سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: «بهترین ارثی که پدر و مادر میتوانند به فرزندان بدهند، ادب و تربیت صحیح است.» این را امام نخست شیعیان میفرماید. مصداق این کلام را میتوان در بزرگسالی افراد جست، هنگامی که به مرحلهای از رشد رسیدهاند که هر آنچه در کودکی آموختهاند را در زندگی خود بازتاب میدهند. یکی در زندگی مشترک، یکی در برخورد با محیط زیست، یکی در برخورد با همکاران و دیگری در امتحان درسی دانشکده و ...
شاید یکی از این آداب و تربیت صحیح احساس مسئولیتپذیری باشد که در زندگی ما ابعاد گستردهای خواهد داشت. ادیان مختلف در اینباره توصیههای مختلف داشتهاند. حضرت عیسی تنبلی را از گناهان بزرگ برشمرده و آن را منفور دانسته است. ولی به راستی این تنبلی که تا این اندازه مورد شماتت قرار گرفته، از چه رو در افراد شکل میگیرد؟ تجربه نشان داده این تمایل از کودکی و خردسالی در خانه و خانوادهای که در آن پا به دنیا گذاشتهایم، شروع به شکلگیری میکند. حال اگر بنا بر فرموده حضرت علی (ع) بتوانیم از ابتدا ادب و تربیت صحیح را به فرزندانمان آموزش دهیم، آیا در به وجود نیامدن این خصوصیت مؤثر نیستیم؟ در این جا باید به این نکته توجه داشت که این ادب و تربیت صحیح در جایی مهمتر و مؤثرتر از خانه نیست که به فرزندان منتقل میشود. خانهای که به طور کلی برای خود و خانواده و فرزندان خود فراهم میکنیم بستر آموزش این تربیت است. مکان و فضایی که اگر با اهداف ما برای آینده فرزندانمان متناسب نباشد، آینده و سرنوشتشان را به طور کل تحت تأثیر قرار خواهد داد.
این نکته را معلمان و آموزگاران به خوبی درک و تشریح میکنند. حتماً شما هم در مدرسه این را از معلمان شنیدهاید که دانشآموزان در کلاس، تربیت خانوادگی خود را به خوبی نشان میدهند و این در بین همسالان و همکلاسیهایشان بهتر و واضحتر هم دیده و مشخص میشود. به راستی نیز هر فرد در بین همسالان خود به خوبی میتواند آنچه را که به عنوان تربیت به همراه دارد، در رفتار، کردار، گفتار و نیت و منظور کلامش به خوبی آشکار کند. از این رو خانه و محل زندگیمان مهمترین جایی است که میتوان برای پیدا کردن خصوصیات و ویژگیهای صحیح تربیتی نام برد. برای همین یکی از رحمتهایی که پدر و مادر به فرزند خود دارند، تربیت است. خداوند در قرآن میفرماید: «بگو خدایا! والدینم را مورد رحمت خود قرار ده، همانطور که آنان مرا در کودکی مورد لطف و رحمت خویش قرار دادهاند.»
حدیثی از پیامبر اسلام نقل شده که میفرماید: «به فرزندان خود احترام کنید و با آداب و روش پسندیده با آنها معاشرت نمایید.» (بحارالانوار، ج ۲۳.
ص ۱۱۴). مقوله تربیت و محبت در خانواده به قدری مهم است که روایتی در اینباره اهمیتش را مشخص میکند. گفته میشود حضرت محمد (ص) مردم را به نماز دعوت کرد در حالی که حضرت حسنبن علی (ع) که طفل خردسالی بود، همراهشان بود. پیغمبر طفل را کنار خود نشاند و به نماز ایستاد. یکی از سجدههای نماز را خیلی طول داد. راوی حدیث میگوید: من سر از سجده برداشتم، دیدم حضرت حسن بن علی (ع) از جای خود برخاسته و روی کتف پیغمبر نشسته است. وقتی نماز تمام شد مأمومین گفتند: یا رسولالله چنین سجدهای از شما ندیده بودیم، گمان کردیم وحی به شما رسیده است.
پیامبر اسلام فرمودند: وحی نرسیده بود، فرزندم حسن در حال سجده بر دوشم سوار شد، نخواستم تعجیل کنم و کودک را به زمین بگذارم، آنقدر صبر کردم تا خودش از کتفم پایین آمد. (بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۸۲). این روایت، پیامهای متعددی به همراه دارد. پیامی که متناسب با این نوشته میتوان از آن برداشت کرد، اهمیت بالا بردن عزت نفس کودک است. اگر پیامبر (ص)، حسنبن علی را از دوش خود به گونهای پایین میکشید تا زودتر از سجده برخیزد، چه بسا کودک در جمعی که آنهم در حال نیایش و نماز بودند، احساس حقارت پیدا میکرد و این احساس تأثیر منفی بر تربیت ایشان میگذاشت. این ظرافت و دقت در برخورد با کودک آنهم در حال انجام کاری مهم، اهمیت توجه و رفتار با کودک و همینطور اهمیت تربیت غیرمستقیم او را نشان میدهد.
از سویی بهترین فرصت برای پیامبر فراهم شده بوده تا به دیگران در عمل نشان دهد که باید با کودکان مهربان بود و برایشان وقت و انرژی صرف کرد. کاری که بسیاری از ما والدین امروزه در زندگی انجام نمیدهیم و ایشان به روشنی به ما آموخته است. از امام علی (ع) در این باره حدیثی نقل شده است، که در این مبحث چه خوش مینشیند: کسی که کودکی دارد باید (در راه تربیت او) کودکانه رفتار نماید. (وسائلالشیعه، ج ۵، ص ۱۲۶).
از پیامبر (ص) همچنین منقول است که درباره تربیت فرزند فرمودهاند: خداوند رحمت کند پدری را که با نیکی نمودن و مهربانی به فرزندش و با آموزش دادن و ادب کردنش او را در نیکی به خود یاری میکند. (مستدرکالوسائل، ج ۲.
ص ۶۲۶). شاید اگر هنگامی که خانه و زندگی خود را برای ورود فرزند یا تربیت او آماده میکنیم، بیش از هر چیز توجهمان به تربیت درست او باشد، آمار و ارقام بسیاری از آسیبهای اجتماعی نیز پایین بیاید. آمار و اطلاعات نشان میدهد بسیاری از تخلفات و جرائم مربوط به اشخاصی است که در کودکی هرچند از زندگی مرفه و راحت ولی از تربیت نادرستی برخوردار بودهاند.
چه بسا خانوادههایی که بیش از هر چیز به این فکر میکردهاند که بهترین زندگی برای فرزندشان، راحتی و آسودگی است و در این راه ایثارهای بسیار نیز کردهاند، اما در واقع با منفعل نگه داشتن آنان مانع رشد تربیتی که مسئولیتپذیری یکی از آنهاست، شدهاند.
از روایاتی که به جا مانده است، میتوان برداشت کرد که پیامبر اسلام نه تنها به تربیت کودکان خانواده خود که به کودکان جامعه اهمیت میداده و این نکته را در موارد مناسب به پیروانشان گوشزد میکردهاند. به طور مثال در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: حضرت محمد (ع) نماز ظهر را با مردم به جماعت گذارد و دو رکعت آخر را به سرعت و با اسقاط مستحبات برگزار کرد. پس از نماز مردم گفتند یا رسولالله آیا در نماز پیشآمدی شد؟ حضرت پرسید مگر چه شده؟ عرض کردند دو رکعت آخر را به سرعت، ادا کردید. فرمود: مگر صدای شیون و استغاثه کودک را نشنیدید. (الکافی، ج ۶، ص ۴۸). با توجه به مواردی که گفته شد، میتوان این برداشت را کرد که اسلام به تربیت نگاهی بنیادی دارد و آن را از خردسالی برای افراد ضروری میداند. آنچه از روایات برمیآید، تربیت صحیح را میتوان از خردسالی آموزش داد. از سوی دیگر والدین باید بیش از اینکه به فکر فراهم کردن مال و دارایی در قالب ارث برای فرزندان خود باشند که چه بسا در آینده نیازی هم به آن پیدا نکنند، به تربیت درست و مناسب او بپردازند که در هر حالتی و در هر سن و موقعیتی به آن نیاز خواهند داشت.