جوان آنلاین: خاصیت فضای مجازی در کشور ما این است که میتواند هر روایتی را کاملاً معکوس، نادرست و ناسازگار ارائه کند. در مورد پاسخ ایران به جنایت صهیونیستها هم دشمنان انقلاب از یک طرف در این فضا مطرح میکردند جمهوری اسلامی جرئت پاسخ ندارد و وقتی که ایران پاسخ داد این رفتار را نوعی ماجراجویی معرفی میکردند و تلاش میکنند اینگونه به مردم تلقین کنند که این رفتار موجب ورود کشور به حالت جنگی است و باید از آن خودداری میشد، در این شرایط مسئله مهم میزان تأثیر جامعه از مسائل مطرحشده از طرف دشمنان انقلاب در فضای مجازی و دلایل همراهی یا عدم همراهی با آن است. به منظور بررسی میزان و دلایل همراهی جامعه با این وضعیت و شیوه صحیح برخورد با این نوع اتفاقات «جوان» با محسن ردادی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه گفتگو کردهاست که بخش دوم آن در ادامه ارائه میشود.
چه مسئلهای موجب میشود که جامعه به نظرات دشمنان انقلاب در فضای مجازی بها دهند؟
در غیاب گفتگو با مردم این روایات بسیار ناقص، نازل و مبتذل فراگیر میشود. ما همانطور که رهبر انقلاب فرمودند نیازمند وحدت کلمه هستیم. اینکه تصمیم خوبی براساس مطالعات گرفته و براساس آن اقدام شود کفایت نمیکند، ما در مرحله همدلی، همزبانی و همکلام شدن نیازمند یک کار ویژه هستیم. به جز اینکه باید پاسخ به جنایت صهیونیستها با بررسی تمام جوانب انجام شود که شد، اما نیاز است مدام با مردم گفتگو شود و این پیام هم از جانب مردم منتقل شود هم دشمن آن را دریافت کند که اگر اقدامی صورت میگیرد، آن برآیند نظر مردم است و دولت به عنوان مجری در حال اعلام نظر شهروندان است و کاری که انجام شد یک تصمیم ملی بود. اگر غیر از این باشد کار دشوار میشود و به نظرم به همین دلیل بود که رهبر انقلاب روی وحدت کلمه تأکید کردند، منتها این کار دولتی هاست که فقط نیایند این کلام را تکرار کنند و وحدت کلمه یکسری لوازم دارد و نیاز است با مردم همکلام شوند، صبر و تحمل خود را بالا ببرند و به حرف مردم گوش دهند، مردم حرف خود را آزادانه بزنند و دولتها نیز منطقی، خونسرد و بدون تنش به حرف مردم پاسخ دهند. به مردم نشان داده شود اگر ما کاری انجام میدهیم فقط به خاطر شماست و اگر راه حل بهتری دارید، شما بیان کنید.
دولتیها باید کاملاً از موضع برابر با مردم صحبت کنند و نشان دهند که فقط کارگزار مردم هستند، در این صورت است که وحدت کلمهای که رهبر انقلاب تأکید کردند حاصل میشود و نتیجه این وحدت کلمه این است که دیگر هر کسی به فکر خودش نیست و منفعت طلبانه اقدام نمیکند، چون خودش را در این کلیت میبیند و در آن زمان روندها به شکلی جلو نمیرود که موجب التهاب و رقابتهای نابجا در زمان بحران شود.
همیشه شرایط جامعه در زمان بحران با زمان جنگ مقایسه میشود، چقدر جامعه ما با جامعه زمان جنگ قابلمقایسه است؟ بالاخره آن جامعه اول انقلاب بود و اکنون جامعه چهل سال انقلاب را از سرگذرانده و بالا و پایینهای بسیاری را دیدهاست؛ طبیعتاً خیلی از اتفاقاتی که نامطلوب بوده هم برای جامعه اتفاق افتاده با توجه به این مسائل اگر شرایطی مانند آن زمان پیش آید، جامعه چگونه خواهد بود؟
جوابی که خیلی از جامعه شناسان دوست دارند بگویند و از یأس و ناامیدی برمیخیزد، این است که همهچیز از دست رفته، بی اعتمادی حاصل شده و اگر از یکی از این جامعهشناسان معمولی و افراد آکادمیک متعارف سؤال کنید معمولاً اینگونه پاسخ میدهند که آن دوره تمام شدهاست، ولی من میگویم ما هر دو تجربه تلخ و شیرین را داشته ایم و مردمی که الان حضور دارند، قطعاً تجربه شان بیشتر از مردم اول انقلاب است و التزام، فهم و درک آنها بیشتر از مردم انقلاب است. حالا اینکه مردم چگونه رفتار میکنند، آیا مانند زمان جنگ تحمیلی رفتار میکنند و راهبرد آنها یاریگری و همکاری است یا مانند زمان اشغال ایران بعد از جنگ جهانی دوم در شهریور ۱۳۲۰ خواهد بود که رفتار مردم اصلاً یاریگرایانه نبود، بلکه دنبال رقابتجویی بودند و اگر کسی مثلاً انبار گندم داشت، مخفی کند تا سودی از شرایط موجود ببرد، بستگی به این دارد که مسئولان و حاکمان چقدر اهل گفتگو با مردم هستند.
تفاوت زمان جنگ با زمان اشغال ایران این است که رضاخان اصلاً اهل گفتگو با مردم نبود و فقط میگفت بزن برویم جلو و اصلاً اینکه مردم چه کسی هستند برایش مهم نبود، ولی در زمان انقلاب و جنگ تحمیلی اینگونه نبود و هر اتفاقی که میافتاد، امام، رئیسجمهور و مسئولان میآمدند با مردم صحبت میکردند. این عبارت وحدت کلمه که رهبر انقلاب اخیراً فرمودند شاید پرتکرارترین جملهای بود که امام خمینی در تمام طول عمر خود فرمودند. حضرت امام (ره) با مردم صحبت و گفتگو میکردند و قاعدتاً بین مسئولان نیز همینطور بود. مسئولان در نمازجمعه صحبت میکردند و مردم هم میآمدند نظر میدادند و قاعدتاً مردم هم به همین سمت میرفتند.
الان چطور مسئولان باید مردم را قانع کنند؟
اگر مسئولان با مردم صحبت کنند، نظرهای مردم را بشنوند و مطابق با نظر مردم عمل کنند، نتایج آن را خواهند دید. مردم ایران در طول تاریخ ثابت کردهاند که یک غرور خاصی دارند، استقلال طلب هستند و اگر بیگانهای بخواهد به خاک و تمامیتارضی تعرض کند برنمی تابند. این هم به قول دکتر ابراهیم فیاض باز میگردد به اینکه مردم ایران یک پیشینه امپراتوری دارند و یک غروری در آنها هست و اگر با مردم درست صحبت شود، آن همدلی و همزبانی شکل میگیرد، چون این ویژگی در فرهنگ ما هست که نمیپذیریم زیر بار سلطه برویم و اگر به ما تعرض شود، ساکت نمینشینیم و دست روی دست بگذاریم، حتماً مردم همراه میشوند. منتها جامعه شناسان متعارف ما خیلی اعتقادی به این موضوع ندارند و از طرف دیگر تصور بعضی از مسئولان نیز این است که ما اگر کاری را جلو ببریم، شاید کفایت کند و البته ناامید هستند که این مردم مردم اول انقلاب باشند هر چند کاملاً برخلاف مشی و نظر رهبر انقلاب است که کاملاً به مردم اعتماد دارند. برخی از جامعه شناسان و مسئولان معتقدند که مردم عوض شدهاند و آن مردم نیستند، بنابراین باید همه چیز از گران شدن بنزین تا هر چیز دیگری را از آنها پنهان کرد، در این تفکر مردم به جای اینکه راهحل باشند، مانع هستند و خب معلوم است که این رفتار موجب بی اعتمادی متقابل خواهد شد و مردم هم همراه نمیشوند و واکنشها منفی میشود. پس در پاسخ به اینکه مردم در شرایط جنگی چگونه رفتار میکنند، باید گفت اگر مسئولان مثل اول انقلاب رفتار کنند با مردم صادق و همراه باشند و به حرف مردم گوش بدهند، مردم هم مانند اول انقلاب رفتار خواهند کرد.