کد خبر: 1202699
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۲ - ۰۰:۲۰
مهدیه برزگری، رئیس مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه صنعتی‌شریف:
سال‌ها تلاش خانواده برای موفقیت علمی فرزند خود در زمان ورود به دانشگاه به بار می‌نشیند و حالا یک دانشجوی جوان از دل یک خانواده قدم در مسیر پیشرفت علمی می‌گذارد. تقریباً مثل همه دوران‌ها که ممکن است فرزندان با گذار روبه‌رو شوند، در نتیجه گذار به دانشگاه و دوران دانشجویی هم مستلزم تغییراتی است که سازگاری افراد با آن می‌تواند استرس‌زا باشد.
نیره ساری
جوان آنلاین: مهدیه برزگری، رئیس مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه صنعتی‌شریف در گفتگو با «جوان» می‌گوید: خانواده‌ها باید بعد از ورود فرزند خود به دانشگاه چند ماهی به او فرصت دهند بتواند ضمن سازگاری تدریجی اولیه، با دانشگاه آشنا شود و به ثبات نسبی برسد. گفت‌وگوی مشروح ما با وی به شرح زیر است. 
 
یکی از مهم‌ترین اتفاقات در خانواده‌ها قبولی فرزند در دانشگاه است؛ اتفاقی که در عین شادی و موفقیت، نگرانی‌هایی را به دنبال دارد چراکه اصلی‌ترین دوره ورود به عرصه جامعه و کسب استقلال مادی و معنوی محسوب می‌شود. با این مقدمه خانواده‌ها چگونه باید تناسب و تعادل را بین حفظ استقلال فرزند خود و راهنمایی و مراقبت رعایت کنند؟
سال‌ها تلاش خانواده برای موفقیت علمی فرزند خود در زمان ورود به دانشگاه به بار می‌نشیند و حالا یک دانشجوی جوان از دل یک خانواده قدم در مسیر پیشرفت علمی می‌گذارد. تقریباً مثل همه دوران‌ها که ممکن است فرزندان با گذار روبه‌رو شوند، در نتیجه گذار به دانشگاه و دوران دانشجویی هم مستلزم تغییراتی است که سازگاری افراد با آن می‌تواند استرس‌زا باشد. باید توجه شود که ورود به دانشگاه آغاز یک مسیر پرفراز‌ونشیب بوده که برای عبور سالم از آن به حمایت و توجه کافی و مناسب خانواده نیاز است. خانواده‌ها نباید فراموش کنند دانشجوی جدید‌الورود در حال حاضر عضوی از خانواده بزرگسال است و ما قرار نیست او را یک دختر یا پسر بچه نوجوان بدانیم بلکه باید با او مثل یک فرد بالغ بزرگسال روبه‌رو شویم. ممکن است لازم باشد نوع ارتباط خانواده با جوان دانشجوی خود در یک قالب جدیدی باشد و طبیعتاً استقلال دانشجو با مراحل قبلی تفاوت دارد. فرد باید فرصت تصمیم‌گیری برای رویداد‌های مهم زندگی خود را داشته باشد، البته که حمایت و همراهی والدین و خانواده، ضروری و سودبخش است، اما باید در یک قالب نو و در شیوه جدید ارائه شود. ما به خانواده‌ها می‌گوییم فرزند خود را پرورش داده، بال پریدن به او بخشیده و ریشه‌های بالندگی برای او را مهیا کرده‌اید، در نتیجه حالا وقت آن است که فرصت پریدن را در اختیارش بگذارید و برای سربلندی و عزت‌نفس فعلی و آینده او تلاش کنید. ورود به دانشگاه یک تحول عظیم برای فرد دانشجو و خانواده است. از یک طرف خانواده‌ها احساس شعف و خوشحالی و غرور دارند و از طرف دیگر ممکن است درگیر احساس دلتنگی یا نگرانی درباره سلامت فرزند خود باشند. قدرت حل مسئله، مراقبت از خود، صلاحیت دوستان جدید برای معاشرت و دفاع مناسب فرزندان در برابر خطرات از جمله درگیری‌های ذهنی والدین است که برای عبور صحیح از آن باید دوران رشد فرزند خود را مرور کنند. احتمالاً به خاطر دارند در خردسالی فرزند خود به گونه‌ای رفتار می‌کردند که او با شفقت محیط خود را بشناسد و بعد برای ادامه مسیر تصمیم بگیرد. کودک گاهی در میان بازی و شیطنت‌های خود نیم‌نگاهی به اطراف دارد تا از حضور والدین خود اطمینان کسب کند تا با احساس امنیت بیشتر به بازی خود ادامه دهد. در نوجوانی نیز همین طور است، البته که نوع نگاه فرزند در این دوران به نسبت قبل تفاوت دارد، اما برای کشف دنیای بیرون به استقلال بیشتر نیاز دارد تا هر کجا نیاز به کمک داشت، بدون تردید والدین نقش خود را ایفا کنند. ورود به دانشگاه نیز از این قضیه مستثنی نیست و مثل مراحل قبلی خواهد بود. دانشجوی جدید‌الورود با حمایت خانواده می‌تواند قدم به دنیای جدید بگذارد و تلاش کند ماهیت و الزامات حضور موفق در این جامعه را شناسایی کند، بنابراین اگرچه رابطه حمایتگرانه به ویژه در سال اول حیاتی است، اما خانواده‌ها باید مراقبت باشند به رغم در‌دسترس‌بودن به گونه‌ای رفتار نکنند که فرزند حس کند مزاحمتی برای او ایجاد می‌شود؛ طوری نباشد که با پیگیری‌های مکرر و کنکاش‌های بیش از حد در مورد جزئیات روزانه فرزند، مثل «چی خوردی»، «چی پوشیدی»، «کجا بودی» و «درس‌ات رو خوندی یا نه» سؤال شود. والدین نباید در مواجهه با هر مشکل بزرگ و کوچک فرصت رشد و حل مسئله و استقلال در تصمیم‌گیری را از دانشجو بگیرند بلکه باید حضور داشته باشند و در دسترس قرار گیرند تا فرزند آن‌ها در زمان مقتضی برای کسب مشورت و مراجعه به والدین بتواند راهنمایی لازم را کسب کند. 
 
والدین چگونه با تغییر رفتار‌های فرزند خود در دوره گذار از مدرسه به دانشگاه مواجه شوند که حداقل‌ترین آسیب‌ها به کانون خانواده و فرزند منتقل شود؟ 
ورود فرزند به دانشگاه به معنای تمام‌شدن مشکلات او نیست. فقط مسئله و چالش‌های فرزند بعد از ورود به دانشگاه رنگ و بوی جدیدی می‌گیرد و به دنبال آن تغییرات رفتاری را شاهد هستیم که تا پیش از ورود به دانشگاه در فرزند خود مشاهده نکرده بودیم، اما به موازات این تغییرات والدین باید سبک رویارویی را به‌روزرسانی کنند تا با مسائل دانشجو مثل دوران نوجوانی برخورد نکنند. خانواده‌ها باید بپذیرند بخشی از تغییرات به ماهیت سن و مقطع زندگی فرزندان برمی‌گردد. خانواده‌ها باید بعد از ورود فرزند خود به دانشگاه چند ماهی فرصت دهند تا دانشجو بتواند ضمن سازگاری تدریجی اولیه، با دانشگاه آشنا شود و به ثبات نسبی برسد. مثلاً اگر فرزند آن‌ها گفت حاضر نیستم به دانشگاه بروم یا نمی‌خواهم ادامه دهم، آشفته نشوند چراکه ممکن است فرزند آن‌ها چند هفته آینده تلاش کند توضیحات خود را ارائه کند. والدین باید تلاش کنند فرزند خود را به سمت افراد معتمد چه در نزدیکان و چه دانشگاه سوق دهند، اما برای آن‌ها تصمیم نگیرند. اگر تغییرات رفتاری در فرزندان کاملاً با شخصیت و پیشینه فرزند نامتناسب بوده و به طور ملموس بیش از حد غیرطبیعی است، عملکرد روزانه فرزند یا تحصیل او را مختل نکنند بلکه از متخصصان مراکز مشاوره کمک بگیرند و تلاش کنند گرفتن مشورت از متخصص را امر طبیعی جلوه دهند. کاهش وزن جدی، عدم‌رعایت بهداشت فردی، آشفتگی و زودرنجی بیش از حد، کاهش روابط اجتماعی و روی‌آوردن به انزوا و غیبت‌های مکرر یا به کاربردن عبارات مستقیم و غیرمستقیم در مورد خودکشی از جمله علائم هشداری است که خانواده‌ها باید نسبت به آن‌ها هوشیاری به خرج دهند و باید برای گرفتن کمک تخصصی اقدام کنند. 
 
به صورت کلی مشکلات دانشجویانی که از راه دور وارد شهر دیگری می‌شوند، چیست و بهترین و مؤثرترین شیوه رفتاری خانواده‌ها با فرزند دانشجوی خود در شهر دیگر باید چگونه باشد؟
مشکلات و مسائل دانشجویان راه دور بیشتر به بحث انطباق با شرایط زندگی دور از خانواده برمی‌گردد. دانشجو در حال تجربه محیط جدیدی است؛ محیطی که از اتاق مستقل خبری نیست و مادر برای مهیاکردن غذای گرم حضور ندارد و در زمان بیماری کسی برای تیمار کردن کنار او نیست. افزون بر این فرد مجبور به سازگاری با افراد دیگر می‌شود، باید حقوق دیگران را رعایت کند و احترام بگذارد چراکه در غیر این صورت طرد می‌شود و برخورد از سمت دانشگاه صورت می‌گیرد. دلتنگی نسبت به خانواده و اعضا وجود خواهد داشت و فرد مجبور به حل مسائل به صورت انفرادی است. در کنار همه این‌ها آشنایی با شهر جدید هم به موضوع اضافه می‌شود. فرد از شهر کم‌برخوردار به شهر بزرگ می‌آید و گاهی شهر پرزرق و برق‌تر و دارای امکانات بیشتر است که دانشجو مجبور به تعامل و معاشرت با افرادی می‌شود که جهان‌بینی و سبک زندگی متفاوت‌تری دارند. مقایسه خود با افراد دیگر و تلاش برای فاصله گرفتن از چاله خودکم‌بینی و تحقیر و نیز حفظ عزت‌نفس از دیگر چالش‌های موجود است. خودکنترلی در مقابل دیگران، توانایی «نه» گفتن و نیز برنامه‌ریزی برای پیشبرد اهداف بدون نظارت خانواده از جمله مواردی است که دانشجو باید انجام دهد. خانواده‌ها باید چند نکته را مد نظر قرار دهند، از جمله اینکه به طور منظم با فرزند خود در ارتباط باشند و اینگونه نباشد که ماه‌ها از او بی‌اطلاع باشند، بلکه منظم‌بودن تماس قابل اهمیت است. فرزند آن‌ها ممکن است در مورد مسائل عادی روزانه مجبور به مراجعه به والدین باشد. خانواده‌ها بهتر است مدیریت برخی تماس‌ها را به عهده فرزند خود بسپارند و با پناه آوردن فرزند خود برای مشورت از میان گزینه‌های موجود در محیط دانشگاه، بهترین گزینه را انتخاب کنند و مستقیم نگویند که کدام کار را انجام دهد. والدین به فرزند خود القا کنند که سازگاری با محیط جدید عادی است. باید به او یادآوری کنند که تا به حال از عهده مشکل خود برآمده است و بعد از این هم خواهد توانست. از گفتن این جمله به شدت پرهیز کنید: اینکه مسئله مهمی نیست، بچه‌های مردم در کشور دیگری در حال تحصیل هستند. خانواده‌ها تلاش کنند از کوچک‌نمایی مشکل فرزند خود اجتناب کنند و حس درک‌نشدن یا فهمیده‌نشدن را به فرزند خود منتقل نکنند. بهتر است متوجه باشند دلتنگی برای خانه ممکن است برای هر دانشجویی رخ دهد. به فرزند خود تفهیم کنید در خانه همیشه به روی آن‌ها باز و آغوش خانواده گشوده و فرزند در هر شرایطی برای‌تان عزیز است. اگر والدین متوجه شدند فرزندشان تصمیمی گرفته است که آن‌ها مطلع نشده اند یا مورد پذیرش خانواده نیست، باز هم با این نگاه که خانه و خانواده امن‌ترین جاست، کوشا باشند و نگرانی خود را طوری آشکار نکنند که دانشجو برای دورشدن والدین از اضطراب در بیان مشکلات خود پرهیز کند و نگران برهم ریختن والدین خود باشد. چک‌کردن و راهنمایی‌کردن را تا جایی ادامه ندهند که با استقلال فرزند آن‌ها در تناقض باشد که این موضوع موجب ایجاد احساس فشار بر فرزندان می‌شود و در نتیجه مأیوس‌شدن از صحبت با خانواده را به دنبال دارد. 
ما خانواده‌هایی داشته‌ایم که با یک سرماخوردگی کوچک هر نیم‌ساعت با فرزند خود در تماس هستند و از آن‌ها برای اثبات خوردن دارو یا رفتن به پزشک عکس طلب می‌کنند. شکی در دلسوزی وجود ندارد، اما باید شرایطی باشد که فرزند در هر مورد و مسئله‌ای حس کند می‌تواند به والدین خود زنگ بزند. برای استقلال فرزند خود باید ارزش قائل شد. نکته دیگر اینکه بهتر است فرزند دور از خانواده در جریان موضوعات کلی خانه قرار گیرد و اینگونه نباشد که ارتباط فرزند خارج از خانه و ساکن در شهر دیگر کاملاً منقطع شود، اما اگر مواردی بوده که کاری از دست فرزند‌شان ساخته نیست، لزومی ندارد که خانواده‌ها نگرانی‌های جزئی و روزانه را با او مطرح کنند چراکه این کار باعث می‌شود دانشجو احساس گناه و عذاب وجدان داشته باشد یا از تنها گذاشتن والدین خود دچار اضطراب شود. در بسیاری موارد که دانشجو تنهاست، اتفاقاً باید به او کمک کرد، زیرا این حس در او تقویت می‌شود که خانواده به توان حل مسئله‌اش اطمینان دارد و فرزند خود را از امین‌ترین افراد خانواده می‌دانند. بهتر است خانواده‌ها فرزندان خود را برای فعالیت‌های درسی و غیردرسی تمهیدشده از سوی دانشگاه تشویق کنند. والدین فرزند خود را برای استفاده از اردو‌ها و سالن‌های ورزشی و کارگاه‌های مهارت‌های غیردرسی تشویق کنند. مزایای دوربودن از خانواده و استقلال را تمرین و به فرزند خود یادآوری کنند. کسب استقلال مثل سایر مهارت‌ها نیازمند یادگیری است. به فرزند خود دلگرمی دهند که در عین سختی او را در این مسیر پرفراز‌و‌نشیب رها نخواهند کرد و آغوش خانواده برای هر موضوعی باز خواهد بود. در کنار تمامی موضوعات مطرح‌شده اگر خانواده‌ها حس کردند در برخورد با فرزند دانشجو نیاز به کمک تخصصی دارند، مراکز مشاوره دانشجویی امکان راهنمایی دارند. باید این نکته را متذکر شد که مراکز مشاوره امن است و هیچ‌گاه مسائل بازگوشده با دانشجویان و فرزندان آن‌ها با خانواده‌ها در میان گذاشته نمی‌شود و البته به این معنی نیست که ما خانواده‌ها را راهنمایی نمی‌کنیم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار