سایه رحمتی، دختر مشهدی شعبده بازی که این روز‌ها در فضای مجازی معروف شده، می‌گوید که مسیح علینژاد چندبار از او دعوت کرده تا در برنامه‌اش از محدودیت‌ها در ایران برای زنان بگوید، اما او با پاسخ‌هایی درخور، مجری آزادی‌های کذایی یواشکی را سنگ روی یخ می‌کند! دختری که می‌خواهد شعبده باز شود، به او گفته می‌شود تاکنون زنی در ایران شعبده باز نبوده، اما منعی نیست و او یاد می‌گیرد و به قول خودش اولین زن شعبده باز ایران می‌شود. او از ماجراهایش با مسیح علینژاد در پنج سال گذشته می‌گوید: ««ماجرای من و علینژاد به پنج سال قبل بر می‌گردد. علینژاد وقتی عکس‌های من در فیس‌بوک را دید به من پیام داد که می‌خواهد از عکس‌های من در صفحه آزادی‌های یواشکی استفاده کند. آن زمان در طبیعت اسب سواری و موتورسواری می‌کردم و عکسم را گذاشته بودم. به من گفت که در ایران خبرنگار ساده‌ای بوده و شرایط خیلی سختی را گذرانده است و الان که از ایران رفته‌است به یک جایگاه بین‌المللی رسیده است. حالا کافی است که من هم بعد از انتشار این عکس‌ها به زندان بروم و بعد به راحتی می‌توانم از مرز ترکیه خارج شوم و او می‌تواند برای من پناهندگی بگیرد. به او گفتم من در کشور خودم آزادم و نیازی به آزادی یواشکی ندارم.»
مسیح علینژاد مجدد پنج روز قبل به او پیام می‌فرستد و از او می‌خواهد در مورد محدودیت در شهر مشهد صحبت کند و سایه در جواب او می‌گوید: «خانم علینژاد بنده در مشهد دوچرخه سواری می‌کنم که بماند؛ موتورسیکلت هم دارم و تک چرخ می‌زنم. در مشهد اجرای شعبده زیاد دعوتم کردند، ولی به عنوان یک هنرمند مسلمان باید شعور داشته باشم و به احترام قلب میلیون‌ها مسلمان که در سراسر جهان به آقا امام رضا اعتقاد قلبی دارند، حرمت نگه دارم و اجرا قبول نکنم جز اجرا‌های خیریه. من آزادی کامل دارم و تا الان مشکلی نداشتم.»
او از چت‌ها اسکرین شات می‌گیرد، چه آنکه چت‌های قبلی را علینژاد به سرعت پاک می‌کند! و تصمیم می‌گیرد یک ویدئو بسازد: «تصمیم گرفتم ویدئو را بسازم و از مردم بخواهم که با وجود همه تفاوت‌ها و مشکلات باهم اتحاد داشته باشند و خوشبختانه با اینکه خیلی کار ساده‌ای بود با استقبال زیادی مواجه شدم.» و ادامه می‌دهد: «خطاط حرفهای نیستم ولی یکی از علایقم این است که کتابت آیات قرآن کریم را انجام بدهم... من شاید نوع پوششم با مادرم تفاوت داشته باشد. اما اینکه نوع پوششم فرق می‌کند دلیل نمی‌شود که اعتقاداتم فرق کند. من هم آرزو‌های بزرگی دارم، اما این دلیل نشده که بخواهم کشورم را ترک و سنگرم را خالی کنم.»
