ایالات متحده امریکا طی ماه اخیر در سند موسوم به «راهبرد ملی مبارزه با تروریسم» بار دیگر جمهوری اسلامی ایران را حامی تروریسم معرفی کرده است. در ابتدای این گزارش کشور امریکا با تهدیدی به نام «گروههای تروریستی افراطگرای اسلامی» معرفی شده است: «ما همچنان با تهدیدات ایران، یعنی مهمترین حامی دولتی تروریسم، از طریق شبکه جهانی عوامل ایران و حمایت جاری این کشور از مجموعهای از گروههای تروریستی، روبهرو هستیم.» همچنین در این سند با تأکید بر اینکه راهبرد «امریکا در وهله اول» به معنی «امریکای تنها» نیست، تصریح میشود امریکا برای مقابله با «تهدید گروههای تروریستی مورد حمایت ایران» و «تروریسم رادیکال اسلامی» خواهان جذب حمایت و گسترش نقش شرکای بینالمللی خود میباشد.
اسناد اینچنینی را «دفتر مبارزه با تروریسم و افراطگرایی خشونتآمیز» به عنوان یکی از ادارات وزارت امور خارجه ایالات متحده تهیه و گردآوری میکند؛ ادارهای که مدعی است تلاشهای خود را جهت ارتقای همکاریهای ضد تروریسم حکومت فدرال ایالات متحده امریکا با دولتهای خارجی هماهنگ کرده و در ارتقا، همکاری و اجرای سیاستهای ضد تروریستی ایالات متحده امریکا شرکت میکند. این اداره بارها مجموعه اسنادی را در اتهام افکنی علیه جمهوری اسلامی ایران گردآوری و منتشر کرده است و اعمال بسیاری از تحریمهای ضدایرانی علیه کشورمان با ادعای تروریستزا بودن رفتار بینالمللی ایران ناشی از اقدامات همین اداره است. در واقع ایالات متحده امریکا برای پیشبرد اهداف صرفاً سیاسی خود برای فشار به کشورهای مستقلی مانند ایران سازمان عریض و طویلی نظیر «دفتر مبارزه با تروریسم و افراطگرایی خشونتآمیز» را تاسیس کرده تا بتواند اسناد حقوقی و سیاسی لازم را برای اعمال فشار به کشور مورد هدف مقدمهسازی کند.
ابزاری ویژه برای تأمین منافع امریکا
«تروریست» خواندن نظام سیاسی کشورهای مستقل توسط امریکا از ابزارهایی است که این کشور بعد از جنگ جهانی دوم با هدف تغییر رفتار و حتی تغییر ساختار حاکمیتی کشورها به کار گرفته است؛ امریکاییها با همین ابزار تلاش کردهاند حلقه تحریم و فشارهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران را تنگتر و کشورمان را به تسلیم در برابر خود وادار کنند. استفاده از این واژه آنقدر برای امریکاییها اهمیت دارد که در اسناد مختلفی که در قالب برنامههای سالانه و راهبرد از سوی مراکز دولتی و غیر دولتی این کشور منتشر میشود، تروریست خواندن سایر کشورها محور قرار میگیرد. به عنوان نمونه هفته گذشته، آخرین راهبرد ایالاتمتحده جهت مبارزه با تروریسم بر خروجی سایت کاخ سفید قرار گرفت. این سند سه دسته تروریسم را شامل «تروریسم افراطی اسلامگرا، تروریسم مورد حمایت ایران و دیگر اشکال تروریسم افراطی» معرفی میکند و ایران را بهعنوان «اصلیترین کشور حامی تروریسم» و تهدیدی خطرناک برای منافع ایالاتمتحده مورد تصریح قرار داده است.
سندی برای تهمتافکنی
«دفتر مبارزه با تروریسم و افراطگرایی خشونتآمیز» اگرچه در سند مورد اشاره مهمترین اهداف راهبردی دولت ایالات متحده را «راهبرد مبارزه با تروریسم» در عبارتی مانند «کاهش قابلتوجه ظرفیت انجام عملیات تروریستی در داخل خاک ایالاتمتحده یا علیه منافع خارجی این کشور»، «از بین بردن منابع قدرت و پشتیبانی مورد اتکای تروریستها»، «کاهش توان گسترش افراطگرایی، جذب و سازماندهی بهمنظور ارتکاب خشونت در خاک ایالاتمتحده»، «ایجاد آمادگی و محافظت از شهروندان امریکایی در برابر حملات تروریستی از طریق ارتقای امنیت مرزها و اعمال قانون» و «ایفای نقش جدیتر از سوی شرکای دولتی، بخش خصوصی و خارجی در پیشگیری و مبارزه با تروریسم» عنوان میکند، اما هدف اصلی این سند معرفی کردن ایران به عنوان بزرگترین دولت حامی تروریسم است. در این سند تاکتیکها جهت دستیابی به اهداف مورد نظر دولت امریکا «دور نگهداشتن تروریستها از منابع مالی، مواد و تجهیزات مورداستفاده»، «نوسازی و ترکیب مجموعه وسیعتری از ابزارها و اختیارات بهمنظور مقابله با تروریسم و حفاظت از خاک امریکا» و «حفاظت از زیرساختهای ایالاتمتحده و ارتقای آمادگی در این زمینه» است. امریکاییها در حالی مدعیترین کشور برای مبارزه با تروریسم هستند که طبق آمار و اسناد متقن بینالمللی بیشترین لشکرکشی را به کشورهای دیگر داشتهاند و بیشترین تلفات غیرانسانی را از جوامع بشری گرفتهاند، البته ابزار قرار دادن «تروریست» برای زیرپاگذاشتن استقلال کشورها بعد از حوادث مشکوک ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اوج گرفت تا جایی که امریکا در واکنش به این حادثه این بار به افغانستان لشکرکشی کرد و بعد از آن به عراق حملهور شد.
ملال روزافزون امریکا از استقلال ایران
سند مورد اشاره با دلایل دمدستی ایران را به جهت حمایت از شبکهای از عوامل و گروههای منطقهای که تهدیدهایی را در منطقه غرب آسیا متوجه منافع ایالاتمتحده میکنند، به حمایت از تروریسم متهم میکند و در ادامه حزبالله لبنان را به عنوان اصلیترین متحد منطقهای ایران معرفی میکند. مسئله قابل تامل اینکه گردآورندگان این سند، حامیان حزبالله در خاک ایالاتمتحده را از جمله مهمترین تهدیدات پیش روی ایالاتمتحده به شمار آوردهاند. این سند همچنین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بازوی منطقهای ایران جهت تأمین، تجهیز و آموزش نیروهای حزبالله و دیگر گروههای مورد حمایت آن کشور در بحرین، عراق، سوریه و یمن، معرفی کرده که میتواند با استفاده از عوامل خود در سراسر جهان، منافع و حتی خاک ایالاتمتحده را با تهدید مواجه نماید. در توضیح تاکتیکهای مبارزه با تروریسم، ذیل بخش «دور نگهداشتن تروریستها از منابع مالی، مواد و تجهیزات مورد استفاده»، ایران به استفاده از تروریسم بهعنوان یک ابزار سیاست خارجی متهم شده است که از شبکههای مشروع و قانونی مالی و تجاری، جهت حمایت مخفیانه از گروههای موردحمایت استفاده میکند. سند امروز امریکاییها درباره تروریسم در قیاس با سندهایی که در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۱ منتشر شده دارای «ثبات ساختار» بیشتری است. آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد این مسئله است که در جای جای این سند نام ایران به کار رفته که نشان دهنده این مسئله است که امریکا از رویارویی با ایران ناتوان است و همچنان ایران را مهمترین تهدید علیه منافع خود میداند.