اما در واقع امر این نگاههای سیاسی بود که همیشه مشکلساز بود؛ در آن ایام و حتی سالهای پس از اجلاس ژنو ۲ کشور لیبی و رهبر آن یعنی معمر قذافی با روحیه انقلابی و ضدامریکایی خود، چنین طرحهایی را با حمایتهای بیدریغ در محاق قرار میداد. وی را باید رهبر جنبش ملی شدن صنایع نفت در اوپک دانست، شخصی که از نفت بهعنوان یک حربه سیاسی برای رقابتهای منطقهای و بینالمللی استفاده میکرد. وی در جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی نقشآفرینی جدی داشت و در مرحله بعد، از لزوم حذف دلار در معاملات نفتی گفت. وی اصرار زیادی در این زمینه داشت تا سال ۱۹۸۸ که با حمله نظامی امریکا به یکی از کاخهای او، دخترش کشته شد و از آن روز به بعد کمتر دراینباره سخن گفت. بسیاری این اتفاق را سرآغاز خاموشی روحیه انقلابی وی دانستند؛ کسانی که روی قذافی شناخت کافی داشتند حتماً این موضوع را تأیید میکنند که قذافی پس از آن اتفاق دیگر قذافی قبلش نشد.
حذف دلار را از ذخایر ارزی و معاملات چگونه ارزیابی میکنید؟ شدنی است؟
این کار شدنی است، اما باید دید این کار به سود یا به ضرر کشور است. متأسفانه ایرانیها روی بیشتر مسائل نگرش سیاسی دارند، از ورزش گرفته تا تعلیم و تربیت. زمانی که یکباره اعلام کردیم بهجای دلار با یورو کار میکنیم در یک مقطعی ضرر قابلتوجهی نصیب کشور شد. خریداران نفت ایران دلیل این کار را نمیدانستند و مدام از ما سؤال میکردند دلیل این اقدام ایران چیست؟
دلار حدود ۶۵ درصد ذخایر ارزی کشورهای جهان را دربرمیگیرد و در معاملات نقشی ۶۸ درصدی ایفا میکند. اینکه یکباره دلار را حذف کنیم نه به اقتصاد امریکا و هژمونی دلار ضربه میزند و نه کمک شایانی به اقتصاد ما و قدرت یورو میکند. ارزشگذاری نفت با دلار است و بیشتر معاملهگران با این ارز به تجارت مشغول هستند. اینکه بهجای دلار، یورو یا ارز دیگر بگیریم به معنای آن است که هزینه تبدیل دلار به ارز دیگر متوجه خودمان است و این واقعیتی است که باید پذیرفت.
نکتهاى که لازم است به آن توجه شود این است که قیمتگذارى نفت در تمام بورسهاى دنیا به دلار است، لذا چنانچه خریدارى خواهان معامله نفت خود به ارز دیگرى باشد، مبنا همچنان دلار است و در واقع همان دلار به ارزهاى دیگر تبدیل مىشود. به عبارت دیگر این اقدام دلار را تضعیف نمىکند.
البته این هژمونی، آرامآرام در حال ترک برداشتن است و زمزمههای ناتوانی دلار بیشتر از گذشته در حال شنیده شدن است؛ امروز چینیها برای «اوپک مصرفکنندگان» طرحی را آماده کردند که بر اساس آن، کشورهای چین، کرهجنوبی، ژاپن، هند و... برای معاملات نفتی خود از ارزهای ملی خود استفاده کنند. جمع مصرف این کشورها حدود ۳۰ میلیون بشکه در روز است، اما اگر چنین موضوعی هم محقق شود، به معنای پایان سلطه دلار نیست، بلکه یک پیام روشن برای امریکاست که ارادهای برای کاهش نقش دلار در معاملات جهانی در حال شکلگیری است.
آقای دکتر، در برخی اسناد میخوانیم که عربستان در یک معامله مخفی با امریکا، به این کشور تعهد داده است که نفت خود را به دلار بفروشد و به همین دلیل مانع شکلگیری معاملات نفتی با ارزی جز دلار بوده است. نظر شما چیست؟
ممکن است عربستان زیر بار چنین تعهدی رفته باشد، ضمن آنکه این تعهد را بارها نشان داده است. ذخایر ارزی آنها به دلار بوده و است و لذا دلار برای این کشور، بسیار اساسی است. میدانید که عربستان همه ذخایر خود را فقط به دلار دارد و حتی به سمت ذخیرهسازی طلا هم نرفته است. این ذخایر در دورانی به بالای ۹۰۰ میلیارد دلار رسیده بود و به همین دلیل، حفظ ارزش دلار برای عربستان بهنوعی حفاظت از منافع خودش نیز است. سبد ارزی ریاض در حوزه ذخایر اصلاً متنوع نیست و فقط دلار دارد درست برعکس کویت که بخش مهمی از ذخایرش پوند انگلستان است.
برخی کارشناسان عنوان میکنند یکی از دلایل حمله نظامی امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، پیشنهاد جدی صدام به خریداران نفت خود بود که با یورو پول نفت را پرداخت کنند. به نظر شما این تحلیل که برگرفته از اسناد است تا چه حد میتواند درست باشد؟
خب اصولاً پول ملی کشورها مثل پرچم یک کشور است و توهین به پرچم مثل توهین به حاکمیت کشورهاست. مثلاً بخشی از ناراحتی مردم از کاهش نرخ ریال در برابر دلار، خود کاهش داراییهایمان نیست، بلکه حس ناخوشایندی است که دراینباره داریم. امریکا هم از این پدیده مستثنی نیست و وقتی ببیند پول ملیاش ممکن است با خطر مواجه شود، حتی به سمت یورش نظامی هم قدم برخواهد داشت، لذا این تحلیل میتواند درست باشد. موارد قذافی و صدام نشان داد هر کشوری که بخواهد به سمت حذف دلار از نفت قدم بردارد ممکن است به سرنوشت قذافی و صدام دچار شود. البته این تنها یک تحلیل است و با تغییرات پیدرپی در صحنه روابط بینالملل و معادلات جهانی، همه چیز مانند گذشته نیست. در نهایت باید گفت: هژمونی دلار به منطقه تزلزل رسیده است و حتی اگر چین بخواهد با «اوپک مصرفکنندگان» نقش دلار را در معاملات نفتی کاهش دهد، ممکن است کار به تشدید جنگهای تجاری و حتی نظامی کشیده شود.
واکنش کشورهای نفتی در خصوص افزایش یا کاهش ارزش دلار چیست؟
این موضوع بارها مورد نقد قرار گرفته و مطالعات خوبی در این زمینه انجام شده است. کشورهای عضو اوپک نیز به این موضوع واکنش نشان دادهاند که هرگاه قیمت نفت افزایش مییابد، امریکا با کاهش ارزش دلار، قدرت خرید کشورهای نفتی را کاهش میدهد. با وجود اینکه مثلاً قیمت نفت ۱۰۰ دلار است. تحقیقاتی درباره نفت ۵۰ دلاری طی یکی دو سال گذشته انجام شد که نتیجه جالبی داشت و آن هم اینکه ارزش نفت ۵۰ دلاری، در واقع ۲۸ دلار بود. همه هم این را میدانند، ولی در عمل نمیتوان کاری کرد. چنین سلطهای توسط امریکا ناعادلانه و بخشی از سیطره دلار طی چند دهه اخیر است.