به گزارش خبرنگار ما، چندی قبل شکایتهای متعددی در خصوص سرقت لوازم خودرو به مأموران پلیس گزارش شد که حکایت از این داشت سارق یا سارقانی ابتدا خودرو مورد نظر را سرقت میکنند و پس از سرقت لوازم داخل آن، خودرو را در مکان خلوتی رها میکنند. یکی از شاکیان گفت: خودروام در یکی از خیابانهای شمالی تهران پارک بود که متوجه شدم به سرقت رفته است. پس از حادثه به اداره پلیس رفتم و شکایت کردم که ساعتی بعد به من خبر دادند خودروام در نزدیکی کلانتری در جنوب تهران کشف شده است. وقتی به سراغ خودروام رفتم، دیدم سارقان تمامی لوازم داخل آن را سرقت کرده است و پس از آن خودروام را داخل خیابان رها کردهاند.
همزمان با ادامه تحقیقات برای شناسایی سارق یا سارقان، مأموران با شکایتهای مشابه دیگری هم روبهرو شدند که نشان میداد سارقان پس از سرقت با صاحبان خودرو تماس گرفته و برای پس دادن مدارکشان از آنها ۲ تا ۵ میلیون تومان اخاذی میکنند.
یکی از شاکیان گفت: چند روز قبل خودروام سرقت شد. سارقان پس از سرقت لوازم داخل آن، خودروام را داخل خیابان رها کرده بودند و یک روز بعد با تلفن همراهم که شمارهاش داخل دفترچهای نوشته بودم و داخل خودروام بود تماس گرفتند و مدعی شدند که مدارک خودروام را پیدا کردهاند و برای اینکه به من تحویل بدهند باید ۵میلیون تومان به آنها مژدگانی بدهم. آنها گفتند اگر به پلیس خبر بدهم مدارکم را از بین میبرند. من طبق قرار پول را در محل خلوتی در نزدیکی درختی گذاشتم و آنها هم آدرس مدارکم را که در آن نزدیکی مخفی کرده بودند به من دادند و بدین ترتیب مدارک خودروام به دستم رسید. در نهایت مأموران پس از آغاز تحقیقات گسترده چند روز قبل یکی از سارقان را در حالی که با مالباختهای برای گرفتن پول قرار گذاشته بود دستگیر کردند. متهم دستگیر شده که ابراهیم نام دارد در بازجوییها به جرم خود اقرار کرد و سردسته باند را به نام فرمان به مأموران معرفی کرد. پس از این مأموران، فرمان را بازداشت کردند و وی در تحقیقات به سرقتهای سریالی اعتراف کرد. دو متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی پرونده در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.
گفتوگو با متهم
خودت را معرفی کن؟
فرمان هستم ۲۵ ساله.
سابقه داری؟
بله. قبل از این بار که دستگیر شوم ۱۳ بار به خاطر سرقت به زندان رفته بودم و آخرین بار ۴۲روز قبل از زندان آزاد شدم.
با این سابقه باید از دوران نوجوانی وارد کارهای خلاف شده باشی؟
بله، از سن ۱۷ سالگی وارد کارهای خلاف شدم و اولین بار هشتسال قبل در حالی که دانش آموز سال آخر دبیرستان بودم یک دستگاه موتورسیکلت سرقت کردم و گرفتار شدم.
چرا؟
واقعیتش من آرزوهای بزرگی برای زندگیام داشتم. درسم خوب بود و به همه دوستانم گفته بودم که قصد دارم وکیل شوم، اما رفت و آمد با دوستان خلافکار در سال آخر دبیرستان زندگی مرا برای همیشه نابود کرد. دوستانم پیشنهاد دادند برای اینکه کمتر بخوابم و بیشتر درس بخوانم شیشه مصرف کنم که در نهایت معتاد و سرگردان کوچه و خیابان شدم.
درباره شیوه سرقتت توضیح بده؟
ما معمولاً خودروهایی که ایمنی کمتری داشتند سرقت میکردیم و بعد از سرقت لوازم داخل آن، خودرو را در نزدیکی کلانتری رها میکردیم تا به دست سارقان دیگر نیفتد. لوازم داخل خودرو را هم میفروختیم و خرج اعتیاد میکردیم.
موضوع مژدگانی چه بود؟
اگر داخل خودرو مدارکی بود، برمی داشتیم و در فرصت مناسب با صاحب مدارک تماس میگرفتیم و ادعا میکردیم که مدارک را پیدا کردهایم و برای اینکه به آنها تحویل بدهیم درخواست مژدگانی میکردیم که هنگام تحویل مژدگانی همدستم دستگیر شد.