کد خبر: 1205683
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۴۰۲ - ۰۲:۲۰
من هم مثل تقریباً همه‌مون، یاد گرفتم که چیزایی بخوام و سعی کنم بهشون برسم. یاد گرفتم چیزای زیادی بخوام تا اگر به بعضی‌هاشون رسیدم یا بعضی‌هاشون رو رها کردم، هنوز خواسته دیگه‌ای داشته باشم که هُلم بده

جوان آنلاین: محمود مقدسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
گفت: از زندگی چی میخوای؟
گفتم: خیلی چیزا. اما اخیراً یه تردید بزرگ هم توی من به‌وجود اومده. اینکه واقعاً باید این همه چیز رو خواست؟
گفت: یعنی چی؟
گفتم: ببین، من هم مثل تقریباً همه‌مون، یاد گرفتم که چیزایی بخوام و سعی کنم بهشون برسم. یاد گرفتم چیزای زیادی بخوام تا اگر به بعضی‌هاشون رسیدم یا بعضی‌هاشون رو رها کردم، هنوز خواسته دیگه‌ای داشته باشم که هُلم بده. انگار همیشه هم از نرسیدن ترسیدم و هم از خواسته نداشتن. الان ولی شک کردم. فکر می‌کنم مسئله این نیست که ما از زندگی چی میخوایم. انگار باید پرسید که زندگی از ما چی میخواد؟ زندگی ظاهراً از ما میخواد که برای ادامه پیداکردنش، خواسته داشته باشیم و پی خواسته‌هامون رو بگیریم. انگار خواسته نداشتن و تلاش نکردن یعنی مرگ.
گفت: پیچیده حرف می‌زنی. میشه ساده‌تر بگی؟
گفتم: دلم میخواد با زندگی بازی کنم. میخوام ببینم اگه مسیر آشنای زندگی رو نری، چی میشه؟ مثلاً اینکه هی خواسته جدید نسازی. بایستی و تماشا کنی. می‌دونم که خود نرسیدن، آدم رو مجبور می‌کنه که پی تکلیف ناتمامش رو بگیره. ولی میخوام حتی اون تکالیف ناتمام رو هم رها کنم.
گفت: چی میشه اون وقت؟
گفتم: مضطرب میشم. توی دلم خالی میشه. حس می‌کنم یه کاری هست که نکردم.
گفت: پس دوباره برمی‌گردی به خواستن.
گفتم: آره، این روزا، گاهی چیزایی رو می‌خوام که فقط خواسته باشم. خودشون دیگه اونقدری برام مهم نیستن. انگار اگر نخوام یا با مرگ روبه‌رو میشم یا با اضطراب. ولی دلم نمی‌خواد دست از این بازی گهگاه بی‌میلی و نخواستن بردارم. دلم نمی‌خواد یکسره و از سر اجبار بخوام. دلم می‌خواد بازیگوش باشم و خودم رو نسپرم به مسیر طبیعی زندگی.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار