اگر بخواهیم فهرستی از دستگاههای ناراضیتراش در کشور را تهیه کنیم، بیهیچ تردیدی شهرداریها در زمره چند دستگاه نخست این فهرست به شمار میرود. این ماجرا سالهای سال است که در این دستگاه باب شده و این دولت و آن دولت یا این شهردار و آن شهردار هم ندارد. حکایت ناراضیتراشی در این دستگاه از یکسو با بوروکراسیهای دست و پاگیر اداری گره خورده و از سوی دیگر انگار تعمدی در کار است و برخی مدیران شهری دلشان نمیخواهد به سادگی طلب پیمانکارانش را وصول کنند! و هر روز تأخیر در وصول طلب پیمانکاران با عنایت به وضعیت تورم و چالشهای اقتصادی در کشورمان بدین معناست که ارزش پول طلبکاران روز به روز بیشتر سقوط میکند. به همین خاطر هم وقتی پیمانکاران به طلبشان میرسند که این پول تا حد قابلتوجهی ارزش خود را از دست دادهاست.
روز گذشته خبری عجیب در رسانهها منتشر و فیلمهایش در فضای مجازی پخش شد. ماجرا به نوع تازهای از وصول طلب از شهرداری بازمیگشت و آن تهدید به خودکشی بود! ماجرا از این قرار بود که مردی با بالا رفتن از جرثقیل ساختمان نیمهکاره متروی منطقه نیروی هوایی تهران، تهدید به خودکشی کرد. انگیزه این خودکشی، اما اصلاً شخصی و خانوادگی نبود، بلکه وصولنشدن طلب ۶۰ میلیونی این مرد از پیمانکار یکی از مجموعههای شهری بودهاست.
پس از این اقدام به شکل مرسوم آتشنشانی و پلیس سعی کردند مانع از این خودکشی شوند و در نهایت پس از آنکه این مرد، اس ام اس واریز ۶۰ میلیون تومان را دریافت کرد، از خودکشی انصراف داد و پایین آمد.
قطع به یقین اینکه کسی بخواهد طلبش را با توسل به چنین روشهایی وصول کند، نه فقط پسندیده نیست که به شدت آسیبرسان است و از شخصیت عجیب و جنجالطلب، طلبکار مزبور حکایت دارد و مقصود ما از نوشتن این مطلب دفاع از چنین فردی با این رویکرد نیست، اما نکته قابلتأمل این است که به هر حال این فرد طلبکار بوده و شاید در نظام بوروکراسی پیچیده شهرداری و در شرایطی که سایر تلاشهایش در این ز مینه به بار ننشسته به سراغ چنین روش و چنین رویکردی رفته است. پس در کنار انتقاد از رفتار مرد طلبکار باید به سراغ فرآیندهایی رفت که میتواند افراد را تا این حد کلافه و عصبی کند که برای وصول طلبشان دست به کارهای غیرمعقول بزنند!
با تمام اینها نمیتوان انکار کرد که شهرداریها همیشه جزو دستگاههای ناراضیتراش بوده و هستند. ماجرا موضوع تازهای هم نیست. به طور سنتی سه دستگاه بلدیه (شهرداری)، نظمیه (پلیس) و عدلیه (دادگستری) همواره در طول تاریخ ۱۰۰ سال اخیر جزو دستگاههای ناراضیتراش محسوب میشدهاند.
یکی از مصادیق این ناراضیتراشی همین تأخیر در پرداخت پول پیمانکاران است که موجبشده شهرداری همیشه در ردههای بالای فهرست دستگاههای ناراضیتراش جای بگیرد. نکته قابلتأمل اینکه اغلب شهرداری قادر است پول طلبکاران را بدهد، اما عمداً این کار را به تأخیر میاندازد تا پول مشمول کمارزش شدن شود! این رویه قدیمی در شهرداری و برخی دیگر از دستگاههای ناراضیتراش در شرایطی رخ میدهد که کسب رضایت عمومی در بالا بردن سطح اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین سرمایههای اجتماعی حاکمیت اهمیت ویژهای دارد. دولت و دستگاههای وابسته به آن با آرای مردمی است که به نظام حاکمیت کشور راه مییابند و وظیفه دارند خدمتگزار مردم باشند و رضایت آنها را جلب کنند. این حق مردم بر حاکمیت است که بتوانند مطالبات خود را بدون چالش و بیآنکه درگیر بوروکراسیهای سخت و پیچیده اداری شوند، وصول کنند.
حتی سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور خودش هم چالش بوروکراسی در نظام اداری کشور را قبول دارد و همین دو، سه روز پیش در مراسم گرامیداشت هفته دولت گفت: «یکی از مشکلات نظام اداری ما بوروکراسی است؛ این پیچیدگی و درهمتنیدگی بخشهای اداری بعضاً موجب کندی کارهاست؛ ما به کار کارشناسی عقیده داریم، اما دموکراسی یک همزاد به نام بوروکراسی دارد.»
از نگاه رئیسجمهور باید فکر کرد و به یک سازوکار چابک با افزایش بهرهوری رسید. در نظام مدیریتی ما، رشد اقتصادی ضرورت دارد و این مهم در پی افزایش سرمایهگذاری و همچنین افزایش بهرهوری بهدست خواهد آمد. افزایش بهرهوری نه فقط موجب رشد تولید، بلکه موجب رشد تولید اعتماد عمومی، رضایتمندی مردم و همچنین رشد سرمایه اجتماعی خواهد شد و این در پرتور یک سازمان اداری چابک و سهل برای امور مردم است.
به گفته رئیسی در شورایعالی انقلاب فرهنگی در خصوص بررسی موانع و همچنین عوامل نارضایتی مردم از سازمان اداری یک گزارش تهیه شدهاست؛ این بررسیها نشان داد در بسیاری از ادارات امکان دستیابی به نتیجه با کمکردن این بخشهای مختلف که موجب کندی میشود انجام خواهد شد. رئیسی تصریح کرد: «به همه مدیران میگویم که یکبار فرایندها را بازنگری کنید. آیا واقعاً این گردشی که در نظام اداری نسبت به امور انجام میگیرد، لازم است؟ یا میشود زمان را کاهش داد؟»