اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از نامش پیداست به بررسی «جایگاه روحانیت در اندیشه سیاسی امامخمینی» پرداخته است. این پژوهش از سوی جعفر برهانی انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در معرفی این کتاب به نکات پی آمده اشارت برده است: «امامخمینی رهبر بزرگ انقلاب اسلامی علاوه بر بسیج سیاسی تودههای مسلمان، نقش مهمی در بازسازی نقش روحانیت شیعه در حوزه مسائل سیاسی ایفا کرد. از آنجا که رهیافت فرهنگی از مشخصههای اصیل انقلاب اسلامی است و از این منظر تحلیلها و ارزیابیهای درستی از ماهیت انقلاب به عمل آمده است، بدون اصلاح رویکرد روحانیت شیعی این امر ناممکن مینمود. رهیافت فرهنگی، محقق را به فهم دقیق از جامعه دینی - که روحانیت شیعه متولی آن است- رهنمون میسازد. امام در نهاییترین مرحله برخورد سیاسی خویش، حکومت غیرمعصوم غیرماذون را نامشروع اعلام کرد و با رد اصلاحات تدریجی سیاسی خواهان انقلاب فراگیر برای ساقطکردن رژیم شاهنشاهی شد. در این میان روحانیون جوان و فاضل حوزههای علمیه در تمام طول مقطع تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا پیروزی انقلاب اسلامی تلاش و همت خود را مصروف تحقق اهداف مقدس امامخمینی قرار دادند. توجه امام به تغییر در رویکرد روحانیت و بسیج تودههای مسلمان، موجب برتری الگوی انقلابیگری و مبارزه در فرهنگ سیاسی شیعه شد. فرآیند این اندیشه انقلابی موجب شکلگیری رفتار انقلابی و مقابلهجویانه با اسلامستیزی و اسلامزدایی رژیم پهلوی شد. ابزار عمده و تاکتیکهای مورد استفاده مردم مطلقاً برخاسته از نمادگرایی مذهبی بود که عموماً از درون مساجد و هیئتهای مذهبی بیرون میآمد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرآیند پیشتازی روحانیت و اندیشه اسلامی با قاطعیت از سوی امامخمینی مطرح شد. براساس دیدگاه امامخمینی، روحانیون اصیل شیعه حاملان واقعی مکتب اسلام محسوب میشوند که باید با حفظ شاخصهای مکتبی و اخلاقی در ادامه از انقلاب اسلامی پاسداری کنند. اساسیترین وظیفهروحانیت خط امام، به حفاظت از انقلاب اسلامی اختصاص یافت. کتاب حاضر تحت عنوان روحانیت و حکومت، جایگاه روحانیت در اندیشه سیاسی امامخمینی به بازخوانی این مهم پرداخته است....»
در بخشی از این اثر، توجه امام خمینی به آرا و افکار عمومی به ترتیب پی آمده تشریح شده: «با وجود انتصاب الهی ولایت فقیه، سیره امام حاکی از آن است که ایشان رهبری خود را به قبول مردم مستند کردهاند و با این عمل، علاوه بر احترام به مجاهدتهای مردم احتیاط و محکمکاری فقهی و سیاسی را نیز رعایت کرده اند: ما به واسطه اتکا به این آرای عمومی که شما الان میبینید و دیدید، تاکنون که آرای عمومی با ماست و ما را به عنوان وکالت یا بفرمایید به عنوان رهبری همه قبول دارند. از این جهت ما یک دولتی را معرفی میکنیم. من باید یک تنبه دیگری هم بدهم و آن اینکه من که ایشان [مهندس بازرگان]را حاکم کردم، یک نفر آدمی هستم که به واسطه ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم، ایشان را قرار دادم. ایشان واجبالاتباع است... حتی در ایام اولیه پیروزی انقلاب اسلامی و در مقطع قبل از رأیگیریها، امام در بیانات خود حکومت اسلامی را متکی به انتخاب مردمی میدانستند که با حضورشان در راهپیماییها به نظام اسلامی لبیک گفتهاند. بنا به فرموده ایشان اصل لزوم تشکیل جمهوری اسلامی را ملت ایران در رفراندم تاسوعا و عاشورا در سراسر کشور اعلام کردهاند.»