جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، به بازنمایی زندگی مجید شریف واقفی از چهرههای شناخته شده سازمان موسوم به مجاهدین خلق، به روایت اسناد پرداخته است. این پژوهش از سوی فرزاد ساسانپور انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در بسط موضوع این کتاب، به موضوعات پی آمده اشارت برده است:
«با سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، نیروهای مخالف، سرکوب، زندانی و تبعید شدند. گرچه سیاستهای انقباضی رژیم، بساط توسعهسیاسی را در هم پیچید، اما سیاست توسعه اقتصادی و اجتماعی، هر چند بسیار کند و بیشتر به صورت نمایشی ادامه یافت. برخی از نیروهای مخالف رژیم که سیاست سرکوب حکومت در چند سال قبل را از نزدیک ملاحظه کرده بودند، تنها راه تغییر در وضعیت موجود را در به دست گرفتن اسلحه و مبارزه مسلحانه میدیدند. از اواسط دهه ۴۰ به تدریج در شهرهای مختلف ایران به ویژه شهرهای بزرگ - که دانشگاههای مهم کشور در آنها قرار داشتند- دستهها و گروههای مسلح مخالف حکومت تشکیل شدند. این گروهها عمدتاً از دو جریان فکری و ایدئولوژیک تأثیر میپذیرفتند و اصول و آرمانهای حرکت خود را از این ایدئولوژیها استخراج میکردند. دو جریان فکری مذکور عبارت بودند از: اسلام و مارکسیسم. ایدئولوژی اسلامی که ریشه در فرهنگ، تاریخ و سنتهای این مرز و بوم داشته و مشحون از آرمانهای عدالتخواهانه و ظلمستیز بود، بار دیگر مورد توجه مبارزان و مخالفان شاه قرار گرفت و علاوه بر رهبران روحانی مخالف حکومت، گروهی از استادان و تحصیلکردههای دانشگاهها که با ایدههای جدید دنیای معاصر نیز آشنا بودند، سعی در تلفیق آرمانهای دینی و علمی جدید داشته و از اسلام، به عنوان ایدئولوژی مبارزه بهره میجستند. این برداشتهای جدید از اسلام، در میان قشرهای روشنفکر، طبقه متوسط سنتی و طبقات فرودست جامعه آن روز ایران با اقبال زیادی روبهرو شد. اما ایدئولوژی مارکسیستی که آرمان اصلی آن ستیز با امپریالیسم، سرمایه داری و بورژوازی و استقرار حکومت طبقه کارگر در تمام کشورها بود، به علت آرمانهای عدالتخواهانهاش مورد توجه نیروهای مبارز قرار گرفته بود. به ویژه پیروزی چریکهای کمونیست در چین، امریکای لاتین و...، اشتیاق به این ایدئولوژی را در بین قشرهایی از جامعه برانگیخته بود. درست در این دهه دستهجات و گروههای مسلح مارکسیستی با گرایشهای متعدد مائوئیست، لنینیست، طرفداران چهگوارا و... تشکیل شدند. منشأ جنبشهای چریکی در ایران به دهه۵۰ هجری شمسی باز میگردد. در بین سالهای ۱۳۵۶- ۱۳۴۹، چند سازمان چریکی در ایران ایجاد شد که عبارتند از: سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، سازمان مجاهدین خلق با دو انشعاب مجاهدین اسلامی و مجاهدین مارکسیست، گروههای کوچک منطقهای با گرایش اسلامی مانند گروه ابوذر در نهاوند و گروههای کوچک و مستقل با گرایش مارکسیست مانند گروه توفان، حزب دمکرات کردستان و سازمان انقلابی حزب توده. از میان این گروهها، چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین بزرگترین بودند. سابقه تأسیس سازمان مجاهدین خلق به حدود سال ۱۳۴۴ باز میگردد. اعضای اصلی این سازمان از جناح مذهبی جبهه ملی و نیز اعضای نهضت آزادی بودند. علیاصغر بدیعزادگان، محمد حنیفنژاد، سعید محسن، محمد [محمود]عسگریزاده، عبدالرسول مشکین فام و احمد رضایی، هسته اصلی سازمان مجاهدین را پی افکندند. این هسته به تدریج به شهرهای اصفهان، شیراز، تبریز و... گسترش یافت....»