جوان آنلاین: روز یکشنبه دادستان علیه عباس عبدی اعلام جرم کرد. گفته میشود دلیل این اعلام جرم یادداشت روز یکشنبه او در روزنامه اعتماد است؛ یادداشتی که پیش از حمله دفاعی ایران به سرزمینهای اشغالی نوشته شده بود، اما تا روزنامه به چاپ برسد، تقریباً همزمان با حمله مذکور منتشر شد و نشان داد تحلیل عباس عبدی در موضوع چگونگی پاسخ ایران به حمله رژیم صهیونیستی چقدر از واقعیتی که در حال طرحریزی و وقوع بود، فاصله داشت. اینکه اعلام جرم علیه عبدی دقیقاً برای چه موضع و مطلبی بوده، موضوع ما نیست و صرفاً به نکتهای جالب از یادداشت او میپردازیم.
او در یادداشت خود تأکیدی چندباره دارد که ایران از تقابل مستقیم با اسرائیل پرهیز دارد. مثلاً در چرایی اینکه افکار عمومی عدم پاسخ ایران به اسرائیل را یک شکست میداند، مینویسد: «علت سوم کوشش ایران برای پرهیز از تقابل مستقیم است، زیرا این نوع تقابل معنای خاص خود را دارد و نیروهای جهانی را درگیر ماجرا میکند و ایران مطلقاً از آن استقبال نمیکند و این نکتهای است که اسرائیل نیز میداند، به همین علت میکوشد که مستقیم، ولو غیررسمی، وارد درگیری شود؛ برخلاف ایران که غیرمستقیم و غیررسمی عمل میکند.»
و در جایی دیگر باز مینویسد: «اسرائیل میداند که بهترین راه برایش به چالش کشیدن مستقیم ایران است؛ چیزی که ایران به علل روشنی از آن پرهیز دارد. بنابراین اسرائیل میداند که ظرفیت بالا بردن دوز چنین حملاتی را دارد و چنین حملاتی ایران را در موقعیت بدتری از حیث پاسخ دادن قرار میدهد و با وقوع اینگونه حملات، امکان دادن پاسخ همسنگ و مناسب از نیروهای نیابتی نیز وجود ندارد. بنابراین گرچه میتوان علت عدم پاسخگویی مستقیم ایران را فهمید و حتی از آن دفاع کرد، ولی پاسخ ندادن نیز، طرف اسرائیلی را تشویق به انجام اقدامات بیشتری میکند و از این نظر پاسخ ندادن نیز تبعات منفی دارد.»
در حالی این مطالب عباس عبدی صبح یکشنبه ۲۶ فروردین منتشر شد که ایران دیگر به اسرائیل حمله کرده و وارد رویارویی مستقیم با صهیونیستها شده بود، امری که اغلب تحلیلگران سیاسی آن را پیش بینی کرده بودند و خصوصاً پس از خطبههای نماز عید فطر رهبر انقلاب در مصلای تهران، احتمال آن را خیلی بیشتر میدانستند. چه آنکه معظمله در آن سخنرانی، هم حمله رژیم صهیونیستی به سفارت ایران را عرفاً حمله به خاک کشورمان توصیف کرده بودند و هم تأکیدی دوباره داشتند که «باید تنبیه شود و تنبیه هم خواهد شد.» پیش از ایشان هم البته سید حسن نصرالله در دو سخنرانی تأکید کرده بود که ایران پاسخ حمله صهیونیستها به سفارتش در دمشق را میدهد.
اما عباس عبدی با قاطعیت مینویسد که ایران از رویارویی مستقیم پرهیز دارد و نمیخواهد وارد چنین فضایی شود. نیمه شبی که این یادداشت عبدی به زیر چاپ رفت، ساعتی از پرواز پهپادها و موشکهای ایران به مقصد سرزمینهای اشغالی میگذشت و تحلیل عبدی اشتباه بود. او البته در همان یادداشت و در موضوع درگیری نظامی نوشته بود که «تنش و درگیری مذکور فروکش کرده است» که این تحلیلش هم اشتباه بود. همچنین او معتقد بود که نیازی به حمله ایران به اسرائیل نیست: «برخلاف تصور رایج معتقدم که حمله اسرائیل در اصل واکنشی بوده است و نیازی به پاسخ و واکنش ایران ندارد.» جالب آنکه عبدی در پایان همین یادداشت علیه این نظر خودش مینویسد و میآورد که «پاسخ ندادن نیز، طرف اسرائیلی را تشویق به انجام اقدامات بیشتری میکند و از این نظر پاسخ ندادن نیز تبعات منفی دارد.»
این اولین بار نیست که عبدی اشتباه میکند. او یک بار با قاطعیت از دیوار سفارت امریکا بالا رفت، و بعد بارها بر پشیمانی پای فشرد. همین تغییر نظر باید او را محتاط میکرد که اینقدر قاطع نظر سیاسی ندهد و باز با قاطعیت از دیوار بالا نرود. گرچه در شماره بعدی روزنامه اعتماد، به نظر میرسد او از نوشتن پیرامون جنگ منصرف شده و در اوج اخبار و تحلیلهای جنگ میان رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران، ترجیح داده در مورد سیاست فرزندآوری در ایران بنویسد که آن هم البته معلوم نیست درست تحلیل کرده باشد، زیرا در حالی عبدی سیاست جایزه دادن و تشویق مالی را نقد میکند که بسیاری از کشورها چیزی بیشتر از این نکردهاند و کرهجنوبی نیز با آن همه پیشرفت در فناوری و توسعه، اکنون که منفیترین نرخ رشد جمعیت جهان را دارد، فقط به یک جایزه بزرگ بسنده کرده است.