جوانآنلاین: روزنامه صبح نو در گزارشی پیرامون حضور یک فیلمساز حاشیه ساز در میان داوران جشنواره فیلم فجر نوشت: پنج سینماگر آثار حاضر در بخش نگاه نو، فیلمهای کوتاه و فیلمهای مستند سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر را داوری میکنند. به گزارش روابط عمومی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، آقایان و خانمها محمد آفریده، حبیب احمدزاده، آیدا پناهنده، سعید سهیلی و مازیار میری 10فیلم بخش نگاه نو، پنج فیلم مستند و چهار فیلم کوتاه این دوره را برای انتخاب بهترین فیلم داوری خواهند کرد.
فیلمضدانقلابیبابودجهدولتی!
یک خانواده محترم فیلمی به کارگردانی آقای مسعود بخشی و تهیهکنندگی آقای محمد آفریده در سال ۲۰۱۲ است. تهیهکننده فیلم یک مدیر باسابقه جمهوری اسلامی است. وقتی فردی به عنوان پدر سینمای کوتاه و تجربی جریان شبهروشنفکر، خدمت را به جریان ضدارزشی تمام کرده و چنین فیلمی را راهی جشنوارههای غربی میکند، وضعیت بسیار متفاوتی را نسبت به تهیهکردن فیلمی به تهیهکنندگی یک غربی ایجاد میکند. فرض کنید تهیهکنندهای غربی بخواهد درباره ایران فیلمی سیاه بسازد؛ لاجرم سر از مراکش یا رژیم اسراییل درخواهد آورد که مستلزم هزینهکردی بسیار بالاست اما همین نوع فیلم و بسیار تلختر را میتوان به تهیهکنندگی یک مدیر سابق سینمایی و سرمایه صداوسیما در لوکشین بینظیر ایران تولید کرد. به گزارش «فارس» کارگردان فیلم یک ایرانی است که در داخل ایران و با مجوز این فیلم را ساخته اما مفهوم آن به شدت در راستای حمله به ایران است؛ دقت کنیم در هیچ «پلانی» و به تأکید در هیچ پلانی از این فیلم مردم ایران انسان نیستند! در سکانسهای فیلم بدون استثناء مردم ایران در حال دعوا هستند؛ غیر از چند دانشجوی شیفته آقای روشنفکر پاریسنشین هیچکس انسان نرمالی نیست؛ خصوصاً مذهبیها یا کلاهبردار و دزد و محتکرند، یا بیمارند و وسواس دارند و مورد تجاوز بودهاند، یا مشکلات جدی روحی دارند. تنها زن قصه که قرآن میخواند هم مشکل روانی دارد و قرص میخورد. پدر(پدرشهید) که نماد مرد مذهبی است به شدت ریاکار است و محتکر؛ وی کودکانش را تا سرحد جنون میزند؛ در یکی از پلانها وقتی چندین دقیقه بچههایش را میزند یکباره تصویر به صورت امام؟ره؟ کات میخورد؛ امام؟ره؟میگوید: «تاریخ اسلام به یاد ندارد که ملتی اینطور عاشق جنگ باشند!» در تمامی پلانها پلیس و نیروهای امنیتی حضور دارند.
درجشنوارهچهخبراست؟!
همانطور که به برخی از موارد مسألهدار فیلم یک خانواده محترم اشاره شد، این فیلم پدیدهای بیسابقه در سینمای ایران به حساب میآید. ضدیت این فیلم با مبانی انقلاب به قدری پررنگ است که حتی از فیلمهای ضدایرانی غربی هم سبقت میگیرد! بخشی در مقام کارگردان و آفریده به عنوان تهیهکننده یکی از ضدانقلابیترین فیلمهای سینما را-آن هم با بودجه جمهوری اسلامی- ساختهاند و پس از آن نه تنها توضیحی دربارهاش نداده بلکه با سکوت خود به نوعی موضع به حق بودن گرفتهاند.
حال و پس از گذشت چند سال از این فیلم عجیب و غریب، کارگردانش به فیلمی دیگر در جشنواره سینمایی انقلاب پذیرفته شده است؛ بدون اینکه کلمهای در مورد فیلم بد قبلیاش حرفی زده باشد و عذرخواهی کرده باشد. اما گویا این پایان کار نیست! محمد آفریده که به نوعی صاحب ضدانقلابیترین فیلم سینمای ایران شناخته میشود در جشنواره فیلم فجر و در آستانه چهل سالگی انقلاب به عنوان یکی از داوران بخش نگاهنو جشنواره معرفی شده است. مشخص است که منظور نگارنده از این توضیحات مطالبه بابت مجازات یا به دارآویختن این دو سینماگر نیست! اما آیا با یک فرمول ساده و صرفاً عقلانی- نه ارزشی- منطقی است کسانی که تابلودار مخالفت با یک جریانی هستند، در مهمترین رویداد سینمایی همان جریان حضور داشته باشند؟! مدیران محترم جشنواره فیلم فجر یا این دو سینماگر را نمیشناسند-که امکان ندارد-، یا در پشتپرده خبرهایی است-که ما بیخبریم- یا این حرفها و عقبه این دو سینماگر اهمیتی ندارد.
انتخابهایسؤالبرانگیز
اما اگر از انتخاب تهیهکننده فیلم موهن برای داوری جشنواره فیلم فجر بگذریم، به دو نام دیگر میرسیم که حضور آنها هم کم و بیش قابل نقد است. آقای مازیار میری فیلمسازی شناخته شده است و در برخی از آثارش توانسته مخاطب و منتقدان را راضی کند اما همین کارگردان مشی و نگاهی دارد که این سؤال را ایجاد میکند؛ آیا حضورش در داوری بخش نگاهنو که تأثیر زیادی در ریلگذاری آینده کاری فیلمسازان فیلم اولی دارد، انتخاب درستی است؟ درکنار میری، سعید سهیلی معروف هم در بین داوران بخشنگاهنو جشنواره حضور دارد. درباره جناب سهیلی چند نکته وجود دارد. اول این که روند کاری سهیلی و فیلمهایی که در سالهای اخیر ساخته همه مشخصاند و هویتی ثابت دارند. کمدیهایی بفروش که انتقادات زیادی را هم به همراه داشته است؛ این انتقادات صرفاً محدود به محتوای فیلمها نبوده و به لحاظ فرم، فیلمنامه و کارگردانی هم نقدهای زیادی را پذیرا بوده است. حال باید پرسید که آیا فیلمسازی که رویهاش کمدیهای بفروش و بعضاً سطحی است، انتخاب درستی برای داوری جشنواره فجر است؟ آیا نگاه این کارگردان به انتخاب فیلمها و در نتیجه خطمشی آینده فیلمسازان جوان منجر نخواهد شد؟ اما نکته قابل توجه و سؤالبرانگیز دیگر درباره کارگردان«چارچنگولی» رفتار وی درباره جشنواره سیوهفتم است. او که اخیراً «ژن خوک» را ساخته، اعلام کرده بود به دلیل حواشی و تبعات منفی احتمالی فجر برای فیلمش، انگیزهای برای حضور در این رویداد را ندارد. پس از اعتراضات نسبت به این رویه و نگاه، ناگهان سهیلی از حرف اولش پشیمان و فرم جشنواره را پر کرد. در زمان اعلام انتخاب آثار نام «ژن خوک» مطرح نشد تا این فیلم از رقابت بازبماند. حال بعد از این ماجراها، سعید سهیلی که همین چند وقت پیش درباره جشنواره انقلت وارد کرده بود، خودش داورش شد! جشنواره تغییر کرده یا نظر سهیلی؟! آیا فرم پرکردن سهیلی و عدم اعتراضش نسبت به انتخاب نشدن برای حضور در رقابت جشنواره، ارتباطی به حضورش در هیأت داوران دارد؟ البته که این روزها به قدری تناقض و شبهه در سینمای ایران به چشم میآید که این مسائل در آن گم است اما ای کاش مدیران جشنواره فیلم فجر درباره نحوه انتخاب داوران این جشن سینمایی انقلاب کمی توضیح بدهند!