معاون آموزشی وزارت علوم بارها عنوان کرده است سالانه ۱۰۰ هزار فارغالتحصیل دکتری داریم که همه آنها را نمیتوان عضو هیئتعلمی کرد. آیا با این استدلال نیمی از دانشگاههای کشور باید تعطیل شوند و ظرفیت پذیرش تحصیلات تکمیلی کاهش یابد؟
اما این سادهترین راهحل ممکن است و به نظر میرسد برای حل معضل بیکاری فارغالتحصیلان باید راهکار دیگری اتخاذ کرد. نگاهی به کشورهای پیشتاز در عرصه علم و فناوری نشان میدهد این کشورها نهتنها سیاستهای محدودیتزا را در آموزش عالی دنبال نمیکنند، بلکه برای پیشی گرفتن از رقبای خود بر تعداد دانشگاهها و دانشجویان تحصیلات تکمیلی افزودهاند.
امریکا که جزء بیشترین کشورهای دارای دانشگاه و دانشجوست، هنگامی که با رشد سیاست افزایش دانشجو در چین در سال ۲۰۰۵ مواجه شد، شیب فعالیت خود را افزایش داد، اما این کشورها با این تعداد از فارغالتحصیلان خود چه میکنند؟
راهحل در اقتصاد وابسته به دانشگاه نهفته است. آلمان با جمعیتی برابر ایران و وسعتی حدود یک چهارم کشورمان و بیآنکه برخوردار از منابع طبیعی نفت و گاز باشد، اقتصادی ۱۰ برابر ایران دارد، با حدود ۴۰ میلیون شاغل و این نکتهای است که متولیان سیاستگذاری به آن توجه نمیکنند و به جای آنکه مبتکر رونق اقتصادی وابسته به دانش باشند به فکر محدودیت در آموزش عالی هستند.
اطلاعاتی که از سازمان یونسکو و با مطالعه حدود ۱۵ هزار دانشگاه در هزار و ۵۰۰ منطقه حاضر در ۷۸ کشور جهان بهدست آمده است، حکایت از افزایش شمار دانشگاهها در سراسر دنیا دارد که این افزایش بهطور مستقیم با رشد تولید سرانه ناخالص داخلی در ارتباط است.
یافتهها حکایت از آن دارد که رشد دانشگاهها ارتباط مستقیمی با رشد سرانه تولید ناخالص داخلی دارد، بهطوری که ۱۰ درصد افزایش تعداد دانشگاهها در منطقه با ۴ /۰ درصد افزایش بیشتر سرانه GDP مرتبط است. در واقع، ارتباط میان سرانه تولید ناخالص ملی و دانشگاهها با هزینههای مستقیم دانشگاهها و اعضای هیئتعلمی و دانشجویان ارتباط تنگاتنگی دارد.
در سال ۱۹۰۰ میلادی، از ۱۰۰ نفر در دنیا تنها یک نفر وارد دانشگاه میشد، اما در قرن بیستم، این میزان به یک نفر از بین هر پنج نفر افزایش یافت. از آن زمان، گسترش دانشگاههای دنیا روند روبهرشدی پیدا کردند و مقالات زیادی با موضوع سرمایههای انسانی و رشد منتشر شدند.
اقتصاد ایران در قالب ترکیبی از برنامهریزیهای مرکزی، با مالکیت نفت، محصولات کشاورزی و تجارتهای خصوصی است و با توجه به دارا بودن ۱۰ درصد ذخایر نفت و ۱۵ درصد ذخایر گاز بهعنوان ابرقدرت انرژی شناخته شده است.
سرانه تولید ناخالص داخلی ایران به ارزش ۴۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ رسید که طبق ردهبندیهای صورتگرفته، هجدهمین کشور دنیا از نظر بالا بودن سرانه تولید ناخالص داخلی به شمار میرود. تولید ناخالص داخلی را اگر در بخشهای جداگانه بررسی کنیم، ۸ /۹ درصد از بخش کشاورزی، ۹ /۳۵ درصد از بخش صنعت و ۳ /۵۴ درصد هم از منابع خدماتی تأمین میشود.