کد خبر: 934707
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ - ۰۴:۰۵
بررسی مبانی جهان‌شناسی الگوی پایه اسلامی- ایرانی پیشرفت
همانگونه که در الگوی پایه اسلامی- ایرانی پیشرفت آمده است، این نظام واکنش هستی به رفتار آدمی بر اساس مجموعه‌ای از سنت‌ها محقق می‌شود که قوانین پایه در نظام آفرینش به حساب آمده و تغییرپذیر هم نیستند
محمدحسن صادق‌پور
پیش‌تر در صفحه اندیشه به بررسی مبانی جهان‌شناختی اشاره شد که در متن الگوی پایه پیشرفت اسلامی- ایرانی که اخیراً توسط رهبر انقلاب ابلاغ گردید به چشم می‌خورد. چهار عبارت مندرج در موضوع هستی‌شناسی عبارتند از:

۱- جهان با عوالم غیب و شهودش، سرشت توحیدی دارد و مراتب روحانی، مادی، دنیوی و اخروی‌اش، پیوسته در مسیر تکامل و تعالی به سوی خداوند است.
۲- نظام علّی- معلولی بر جهان حاکم است. جهان مادی در طول عالم ماوراست و عوامل مؤثر در آن منحصر به علل مادی و طبیعی نیست.
۳- جهان محل عمل و آزمایش و بستر تکامل و تعالی یا سقوط معنوی اختیاری انسان است و بر اساس سنت‌های الهی به کردار‌های آدمیان واکنش نشان می‌دهد.
۴- خداوند جهان مادی را در خدمت انسان که امانتدار و آبادکننده آن است، قرار داده که در صورت بهره‌برداری کارآمد و عادلانه، تأمین‌کننده نیاز‌های او است.

از میان موارد بالا شرحی بر دو مورد نخست رفت و در این یادداشت مبانی اعتقادی شیعه در خصوص دو بند انتهایی این بخش مورد بررسی قرار گرفته است.

واکنش جهان به کردار آدمی بر اساس سنت‌های الهی

در بررسی جهان‌شناسی اسلامی و قرائت انقلاب اسلامی از پدیده‌های هستی بیان شد که قانون علیت از جمله قوانین عام طبیعت است که بر اساس آن رخداد‌های نظام هستی رقم می‌خورد. یکی دیگر از اعتقادات هستی‌شناسانه در این نظام معرفتی اعتقاد به وجود سیستم «کنش و واکنش» یا «اثر و بازاثر» است که به وجود اثراتی در قبال هر عمل معتقد است. همانگونه که فیزیک نیوتونی می‌کوشد برای هر نیرو یا کنش، نیرویی متقابل در همان اندازه بازگشتی به واردکننده نیرو وارد می‌سازد. مشابه همین چارچوب در عالم ماده و فراماده به عنوان آثار و پیامد وضعی اعمال مطرح شده است. به عبارتی هر عملی از خوب و بد، اثر وضعی دارد که در کوتاه‌مدت یا درازمدت خودش را نشان می‌دهد. این یکی از حکمت‌های خداوند در نظام آفرینش است که عالم نسبت به کردار‌های انسان بی‌تفاوت نیست و مقابل نیک و بد اعمال انسان واکنش از خود نشان می‌دهد. قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: «و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض» «اگر اهل شهر‌ها و آبادی‌ها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکت‌های آسمان و زمین را بر آن‌ها می‌گشودیم». (اعراف – ۹۶ (که این آیه شریفه حکایت از ارتباط میان کردار آدمی و رفتار نظام هستی دارد. این واکنش اعمال انسان صرفاً مختص سرای آخرت نیز نیست و در همین دنیا آثار این کردار به گونه‌ای منعکس می‌گردد.

از میان واکنش‌های مشهود و آثار قابل مشاهده گناه حسب روایات اسلامی می‌توان به مواردی از جمله «قساوت قلب»، «سلب نعمت»، «قطع باران»، «کوتاهی عمر»، «افسردگی و اندوه»، «فقر عمومی» و... اشاره نمود.
در واقع همین آثار وضعی نیز طبق قاعده قانون علیت عمل نموده و رابطه علت و معلولی متناسب با فعل انجام شده دارند، یعنی معلولِ رفتار و نتیجه طبیعی آن هستند و در شالوده قانون طبیعت مستتر هستند (و نه ناشی از خرق عادت در قوانین طبیعی.) یعنی به عنوان مثال در نوع نگرش اسلامی به عالم هستی، افزایش طول عمر بر اثر صله ارحام، همانقدر طبیعی و محتمل است که زوال عقل یا کبد بر اثر شرابخواری.

برخی این اشکال را وارد نموده‌اند که برخی کیفر‌های نامبرده شده در روایات به عنوان اثر وضعی گناه، تناسبی با اصل گناه ندارند و نسبت به عمل صورت گرفته بسیار سنگین هستند. شهید مطهری (ره) در همین زمینه و پیرامون تناسب جرم با کیفر جرائم در سیستم جهان هستی، آن را بر پایه روابط علی و معلولی می‌داند که در چنین نظامی، تناسب جرم و مجازات موضوعیت ندارد بلکه قانون علیت حکمفرماست: «اثر ذاتى گناه، کیفر قانونى نیست تا گفته شود که باید تناسب جرم و مجازات در آن رعایت گردد. اگر کسى سمّى کشنده را بنوشد و به اندرز نصیحتگو اعتنا نکند خواهد مرد. مردن، نتیجه طبیعى و اثر وضعى نوشیدن سمّ است. چنین آدم خیره سرى قطعاً مى‏میرد، ولى غلط است که کسى بگوید این بیچاره فقط پنج دقیقه مرتکب جرم شده چرا به کیفر مرگ مبتلا شد و هستى خود را از دست داد؟ اگر به کسى بگویند خود را از قلّه کوه پرت نکن وگرنه نابود مى‏گردى، حق ندارد اعتراض کند و بگوید چه تناسبى هست میان خیره‏سرى من و این جزاى شاقّ. اینجا حساب علّت و معلول است. سقوط از کوه یا نوشیدن زهر، علت است و نابودى معلول آن است. اثر آن علت‌ها این است و جز این نتواند بود.»

نظام واکنش هستی بر اساس سنت‌های الهی

همانگونه که در الگوی پایه اسلامی- ایرانی پیشرفت آمده است، این نظام واکنش هستی به رفتار آدمی بر اساس مجموعه‌ای از سنت‌ها محقق می‌شود که قوانین پایه در نظام آفرینش به حساب آمده و تغییرپذیر هم نیستند: «لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحویلاً» (اسراء/ ۷۷). به عبارتی نظام سنن الهی اصلی‌ترین قوانینی است که نحوه تعامل انسان و جهان هستی را تبیین می‌نماید و هر آنچه بر سرنوشت بشری و جوامع رخ می‌دهد، حساب شده و طبق همین موازین است. شهید مطهری در تبیین ضرورت این سنت‌ها در نگاه قرآنی می‌فرماید: «قرآن کریم این گمان را که اراده‌ای گزاف‌کار و مشیتی بی‌قاعده و بی‌حساب سرنوشت‌های تاریخی را دگرگون می‌سازد به شدت نفی می‌کند و تصریح می‌نماید که قواعدی ثابت و تغییرناپذیر بر سرنوشت‌های اقوام حاکم است.»

در واقع آنچه ما از آن تعبیر به سنت می‌نماییم، همان قوانین علی حاکم بر طبیعت هستند. البته لفظ قانون در اینجا به عنوان قراردادی بین طرفین مناسب نیست و سنن الهی وجه قراردادی ندارند و به دلیل انتساب آن‌ها به نظام علت و معلولی، صرفاً مفاهیمی انتزاعی نیستند. به تعبیر شهید مطهری: «سنّت و قانون، چیزی نیست که آفرینش خاص و خلقت جداگانه‏ای به آن تعلّق بگیرد. قانون، یک مفهوم کلّی و انتزاع ذهنی است و در خارج به شکل کلّیت و قانون بودن وجود ندارد. آنچه در خارج وجود دارد همان نظام علّت و معلول و درجات و مراتب وجود است که در ذهن ما تجرید می‏یابد و انتزاع می‏شود و به صورت «قانون» منعکس می‏گردد. هستی درجاتی دارد و هر درجه آن موقعیت ثابت و مشخصی دارد. تصور ندارد که علتی موقعیت خاص خود را به دیگری بسپارد یا معلولی از جای خود نقل مکان کند و همین حقیقت است که اینگونه تعبیر می‏شود: «جهان قانون دارد.» پس قانون آفرینش، یک قرارداد و اعتبار نیست، زیرا از چگونگی هستی اشیا انتزاع شده است و به همین دلیل، تبدیل و تغییر برای آن نیز محال است.»

باید تأکید نمود نظام سنت الهی در همه مناسبات نظام هستی سیلان دارد و حتی گرچه برخی به عدم تناسب معجزات و امور خرق عادت با نظام علیت و سنت‌ها اشکال کرده‌اند، اما در حالی که عدم شناخت و احاطه ما به علتِ امور، سبب می‌شود گمان کنیم علیت رعایت نشده است. وگرنه حتی در تولد عیسی بن مریم (ع) بدون پدر نیز باید نظام علیت حکفرما بوده باشد که ممکن است ما به علتِ مستقیم آن مسلط نباشیم.

البته در نظام‌شناسی پدیده‌ها بر اساس سنن الهی این امکان وجود دارد که برخی سنت‌های الهی مرجح بر برخی دیگر از آنان گشته و اثر آن را دستخوش تغییر نمایند. مانند سنت پذیرش توبه تا پیش از قطعیت کیفر و عذاب؛ بر خودِ سنت عذاب تقدم دارد. چنانکه در قرآن آمده است: «قُل لِلَّذینَ کَفرُوا ان ینتَهوا یغفَر لَهم ما قد سَلَف و ان یعُودوا فَقَد مَضَت سُنَّتُ الأوّلین»؛ انفال/۳۸

مصادیق سنن الهی حاکم بر هستی

حال باید دید آنچه طبق آیات و روایات از سنت‌های الهی می‌شناسیم کدامند و چگونه شناخت این سنت‌ها می‌توانند در جهت‌گیری اجتماعی به سمت الگویی از جامعه اسلامی و ایمانی یاریگر باشند.
سنت‌های الهی را در یک دسته‌بندی می‌توان به دو گروه «سنت‌های مطلق» و «سنت‌های مقید» تقسیم نمود. سنت‌های مطلق به آن دسته از سنت‌ها گفته می‌شود که قانون‌های اساسی در آفرینش انسان به حساب می‌آیند و لذا عمومی و ثابت هستند، بر همه انسان‌ها شمولیت دارند و هیچ سنت دیگری بر آن‌ها حاکم نمی‌گردد (دستخوش تغییر نمی‌شوند). در مقابل سنن مقید الهی وجود دارند که تحققشان منوط به مقدماتی است که اگر انسان آن‌ها را فراهم نماید روی می‌دهند؛ این سنت‌ها قابل تغییر و تبدیل بوده و برخی از آن‌ها بر دیگری در شرایطی تقدم دارند.

برخی از سنت‌های مطلق الهی عبارتند از:

۱- سنت آفرینش به احسن وجه: در نگاه قرآنی انسان به بهترین و نیکوترین وجه ممکن آفریده می‌شود: «وَ لَقَد خَلَقْنا الإنسانَ فی أحسنِ تَقویمٍ» و در تفسیر صدرایی از نظام آفرینش این کمال و احسنیت وجه در تمام موجودات وجود دارد و به عبارتی همه موجودات در کمال مرتبه وجودی خود قرار دارند.

۲- هدایت تکوینی موجودات و هدایت فطری انسان نیز از جمله سنت‌های حاکم بر نظام طبیعت هستند. خداوند در آیه شریفه «قَال رَبُّنا الذی أعطی کُلَّ شَیءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدی» در سوره طه به هدایت تکوینی اشاره نموده است. همچنین وعده گرفته شده توسط خداوند از انسان در عالم ذر «ألستُ بِرَبِّکُم قالوُا بَلی»؛ اعراف/ ۱۷۲ توسط اغلب مفسران تعبیر به هدایت فطری انسان (روحیه فطرتا خداجوی موجود نهادینه شده در انسان) اشاره نموده است.

۳- سنت آزمایش: از سنت‌های قطعی خداوند است. سیستم هستی به گونه‌ای تنظیم شده است که انسان‌ها به عنوان تنها موجودات دارای اختیار، مورد آزمایش الهی قرار گیرند. به همین نسبت جوامع نیز مورد آزمایش قرار می‌گیرند و کیفیت مواجهه آن‌ها با این آزمایش‌ها تعیین‌کننده شیوه واکنش نظام هستی با آنان خواهد بود. از همین رو هم در روایات تأکید شده به جای اینکه از خدا بخواهیم ما را در معرض آزمایش قرار ندهد- که امری خلاف قوانین حاکم بر هستی است- توفیق سربلندی و موفقیت در آن را مسئلت نماییم.

۴ـ به حکم آیه شریفه «وَ إِن مِن اُمَّةٍ لا فی‌ها نَذیرٌ»؛ سنت تبشیر و انذار یا لزوم هدایت از سوی انبیا بر جهان حاکم است و جوامع و امم به حکم قاعده الهی حتماً از مبشران و منذرانی بهره‌مند می‌گردند که مسیر هدایت خلق به سوی حق را به ایشان بازنماید.

۵- دفاع خداوند از حق و سرکوب باطل و نیز پیروزی نهایی مومنان از دیگر سنت‌های حاکم بر نظام هستی است که در تحویل ناپذیری آن به حکم آیات و روایات شکی نیست. این که زمین در واپسین گام خود در هر دوره به وراثت مستضعفین می‌رسد «ان الارض یرث‌ها عبادی الصالحین» از مواردی است که مسلمانان به عنوان سنت مسلم الهی پذیرفته‌اند.

۶- سنت مرگ و اجل حتمی: طبق این سنت در جهان مادی مرگ و فنای همه موجودات حتمی است و نامیرایی وجود ندارد «کل من علی‌ها فان.» (الرحمن/۲۶) البته اینکه اجل الهی به زمان به هر موجود تعلق بگیرد به سایر سنت‌های حاکم بر روابط علی پدیده‌های گیتی وابسته است.

همانگونه که اشاره شد، این‌ها نمونه‌ای از سنن مطلق الهی هستند که بر نظام هستی طبق جهان‌بینی اسلامی حاکمند. علاوه بر این‌ها حتماً سنن مطلق دیگری بر پایه علیت بر جهان مترتب است که به وسیله آن وقوع همه پدید‌های عالم تبیین می‌شود و تفسیرپذیر است و بسیاری از آنچه شاید نتوان با منطق موجود و شناخته شده بشری تفسیر کرد را نیز توجیه می‌نمایند.

از میان سنن مشروط الهی نیز می‌توان به مواردی اشاره نمود که بر اثر گناه گنه‌کاران یا فعل نیک مؤمنین قابل تحقق است. از آن جمله هدایت خاص مؤمنان است که به افراد با زمینه هدایت تعلق می‌گیرد. آیه شریفه «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»؛ (عنکبوت/۶۹) به همین موضوع اشاره دارد. عدم سلطه شیطان بر مؤمنین از دیگر سنت‌های مشروط به بندگی خداوند است: إنَّ عِبادِی لَیس لَکَ عَلَیهِم سِلطانٌ (حجر/۴۲). دیگر سنت قابل اشاره برای نیکوکاران؛ سنت زیادت و افزایش نعمت برای بندگان مشکور و سپاسگزار است: «لئن شکرتم لازیدنکم.»

در سوی مقابل سنت‌های مربوط به اعمال بدکرداران نیز وجود دارد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
این سنن الهی، سنت‌هایی هستند که پروردگار بلندمرتبه آن‌ها را در مورد کافران روا می‌دارد و به شرح زیر هستند:

۱- اتمام حجت: خداوند با همه مردم به واسطه اخباری که از ناحیه انبیا به آنان رسیده اتمام حجت نموده است.

۲- امداد در جهت افزایش ضلالت: همانطور که افراد مؤمن در جهت هدایت بیشتر از سوی خداوند همراهی می‌شوند؛ کفار نیز بنا به سنت الهی بر گمراهی‌شان افزوده می‌گردد و ابزار در اختیارشان قرار می‌گیرد تا زمانی که خداوند این مهلت را به ایشان برای افزایش گناه دهد. آیه شریفه «فَلَمّا زاعُّوا أزاغَ اللّهُ قُلُوبَهُم وَ اللّهُ لا یهدِی القَوم الفاسِقینَ»؛ در سوره صف و نیز آیه شریفه «وَ الَّذین کَذَّبوا بِأیاتِنا سَنَستَدرَجُهُم مِن حَیثُ لا یعلَمُون وَ اُملِی لَهُم إنَّ کَیدی مَتینٌ» اعراف / ۱۸۳ و ۱۸۲ به همین موضوع اشاره دارند. این سنت را با نام «املاء و استدراج» نیز می‌خوانند.

۳- سنت امهال: خداوند با هدف برخی از مصالحی که ما به همه آن‌ها وقوف نداریم، در عقوبت اهل باطل تعجیل نمی‌کند و به آنان فرصت و مهلت می‌دهد، شاید از حکمت‌هایی که این سنت را در تعلق روابط علی هستی قرار داده این باشد که همه یا بعضی از آنان پشیمان و نادم شوند و باز گردند و توبه کنند یا از نسلشان انسان‌هایی حق‌طلب و مؤمن و صالح پدید آیند.

۴- ابتلای گناهکاران به مصائب: در صورت عدم تعلق فعل یا شرایط املاء و استدراج و سنت امهال؛ ممکن است ابتلا بر اثر گناه به مرتکبان این افعال تعلق گیرد.
این‌ها نمونه‌هایی از سنن شناخته شده الهی هستند و قطعاً بسیار‌ی از این سنت‌های حکم بر نظام هستی برای انسان ناشناخته مانده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر