به گزارش خبرنگار ما، سال۸۵ مأموران پلیس پایتخت از مرگ مشکوک مرد ۲۴ساله به نام رضا در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان میداد مرد جوان در جریان درگیری در خیابان یخچال در محله مهرآباد بر اثر فرورفتن شیشه شکسته نوشابه به پهلویش زخمی و به بیمارستان منتقل شده است، اما بر اثر شدت خونریزی فوت کرده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی یکی از دوستان مقتول که در محل حاضر بود به مأموران گفت: «شب قبل با رضا و چند نفر از دوستانم از سر خیابان رد میشدیم که با تعدادی از بچههای محل درگیر شدیم. در آن درگیری رضا یک شیشه نوشابه به طرف آنها پرتاب کرد. از آن طرف یکی از بچهها که محمد نام داشت تکهای از شیشه شکسته را برداشت و به پهلوی رضا فرو کرد. بلافاصله رضا را به بیمارستان رساندیم، اما بعد از ساعاتی فوت کرد.» با ثبت این توضیحات محمد به اتهام قتل عمد تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و چند روز بعد از حادثه شناسایی و دستگیر شد. او در همان مراحل بازجویی به جرمش اقرار کرد و گفت: «سر خیابان ایستاده بودیم که مقتول و دوستانش رسیدند و با هم چشم تو چشم شدیم. همین بهانهای برای درگیری شد و در آن درگیری مقتول یک شیشه نوشابه به طرفم پرتاب کرد و به پدر و مادرم ناسزا گفت. من طاقت شنیدن فحاشیهای او را نداشتم به همین دلیل عصبانی شدم و تکهای از شیشه نوشابه را برداشتم و ضربهای به پهلویش زدم. نمیدانستم ضربه کاری میشود و منجر به مرگ او میشود.» با اقرارهای متهم و بازسازی صحنه جرم کیفرخواست صادر و محمد به اتهام قتل عمد روانه زندان شد. پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در اولین جلسه رسیدگی به پرونده اولیایدم درخواست قصاص کردند. در پایان هیئت قضایی بعد از آخرین دفاع متهم، وی را به قصاص محکوم کرد. با تأیید این حکم در دیوان عالی کشور، متهم پای چوبه دار قرار گرفت و چند قدمی با مرگ فاصله نداشت تا اینکه توانست با پرداختدیه رضایت اولیایدم را جلب کند. به این ترتیب پرونده بار دیگر از جنبه عمومی جرم روی میز هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه، متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «مادرم فوت کردهبود به همین دلیل روز حادثه وقتی مقتول فحاشی کرد کنترلم را از دست دادم و ناخواسته مرتکب قتل شدم. با تأیید حکم قصاص در آستانه مرگ بودم که پدرم با فروش خانهاش توانست رضایت اولیایدم را جلب کند و حالا مستأجر است. از طرفی خانواده مقتول نیز با این حادثه داغدار شد. تقاضا دارم هر چه زودتر آزاد شوم تا این روزهای تلخ را برای هر دو خانواده جبران کنم.» در پایان هیئت قضایی بعد از شور حکم آزادی متهم را با احتساب روزهای بازداشت صادر کرد. به این ترتیب مرد جوان به زودی آزاد خواهد شد.