مردی که از چهار سال قبل به اتهام قتل همسر و فرزند خردسالش تحت تعقیب پلیس قرار دارد، به صورت غیابی محاکمه شد. اولیایدم برای متهم درخواست قصاص کردند.
گزارش رسیدگی به قتل مادر و فرزند خردسالش از سال ۹۸ و همزمان با کشف اجساد آنها در خانهشان در یکی از محلههای شهرستان اندیشه به جریان افتاد. مأموران پلیس با دریافت گزارش مرد همسایه در محل حاضر شدند. او گفت: «در همسایگی ما زوج جوانی همراه کودک خردسالشان زندگی میکنند. آنها مدام با هم مشاجره دارند و صدای گریه بچهشان هم همیشه بلند است، اما چند روزی است که نه از صدای مشاجره خبری است و نه از صدای گریه بچه. در این چند روز متوجه رفت و آمد آنها نشدهام و احتمال میدهم اتفاقی برایشان رقم خوردهباشد.»
مأموران پلیس بعد از دریافت گزارش با رأی قاضی قدم به داخل خانه گذاشتند و در یکی از اتاقها با جسد مادر و کودک مواجه شدند. همزمان با حضور بازپرس در محل مشخص شد که مادر و کودک به طرز دلخراشی به قتل رسیدهاند و از پدر خانواده هم خبری نیست. همزمان با انتقال اجساد به پزشکی قانونی مرد صاحبخانه که رحیم نام داشت، به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار گرفت. در شاخه دیگری از بررسیها، خانواده مقتول مورد تحقیق قرار گرفتند. یکی از آنها گفت: «چند سال قبل رحیم به خواستگاری دخترمان آمد. او گفت که پدر و مادرش را در کودکی از دست داده و کسی را ندارد و در این سالها به تنهایی زندگی کردهاست. ما اول با درخواست او مخالفت کردیم، اما رحیم مدام در خانهمان میآمد و اصرار به ازدواج داشت تا اینکه به ازدواج او با دخترمان رضایت دادیم. مدتی که گذشت متوجه شدیم او بیکار است و دنبال کار هم نمیرود. سر این موضوع با دخترمان اختلاف پیدا کرد. وقتی ما به او گلایه کردیم، گفت که دخالتهای ما باعث اختلاف آنها شدهاست، با این حال ما رابطهمان را با دخترمان قطع کردیم تا اینکه متوجه شدیم دختر و نوهمان را به قتل رساندهاست.»
بررسیهای بعدی پلیس در اینباره نشان داد که بر خلاف ادعای رحیم، خانواده او در شهری در غرب کشور زندگی میکنند. پدر او در جریان تحقیقات گفت: «چند سال قبل رابطهمان را با پسرمان به خاطر رفتارهای بدی که داشت، قطع کردیم و از آن زمان دیگر از او خبری نداریم» یکی دیگر از بستگان رحیم اطلاعات تازهای در اختیار پلیس گذاشت. او گفت: «رحیم چند سال قبل و زمانی که دانشجو بود، با یکی از همکلاسیهایش ازدواج کرد و صاحب یک فرزند شدند. مدتی که گذشت با آن زن دچار اختلاف شدند و از هم طلاق گرفتند. بعد از آن رحیم برای ادامه کار به تهران رفت و دیگر از او خبری نداشتم تا اینکه از حادثه با خبر شدم.»
تحقیقات بیشتر پلیس در اینباره نشان داد که رحیم به صورت غیرقانونی از کشور گریختهاست. بعد از آن بود که پلیس فرار وی را به پلیس اینترپل گزارش داد و برای بازداشت وی درخواست کمک کرد. با کاملشدن بررسیها و در حالی که تحقیقات برای بازداشت متهم ناکام ماندهبود، بازپرس متهم فراری را به اتهام قتل عمد مجرم شناخت و پرونده برای محاکمه به صورت غیابی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستادهشد. در جلسه رسیدگی به پرونده و در حالی که اولیایدم برای متهم فراری درخواست قصاص کردهبودند، قضات دادگاه برای صدور رأی برای قاتل فراری وارد شور شدند.