کد خبر: 941349
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۳
زنگ خطر رکود فرهنگی؛
تلاش‌های دشمن در غیاب فعالیت‌های مؤثر ما می‌تواند اثرگذار باشد؛ وگرنه ما برای تولید محصولات فرهنگی مزیت‌های نسبی فراوانی داریم که می‌توان با برنامه‌ریزی و تخصیص بودجه درست، اثر تولیدات رقیب را خنثی کرد.
جوان آنلاین: روزنامه «صبح نو» در شماره امروز خود طی گزارشی با بررسی بودجه فرهنگی سال آینده نوشت: این سخن که «انقلاب اسلامی ما یک انقلاب فرهنگی است»، به‌قدری تکرار شده که تبدیل به قولی مشهور یا بدیهی شده است. این موضوع در جای‌جای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز تبلور یافته است. علاوه بر اینکه فرهنگ را می‌توان به‌عنوان روح کلی قانون اساسی و غایت نهایی آن در نظر گرفت، بندهایی از قانون اساسی صراحتاً به «فرهنگ» به معنای خاص کلمه اشاره دارد. مثلاً بند اول و دوم اصل سه قانون اساسی چنین روایتی از اهمیت فرهنگ دارد: «1- ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی 2- بالا بردن سطح آگاهی‌های عمومی در همه زمینه‌های با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی و وسایل دیگر.» رسانه‌های گروهی و تولیدات هنری ما که قرار است فضایل اخلاقی را در جامعه رشد دهند و به مبارزه با مظاهر فساد و تباهی بروند چه وضعیتی دارند؟ آیا بودجه کشور در سال 98 که اولویت‌های یک‌ساله کشور را تعیین می‌کند بر این اساس سامان یافته است؟ در این گزارش ضمن اشاره به ضرورت‌های توجه بیشتر به بودجه فرهنگی، وضعیت کلی ارقام بودجه را مرور می‌کنیم.

بودجه همه دستگاه‌هایی که بناست متولی امور فرهنگی کشور باشد چیزی در حدود 2.5 درصد کل بودجه کشور است. این دستگاه‌ها شامل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان امور سینمایی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، بنیاد سعدی، مجمع جهانی اهل بیت، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، سازمان حج و زیارت، حوزه علمیه قم، جامعه المصطفی العالمیه، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، صداوسیما، فرهنگستان‌های جمهوری اسلامی، نهاد کتابخانه‌های کشور، حوزه هنری و ... می‌شود. بودجه این دستگاه‌ها عمدتاً با کاهش مطلق یا نسبی همراه بوده است. کاهش مطلق یعنی اینکه نسبت به عدد بودجه سال گذشته‌شان کاهش داشته‌اند. مثلاً بودجه سازمان امور سینمایی 6.5 درصد کاهش، جامعه المصطفی34 درصد کاهش و حوزه هنری 36 درصد کاهش داشته است. 
نهادهایی مانند صدا‌و‌سیما و وزارت ارشاد هم که رقم بودجه‌شان نسبت به سال گذشته درصدی افزایش داشته، در واقع، نسبت به کل بودجه کشور در مقایسه با سال گذشته و تورم شدید کشور کاهش داشته است. 
بودجه وزارت فرهنگ‌و‌ارشاد و سازمان‌های تابعه آن، چیزی در حدود 0.6 درصد بودجه کشور است. وزارت فرهنگ و ارشاد در کنار صداوسیما مهم‌ترین سازمانی است که متولی تولید محصولات فرهنگی و ایجاد زیرساخت برای این تولیدات است. رقم اندک بودجه این وزارت و اندک‌تر شدن بودجه آن در سال جاری زنگ خطری برای تولیدات فرهنگی و هنری کشور است. پیش از این «صبح‌نو» در روز هشت دی‌ماه، گزارش مفصل‌تری از ارقام بودجه فرهنگی و چگونگی کاهش آن در سال آینده، با عنوان «آب‌باریکه 2.5 درصدی فرهنگ» منتشر کرده بود.
این کاهش بودجه زمانی بیشتر برای فرهنگ کشور کمرشکن می‌شود که بدانیم وسایل و ابزار تولیدات فرهنگی یکی از وسایلی است که تورم بسیار شدیدی داشته و این موضوع عملاً تولیدات فرهنگی سال آینده را با بحرانی جدی روبه‌رو خواهد کرد. برای مثال ابزار تولید فیلم بسیار گران‌تر شده است. کاغذ که یکی از محصولات استراتژیک حوزه فرهنگ محسوب می‌شود، افزایش قیمت چشمگیری داشته است. ابزارهای دیجیتال که بستری برای کار فرهنگی در فضای مجازی است، همگام آن سه، چهار برابر دلار، گران شده است. هنرها و آثار فرهنگی  مختلفی اعم از نقاشی، سینما، موسیقی، ادبیات، هنرهای تجسمی، بازی کامپیوتری و ... مستقیماً از این افزایش قیمت‌ها متأثر شده و تولیداتشان کاهش می‌یابد. حتی رسانه‌های غیرپیچیده‌تری مانند شعر و منبر هم نمی‌توانند خود را از این کاهش بودجه مصون نگه دارند.
نکته دیگر اینکه این ارقام بودجه که ممکن است به‌تنهایی چشمگیر به نظر برسد، در واقع همه‌اش صرف تولید محصول فرهنگی نمی‌شود و حجم بالایی از آن صرف حقوق و دستمزد، هزینه‌های عمرانی و نگهداری و هزینه‌های روزمره و جاری سازمان‌ها می‌شود و بخش کوچکی از آن مستقیماً به تولیدکننده و در نهایت مصرف‌کننده می‌رسد.
یکی از استدلال‌های غلط‌اندازی که درباره میزان بودجه فرهنگی کشور می‌شود این است که بودجه وزارت علوم و دانشگاه‌ها؛ و آموزش‌و‌پرورش و مدارس را هم جزو بودجه فرهنگی کشور محسوب می‌کنند. در حالی که ساختار مدارس و دانشگاه‌ها و هزینه‌های جاری و عمرانی و حقوق و دستمزدهای این نهادها آنقدر بالاست که درصد محدودی از آن صرف تولید فرهنگی می‌شود و علاوه بر این فعالیت‌های این نهادها در اکثر موارد، موضوعاً به فرهنگ مربوط نمی‌شود. برای مثال هزینه‌هایی که برای آموزش و تحقیقات تکنولوژی می‌شود، هیچ ربط مستقیمی به فرهنگ به معنای خاص کلمه ندارد. به اضافه اینکه حتی اگر امیدی به کارکردهای فرهنگی مدارس و دانشگاه‌ها داشتیم، با رویکرد خصوصی‌سازی و تجاری‌سازی که این دولت در پیش گرفته است، باید فاتحه آن را هم بخوانیم.
ما اکنون در شرایط جنگ فرهنگی و رسانه‌ای به سر می‌بریم. ارقام سرسام‌آوری که دشمن ما برای تولید محصولات هنری و رسانه‌ای خرج می‌کند، قابل مقایسه با بودجه‌های فرهنگی ما نیست. فقط یک قلم از تولیدات اخیر سینمایی هالیوود به نام آکوامن (Aquaman)، تاکنون 640 میلیون دلار، آن هم فقط بیرون از آمریکا فروخته است. این محصولات حتماً به داخل ایران می‌آید و بیننده هم پیدا می‌کند. کیست که نداند دیدن سریال‌های خارجی این روزها به یکی از تفریحات مداوم نوجوانان ما بدل نشده است؟ بماند که بسیاری از بودجه‌های خارجی مستقیماً برای اثرگذاری بر ذهنیت مردم ایران هزینه می‌شود و در قالب شبکه تلویزیونی، سایت، بازی، فیلم، کتاب و ... به جامعه ایرانی عرضه می‌شود. البته تلاش‌های دشمن در غیاب فعالیت‌های مؤثر ما می‌تواند اثرگذار باشد؛ وگرنه ما برای تولید محصولات فرهنگی مزیت‌های نسبی فراوانی داریم که می‌توان با برنامه‌ریزی و تخصیص بودجه درست، اثر تولیدات رقیب را خنثی کرد. زبان، جغرافیا، مقررات، دسترسی به مخاطب، آداب و رسوم و بسیاری از شاخص‌ها به‌نفع ماست. بی‌دلیل نیست که سریالی مانند «بانوی عمارت» که یک‌هزارم فیلم‌های معمولی آمریکایی برای آن هزینه شده است می‌تواند تا این اندازه مؤثر باشد.
با این حال، دولت فعلی نمی‌خواهد حوزه فرهنگ را تقویت کند. این دولت برای پیروز شدن در ایام انتخابات شعارهای شبه‌فرهنگی مانند لزوم دسترسی آزاد به فضای مجازی و توییتر و تلگرام و ... می‌دهد؛ اما در عمل برای تأمین خوراک فکری و فرهنگی مناسب برای جوانانی که در دریای رسانه‌ای غوطه‌ور شده‌اند، دلسوزی و اقدام نمی‌کند. این روند چیزی جز افزایش مصرف محصولات رقیب و کاهش تولید و مصرف محصولات فرهنگی خودی را در پی نخواهد داشت و با این وضعیت رکود شدید فرهنگی در سال آینده قطعی است. بودجه همه دستگاه‌هایی که بناست متولی امور فرهنگی کشور باشد چیزی در حدود 2.5 درصد کل بودجه کشور است. این دستگاه‌ها شامل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان امور سینمایی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، بنیاد سعدی، مجمع جهانی اهل بیت، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، سازمان حج و زیارت، حوزه علمیه قم، جامعه المصطفی العالمیه، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، صداوسیما، فرهنگستان‌های جمهوری اسلامی، نهاد کتابخانه‌های کشور، حوزه هنری و ... می‌شود. بودجه این دستگاه‌ها عمدتاً با کاهش مطلق یا نسبی همراه بوده است. کاهش مطلق یعنی اینکه نسبت به عدد بودجه سال گذشته‌شان کاهش داشته‌اند. مثلاً بودجه سازمان امور سینمایی 6.5 درصد کاهش، جامعه المصطفی34 درصد کاهش و حوزه هنری 36 درصد کاهش داشته است. 
نهادهایی مانند صدا‌و‌سیما و وزارت ارشاد هم که رقم بودجه‌شان نسبت به سال گذشته درصدی افزایش داشته، در واقع، نسبت به کل بودجه کشور در مقایسه با سال گذشته و تورم شدید کشور کاهش داشته است. 
بودجه وزارت فرهنگ‌و‌ارشاد و سازمان‌های تابعه آن، چیزی در حدود 0.6 درصد بودجه کشور است. وزارت فرهنگ و ارشاد در کنار صداوسیما مهم‌ترین سازمانی است که متولی تولید محصولات فرهنگی و ایجاد زیرساخت برای این تولیدات است. رقم اندک بودجه این وزارت و اندک‌تر شدن بودجه آن در سال جاری زنگ خطری برای تولیدات فرهنگی و هنری کشور است. پیش از این «صبح‌نو» در روز هشت دی‌ماه، گزارش مفصل‌تری از ارقام بودجه فرهنگی و چگونگی کاهش آن در سال آینده، با عنوان «آب‌باریکه 2.5 درصدی فرهنگ» منتشر کرده بود.
این کاهش بودجه زمانی بیشتر برای فرهنگ کشور کمرشکن می‌شود که بدانیم وسایل و ابزار تولیدات فرهنگی یکی از وسایلی است که تورم بسیار شدیدی داشته و این موضوع عملاً تولیدات فرهنگی سال آینده را با بحرانی جدی روبه‌رو خواهد کرد. برای مثال ابزار تولید فیلم بسیار گران‌تر شده است. کاغذ که یکی از محصولات استراتژیک حوزه فرهنگ محسوب می‌شود، افزایش قیمت چشمگیری داشته است. ابزارهای دیجیتال که بستری برای کار فرهنگی در فضای مجازی است، همگام آن سه، چهار برابر دلار، گران شده است. هنرها و آثار فرهنگی  مختلفی اعم از نقاشی، سینما، موسیقی، ادبیات، هنرهای تجسمی، بازی کامپیوتری و ... مستقیماً از این افزایش قیمت‌ها متأثر شده و تولیداتشان کاهش می‌یابد. حتی رسانه‌های غیرپیچیده‌تری مانند شعر و منبر هم نمی‌توانند خود را از این کاهش بودجه مصون نگه دارند.
نکته دیگر اینکه این ارقام بودجه که ممکن است به‌تنهایی چشمگیر به نظر برسد، در واقع همه‌اش صرف تولید محصول فرهنگی نمی‌شود و حجم بالایی از آن صرف حقوق و دستمزد، هزینه‌های عمرانی و نگهداری و هزینه‌های روزمره و جاری سازمان‌ها می‌شود و بخش کوچکی از آن مستقیماً به تولیدکننده و در نهایت مصرف‌کننده می‌رسد.
یکی از استدلال‌های غلط‌اندازی که درباره میزان بودجه فرهنگی کشور می‌شود این است که بودجه وزارت علوم و دانشگاه‌ها؛ و آموزش‌و‌پرورش و مدارس را هم جزو بودجه فرهنگی کشور محسوب می‌کنند. در حالی که ساختار مدارس و دانشگاه‌ها و هزینه‌های جاری و عمرانی و حقوق و دستمزدهای این نهادها آنقدر بالاست که درصد محدودی از آن صرف تولید فرهنگی می‌شود و علاوه بر این فعالیت‌های این نهادها در اکثر موارد، موضوعاً به فرهنگ مربوط نمی‌شود. برای مثال هزینه‌هایی که برای آموزش و تحقیقات تکنولوژی می‌شود، هیچ ربط مستقیمی به فرهنگ به معنای خاص کلمه ندارد. به اضافه اینکه حتی اگر امیدی به کارکردهای فرهنگی مدارس و دانشگاه‌ها داشتیم، با رویکرد خصوصی‌سازی و تجاری‌سازی که این دولت در پیش گرفته است، باید فاتحه آن را هم بخوانیم.
ما اکنون در شرایط جنگ فرهنگی و رسانه‌ای به سر می‌بریم. ارقام سرسام‌آوری که دشمن ما برای تولید محصولات هنری و رسانه‌ای خرج می‌کند، قابل مقایسه با بودجه‌های فرهنگی ما نیست. فقط یک قلم از تولیدات اخیر سینمایی هالیوود به نام آکوامن (Aquaman)، تاکنون 640 میلیون دلار، آن هم فقط بیرون از آمریکا فروخته است. این محصولات حتماً به داخل ایران می‌آید و بیننده هم پیدا می‌کند. کیست که نداند دیدن سریال‌های خارجی این روزها به یکی از تفریحات مداوم نوجوانان ما بدل نشده است؟ بماند که بسیاری از بودجه‌های خارجی مستقیماً برای اثرگذاری بر ذهنیت مردم ایران هزینه می‌شود و در قالب شبکه تلویزیونی، سایت، بازی، فیلم، کتاب و ... به جامعه ایرانی عرضه می‌شود. البته تلاش‌های دشمن در غیاب فعالیت‌های مؤثر ما می‌تواند اثرگذار باشد؛ وگرنه ما برای تولید محصولات فرهنگی مزیت‌های نسبی فراوانی داریم که می‌توان با برنامه‌ریزی و تخصیص بودجه درست، اثر تولیدات رقیب را خنثی کرد. زبان، جغرافیا، مقررات، دسترسی به مخاطب، آداب و رسوم و بسیاری از شاخص‌ها به‌نفع ماست. بی‌دلیل نیست که سریالی مانند «بانوی عمارت» که یک‌هزارم فیلم‌های معمولی آمریکایی برای آن هزینه شده است می‌تواند تا این اندازه مؤثر باشد.
با این حال، دولت فعلی نمی‌خواهد حوزه فرهنگ را تقویت کند. این دولت برای پیروز شدن در ایام انتخابات شعارهای شبه‌فرهنگی مانند لزوم دسترسی آزاد به فضای مجازی و توییتر و تلگرام و ... می‌دهد؛ اما در عمل برای تأمین خوراک فکری و فرهنگی مناسب برای جوانانی که در دریای رسانه‌ای غوطه‌ور شده‌اند، دلسوزی و اقدام نمی‌کند. این روند چیزی جز افزایش مصرف محصولات رقیب و کاهش تولید و مصرف محصولات فرهنگی خودی را در پی نخواهد داشت و با این وضعیت رکود شدید فرهنگی در سال آینده قطعی است. 

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۰
1
0
وقتی بودجه کم شده الویت با ردیف های فرهنگی است با معیشت و زندگی مردم؟
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار