درباره رشد فساد در دوران پهلوی که میتوان منشأ آن را دربار دانست، مطالب بسیاری از زبان وابستگان به رژیم سابق بیان شده است و برای شرح آن میتوان چند جلد کتاب نگاشت، اما شیوع فساد و بیبندوباری در فضای عمومی از دوران پادشاهی رضاشاه آغاز شد. وی بعد از روی کار آمدن اقدامات مختلفی برای دینزدایی از جامعه متدین ایرانی آغاز کرد. رضاشاه پیش از سلطنت تلاش داشت خود را فردی مذهبی معرفی کند. دسته عزاداری بریگاد قزاق به فرماندهی رضاخان در ایام محرم آن زمان غوغا میکرد، اما بعد از رسیدن به تخت سلطنت رویهای کاملاً متناقض در پیش گرفت.
سفر رضاشاه در سال ۱۳۱۴ به ترکیه که اولین سالهای جمهوری شدن را بعد از انقراض سلسله عثمانی تجربه میکرد و در حال پیریزی یک حکومت لائیک بود، تمایل وی به دین زدایی را افزایش میداد.
یکی از اقدامات رضاشاه که با واکنش سخت مردم روبهرو شد، قانون کشف حجاب بود. بخشنامه کشف حجاب جهت تصویب رضاشاه در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۱۴ از طرف رئیسالوزرا به دربار فرستاده شد تا در آغاز دیماه فرمان اجرای غیررسمی قانون کشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال شود. پهلوی اول نیز ۱۷ دی ۱۳۱۴ در جشن فارغالتحصیلی دختران بیحجاب در دانشسرای مقدماتی بر کشف حجاب تأکید کرد. ۱۷ دیماه ۱۳۱۴ تاجالملوک آیرملو، همسر رضاشاه و شمس و اشرف پهلوی بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم رفتند، این نخستینبار بود که خانواده شاه بدون حجاب در مجمعی عمومی ظاهر میشدند. قانون کشف حجاب ارمغان سفر رضا شاه از ترکیه بود، در حالی که آتاتورک داشتن حجاب را برای زنان این کشور اختیاری کرد و روش محتاطانهتری از رضاشاه در پیش گرفته بود.
از دیگر اقدامات رضاشاه، ممنوع کردن عزاداریهای مذهبی بود. بر اساس بخشنامه محرمانه وزارت داخله ایران در ۲۸ اسفند ۱۳۱۴، در ایام سوگواری محرم و صفر راه انداختن دستهها ممنوع شد، علاوه بر این، برگزاری روضههای خانگی، مراسمات حوزههای علمیه و حتی ذکر مصائب حضرت سیدالشهدا (ع) در مجالس ترحیم هم ممنوع اعلام شد. پیرو فرمانهای بعدی که پشت سر هم میرسیدند، از بستن دستمال یا روسری برای شرکت در مجالس روضه جلوگیری به عمل آمد تا اینکه در سال ۱۳۱۶ شمسی، طی اطلاعیه محرمانه وزارت داخله، به طور کلی روضهخوانی ممنوع شد. در این اعلامیه، هدف از ممنوعیت روضهخوانی «خارج کردن مردم از خرافات و آشنا کردن مردم به تمدن امروز» به عنوان «وظیفه اساسی دولت در مسائل داخلی» دانسته شده بود. قوای نظامی نیز در صورت مشاهده هرگونه مراسم عزاداری یا تعزیهخوانی به شدت با برگزارکنندگان آن برخورد میکردند.
با تبعید رضاشاه از ایران در شهریور سال ۱۳۲۰، قدری از فضای اختناق کاسته شد و هیئات مذهبی و انجمنهای دینی توانستند فعالیت کنند و قانون کشف حجاب هم تا حدودی به فراموشی سپرده شد، اما محمدرضا پهلوی در راستای دینزدایی اقدامات جدید در دستور کار خود قرار داد.
تأسیس «کاخ جوانان» که اولین شعبه آن توسط شاه چهارم آبان ۱۳۴۵ در روز تولد خودش افتتاح شد، از جمله اماکنی بود که به بهانه پرکردن اوقات فراغت جوانان، مرکز اختلاط و فساد بود. آزاد بودن خرید و فروش مشروبات الکلی یا خانههای فحشا که به «شهرنو» معروف بود، فضای آلودهای را در شهرها ایجاد کرده بود.
شاه در مبارزه با مظاهر مذهب تا آنجا پیش رفت که تقویم هجری شمسی را به تقویم شاهنشاهی تبدیل کرد. علاوه بر وی، فرح پهلوی ملکه شاه نیز در ایجاد بی بندوباری نقش مؤثری داشت. برگزاری جشنهای یازدهگانه هنر شیراز از جمله این اقدامات بود. در یکی از این نمایشها که «آشور بانیپال بابلا» (نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر) در جشن هنر شیراز روی صحنه برد، تمام هنرپیشههای زن و مرد آن لخت و عریان روی صحنه آمدند. همچنین در مراسم رقص باله در حضور سفرای غربی، عمل منافی عفتی انجام شد که سفیر انگلیس (پارسونز) به شاه گفته بود: «اگر چنین نمایشی در انگلستان برگزار میشد، مجریان با مشکلات فراوانی مواجه میشدند»!
به رغم تلاش رژیم پهلوی برای از بین بردن رسومات مذهبی در ایران، عامه مردم گرایش دینی داشتند، این تمایلات مذهبی هر چه به سالهای پیروزی انقلاب نزدیک میشویم، بیشتر میشد. امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب شخصیتی عرفانی داشت که از محضر بزرگان عرفان شیعی مانند آیتالله شاهآبادی و میرزاجواد ملکیتبریزی کسب فیض کرده بود و همین شخصیت عرفانی موجب شد هم ماهیت نهضت و هم افرادی که گرد امام آمده بودند، گرایشات مذهبی و دینی داشته باشند.
در تهران حسینیه ارشاد با محوریت شهید مطهری و دکتر شریعتی، مسجد هدایت با محوریت آیتالله طالقانی، مسجد جلیلی با محوریت آیتالله مهدوی، هیئت انصارالحسین که محل تجمع نیروهای مؤتلفه اسلامی بود و هیئت قناتآباد تهران با محوریت شهید شیخقاسم اسلامی از جمله مراکزی بود که جمعیت بالایی از جوانان را در خود جای میداد. هیئات مذهبی کانون جوشش انقلابی بود و بسیاری از رهبران نهضت و شخصیتهای مبارز در این هیئات به کادرسازی و برنامهریزی میپرداختند.
فعالیتهای اشخاصی مانند شهید مرتضی مطهری، آیتالله باهنر، آیتالله خامنهای، آیتالله مفتح، آیتالله طالقانی و دکتر شریعتی و سخنرانیهای مذهبی آنها در هیئتها در جذب جوانان به سمت مذهب نقش مؤثری داشت.
با پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی، این گرایشات مذهبی رشد بیشتری پیدا کرد و بسیاری از جوانان در مساجد و در قالب بسیج، گرد هم آمدند که حضور ۲ میلیون بسیجی داوطلب در جبهه که اکثر آنها را جوانان تشکیل میدادند، از برکات انقلاب اسلامی بود. با پایان جنگ نیز هر سال شاهد حضور کاروانهای دانشآموزی و دانشجویی به مناطق جنگی در قالب اردوهای راهیان نور بودیم. این رشد معنوی تا امروز نیز ادامه دارد. اجتماعات عظیم مذهبی در لیالی قدر، ایام محرم، یادوارههای شهدا و حضور قریب یک میلیون نفر در مراسمهای اعتکاف ایام ماه رجب و حضور بیش از ۲ میلیونی در مراسم پیادهروی اربعین گواهی بر این مدعاست.