حميد رشيدي
جوان آنلاین: انتظارات بالا، اما كاملاً برحق است. وزنهبرداري هر دوره يكي از اميدهاي ايران براي كسب مدال بوده و بارها با كسب خوشرنگترين مدال المپيك، نقش قابل توجهي در موفقيتهاي ايران در بزرگترين رويداد ورزشي دنيا ايفا كرده است. با وجود اين به زعم بسياري، وزنهبرداري طي سالهاي اخير دچار افت محسوسي شده است. كاهش سهميههاي المپيك ميتواند يكي از دلايل اين تصور باشد. هر چند سهميه وزنهبرداري ايران در المپيك توكيو به دليل دوپينگ از چهار به دو كاهش يافت، اما در اين دوره، با توجه به تصميمات جديد IOC و فدراسيون جهاني وزنهبرداري، تعداد سهميههاي اين رشته به طور كلي براي تمام كشورها به سه كاهش يافته است. در حالي كه پيشتر تعداد اين سهميهها ششهفت عدد بود و اين كاهش سهميه به ضرر كشورهايي چون ايران است كه همواره حساب ويژهاي روي مدال وزنهبرداري در المپيك ميكنند. با وجود اين اما مراقبت درست و اصولي فدراسيون و مربيان تيمهاي ملي مانع كاهش سهميه ايران در اين دوره شد، ولی متأسفانه در كسب هر چهار سهميه ناكام بوديم، چراكه از همان نخست جز خود دهدار، كسي به اين وزنهبردار نگاه المپيكي نداشت، در حالي كه اگر اجازه نميدادند كار قطعيشدن سهميه او به ايستگاه آخر بكشد، شايد امروز ما با چهار سهميه خود را براي پاريس آماده ميكرديم، اما مجموعهاي از اشتباهات، مانع از اين اتفاق شد؛ اشتباهاتي كه بايد براي ممانعت از تكرار دوباره از آنها درس بگيريم، هرچند شايد هر مربي ديگري جاي سرمربي تيمملي بود، وزنههايي متفاوت از آنچه نصيرشلال براي دهدار انتخاب كرد را انتخاب ميكرد، اما واقعيت اين است كه سهمیه ورزشكار را هم نبايد ناديده گرفت چراكه براي وزنهبرداري كه دنبال كسب سهميهاست، 214 كيلوگرم وزنهاي نيست كه نتواند از عهده آن برآيد، اما همانطور كه گفتم، مجموعهاي از اشتباهات باعث شد نتوانيم در كسب سهميه دهدار موفق عمل كنيم؛ اشتباهاتي كه بايد تجربه شوند.
بدون شك هيچ مربي، وزنهبردار و حتي رئيس فدراسيوني دوست ندارد با دست خالي از مسابقات كسب سهميه يا حتي المپيك بازگردد، اما بياهميت جلوهدادن ناكامي در كسب سهميه نيز اصلاً قشنگ نيست، خصوصاً كه با توجه به مسيري كه فدراسيون جهاني ترسيم كرده، به رغم بهتر و اصوليترشدن روند كسب سهميه نسبت به دوره قبل، ورزشكار بايد دو سال با حفظ آمادگي و حضور در پنجشش مسابقه انتخابي و زدن ركوردهاي قابل قبول، جايگاه خود را جهت كسب سهميه در رنكينگ حفظ كند و اين اصلاً كار آساني نيست، خصوصاً كه مصدوميت خبر نميكند، به همين دليل كسب سهميه المپيك اتفاق بسيار مهمي است و نميتوان با توجيههايي نظير اينكه اگر دهدار موفق به كسب سهميه ميشد هم شانس سكو نداشت، اين ناكامي را كمرنگ كرد، آن هم در شرايطي كه فدراسيون زحمت زيادي براي حفظ اين سه سهميه گرفته است. از سوي ديگر براي مردم چندان قابل قبول نيست كه سرمربي تيم بگويد كسب تنها يك مدال هم خوب است، خصوصاً كه جز المپيك پكن، وزنهبرداري ايران تقريباً در اكثر المپيكهايي كه حضور داشته موفق به كسب مدال شده و يك وزنه قابل توجه براي كاروان ايران به حساب ميآمده است، به خصوص در زمينه كسب طلا.
با احترام به كشتي، بايد بگويم كه مدال و طلاي وزنهبرداري، يكي از باارزشترين مدالهاي المپيك است و وزنهبرداري طي اين سالها توانسته است در زمينه كسب اين مدال باارزش عملكرد قابل قبولي را به نمايش بگذارد، شايد به همين دليل هم است كه مردم نگاهي متفاوت به وزنهبرداري دارند و انتظارشان از اين رشته بسيار بالاست. هر چند انتظارات كاملاً بحق است، اما نبايد فراموش كرد كه حمايتهاي مادي و معنوي مسئولان چه در فدراسيون و چه وزارت و حتي كميتهملي المپيك ميتواند سهم بسزايي در محققكردن انتظارات مردم داشته باشد.
وزنهبرداري ايران باوجود كسب عنوانها و مدالهاي قابل توجه، افتهايي هم داشته، اما اين امر به دليل مجموعهاي از مشكلات نظير عدمتوجه و حمايت كامل مادي و معنوي، عدمتوجه و پرورش ردههاي پايه، دوپينگ، كاهش سهميه المپيك، عدمفراهمكردن شرايط جهت استقبال اسپانسرها و تبديل اردوهاي مستمر به اردوهاي مقطعي به دليل مشكلات مالي است، البته فدراسيون چه در اين دوره و چه دورههاي قبل در رفع و رجوع برخي از اين مشكلات از جمله حفظ سهميه المپيك به واسطه مراقبت از تيمهاي ملي و ورزشكاران جهت دوري از مقوله دوپينگ عملكرد خوب و قابل قبولي داشته و توانسته است اين مشكل را تا حدود زيادي حل كند، به طوري كه سهميه ايران برخلاف توكيو، براي المپيك پاريس كاهش نيافت، اما هنوز در حلوفصل برخي مشكلات نتوانسته است آنطور كه بايد و شايد موفق عمل كند؛ مشكلاتي كه ميتوان گفت خود را در ازدسترفتن سهميه سوم نشان داد و نيازمند بررسي و توجه برای حلوفصلشدن است.