کد خبر: 1225629
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۰
مروری بر شرایط سخت جنگ تحمیلی در موقعیت تحریم‌ها، در گفت‌و‌گوی «جوان» با یک راوی دفاع مقدس 
ما در اینجا تحریم بودیم. کسی به ما سلاح نمی‌فروخت. صنایع برجای مانده از دوران پهلوی هم بسیار ضعیف بودند. چیزی که ما در دفاع مقدس دیدیم، چه در وقایع رخ داده در میدان نبرد و چه در پیشرفت‌های تسلیحاتی و خودکفایی و خلاقیت‌ها و... به معجزه شبیه‌تر است
علیرضا محمدی
جوان آنلاین: این روز‌ها که رزمندگان کشورمان با عملیات «وعده صادق» ضرب شست بزرگی به دشمن وارد کرده‌اند، خوب است یادی کنیم از شرایط سال‌های سخت جنگ تحمیلی که کشورمان تحت تحریم‌های تسلیحاتی قرار داشت و صنایع نظامی وابسته در دوران پهلوی نیز نمی‌توانست نیاز‌های کشور را تأمین کند. آن روز‌ها دست خالی پاسدار‌ها و ضعفی که ارتش درپی تغییر و تحولات پس از انقلاب از آن رنج می‌برد، باعث شده بود تا ایران نتواند آنطور که باید با متجاوزین برخورد کند. اما نهایتاً این جوانان کشورمان بودند که به مشکلات فائق آمدند و خاک را با خون پس گرفتند و قدم به قدم دشمن را به عقب راندند و پیشرفت‌های نظامی را از دل جنگ رقم زدند. در گفتگو با مهدی حسینی از راویان دفاع مقدس به مرور شرایط نیرو‌های نظامی کشورمان در سال‌های اول دفاع مقدس می‌پردازیم. 
 
مقایسه توان ایران اسلامی در شرایط کنونی با اوایل انقلاب و خصوصاً شروع جنگ نکات جالبی را پیش‌روی ما قرار می‌دهد. سؤال اینجاست که ما در زمان پهلوی در داخل کشور سلاح نمی‌ساختیم؟
از سال ۱۳۲۰ ایران دارای صنایع نظامی بود. منتها چه در دوره پهلوی اول و چه در دوره پهلوی دوم بیشتر روی خرید تسلیحات تمرکز شده بود تا ساخت آن‌ها در داخل کشور. البته وابسته بودن کشور بسیار در این امر دخیل بود. وابستگی از این لحاظ که قدرت‌ها اصلاً اجازه توسعه صنایع نظامی را به ما نمی‌دادند. یعنی اگر می‌خواستیم هم اجازه‌اش را نداشتیم. در دوره پهلوی دوم که درآمد‌های نفتی بسیار زیاد شده بود، شاه بیشتر به خرید تسلیحات می‌پرداخت تا ساخت آن‌ها در داخل کشور. کشور‌های فروشنده هم که معمولاً در امریکا یا محور غرب بودند حتی در تعمیرات و نگهداری سلاح‌های فروخته شده شروطی را مطرح می‌کردند. به عنوان نمونه اگر تعمیر یک سلاح، پنج سطح داشت، ما نهایتاً باید تا سطح دو ورود می‌کردیم. مثلاً فقط می‌توانستیم آب و روغن آن را عوض کنیم و باقی را تکنیسین‌های کشور مبدا انجام می‌دادند. نهایتاً سلاح‌هایی که در داخل کشور ساخته می‌شدند، عبارت بودند از یک‌سری مهمات کالیبر کوچک و بزرگ مثل فشنگ‌سازی، خمپاره‌سازی و... همین‌طور ساخت تفنگ ژ ۳، تیربار ژ ۳، باروت و از این دست مهمات. جالب است که ساختن تخت‌خواب سرباز‌ها هم جزء صنایع تسلیحاتی کشور به شمار می‌رفت!
 
همین خرید‌های تسلیحاتی پهلوی دوم چرا در شروع جنگ نتوانست دست ما را در مقابله با متجاوز باز کند؟
طبیعتاً هر انقلاب یا حرکتی در مقیاس آن، نهاد‌های مدنی، ارتش و... را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تا آن سازمان بخواهد با شرایط جدید خودش را وفق بدهد به زمان نیاز دارد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم یک‌سری تغییر و تحولات در ارتش رخ داد که نهایتاً باعث ضعف آن شد. مثل شعار انحلال ارتش، طرح کاهش خدمت سربازی آن هم در شرایط بغرنج اوایل انقلاب، یا بازگشت نیرو‌های کادر ارتش به زادگاه‌شان از جمله این مسائل بود. لغو خرید‌های تسلیحاتی هم مزید بر علت شد. اما نکته اصلی در پاسخ به سؤال شما در بطن پرسش‌تان قرار دارد! به این معنی که شاه یک‌سری خرید‌های تسلیحاتی داشت و این خرید‌ها محدودیت‌هایی داشتند. هم از لحاظ تعمیر و نگهداری و هم از لحاظ تعداد آنها. مثلاً اگر ما یک موشک ضد هوایی هاوک را از دست می‌دادیم، دیگر نمی‌توانستیم آن را جایگزین کنیم مگر اینکه می‌رفتیم در بازار سیاه و با قیمت هنگفت آن را می‌خریدیم. البته اگر آن را به ما می‌فروختند که غالباً کسی در زمان جنگ تحمیلی به ما سلاح نمی‌فروخت. مگر کشور‌هایی مثل کره‌شمالی، سوریه، لیبی و چند کشور معدود دیگر. در خاطرات مقام معظم رهبری آمده است که چند روز بعد از شروع جنگ، مسئولان وقت ارتش و نیروی‌هوایی به دفتر امام آمده بودند تا نگرانی خودشان را از بابت چگونگی تعمیر و نگهداری جنگنده‌ها اعلام کنند. آن زمان ما حتی توان اورهال (نگهداری و تعمیر) جنگنده‌ها را نداشتیم. طوری که باعث شده بود جنگ هنوز به چند ماه نرسیده، نگرانی از بابت عدم استفاده از جنگنده‌ها در آینده از همان زمان ایجاد شود. 
 
به رغم مشکلاتی که شما گفتید به هرحال ما در شروع جنگ یک نیروی هوایی قوی داشتیم که عملیات انتقام را چند ساعت بعد از حمله هوایی عراق انجام داد و سپس عملیات کمان ۹۹ روز اول مهر ۵۹ انجام گرفت. 
در شروع جنگ، نیروی هوایی ارتش آماده‌ترین یگان ارتش بود. اما همان طور که گفتم، نگرانی از تداوم حفظ این آمادگی مطرح بود. 
 
یعنی چه؟ یعنی این‌که اگر جنگ یک‌سال یا بلکه بیشتر طول می‌کشید (که هشت سال تمام ادامه یافت) آیا نیروی هوایی باز هم می‌توانست مثل روز اول آماده باشد؟
 خب بعد از پیروزی انقلاب، امریکایی‌ها از ایران رفتند. بیش از ۹۰ درصد جنگنده‌ها و تجهیزات نیروی هوایی هم امریکایی بود. به عنوان مثال عرض می‌کنم که یک جنگنده اف ۱۴ در صورت یک ساعت پرواز، باید ۱۰۰ ساعت روی آن کار شود تا دوباره بتواند بدون هیچ خطری پرواز کند. چون سیستم‌هایش کامپیوتری است و باید بعد از هر عملیات، اورهال شود. البته رزمندگان ارتش در نیروی هوایی، دریایی یا زمینی مثل بچه‌های سپاه و دیگر رزمنده‌ها در طول جنگ تحمیلی تجربیات زیادی کسب کردند و نیروی هوایی ما که تحت تحریم‌ترین نیروی کشورمان بود، تا پایان جنگ همچنان از جنگنده‌هایش استفاده می‌کرد. ولی به هرحال هر جنگنده که از دست می‌رفت، جایگزینی نداشت به همین خاطر نیروی هوایی ارتش در پایان جنگ تا حدودی توان خود را از دست داده بود. در طرف مقابل عراق با خرید‌های هنگفتی که کرد، حداقل به لحاظ تعداد، در پایان جنگ نیروی هوایی‌اش را چهار برابر کرده بود. 
 
همان طور که گفتید تکنیسین‌های ارتش توانستند جای کارشناسان غربی را بگیرند. به همین نسبت هم در دیگر زمینه‌ها جوانان کشورمان توانستند صنایع نظامی را توسعه بدهند. خیلی از این پیشرفت‌های کنونی ریشه در جنگ دارد. 
همین طور است. مسلماً جنگ خرابی و ویرانی به بار می‌آورد. اما معمولاً در هر کشوری که رخ بدهد، یک‌سری از صنایع را پیشرفت می‌دهد. مثلاً امریکایی‌ها در اوایل شروع جنگ جهانی دوم، صنایع نظامی‌شان از آلمان ضعیف‌تر بود. اما در خلال جنگ یاد گرفتند که از موتور هواپیما‌های غیرنظامی، در جنگنده‌هایشان استفاده کنند. یا این کشور در سال‌های پایانی جنگ می‌توانست هر روز یک کشتی جنگی به ناوگانش اضافه کند. در جنگ تحمیلی هم چنین اتفاقی افتاد. البته ما در اینجا تحریم بودیم. کسی به ما سلاح نمی‌فروخت. صنایع برجای مانده از دوران پهلوی هم بسیار ضعیف بودند. چیزی که ما در دفاع مقدس دیدیم، چه در وقایع رخ داده در میدان نبرد و چه در پیشرفت‌های تسلیحاتی و خودکفایی و خلاقیت‌ها و... به معجزه شبیه‌تر است. امریکا قبل از جنگ جهانی دوم یک کشور صنعتی و پیشرفته بود. ولی ما قبل از شروع جنگ و در دوران پهلوی صرفاً یک مصرف‌کننده تسلیحات بودیم. در برخی از موارد ایران از صفر تولید یک جنگنده را شروع کرد و آن را به قابلیت کنونی رساند. شهیددکتر چمران و مهندس شهیدمصطفی مجد یک موشک با کمترین امکانات به نام «مصطفی مصطفی» ساخته بودند. بعد‌ها بعضی از افرادی که با این دو شهید بزرگوار همکاری می‌کردند، در مجموعه شهیدطهرانی‌مقدم هم ورود کردند. یعنی این‌طور نبود که ما برویم یک موشک از لیبی بیاوریم و هیچ پیش‌زمینه‌ای در این خصوص نداشته باشیم. اینجا مهندسانی مثل همان شهیدمجد داشتیم که قدم‌های نخستین را برداشته بودند. بعد موشک‌های خریداری شده مهندسی معکوس شدند و این اتفاق برای پهپاد‌ها هم افتاد. 
 
شامگاه ۲۵ فروردین ایران یک عملیات بزرگ در مقیاس جهانی و تاریخی علیه رژیم صهیونیستی به نام «وعده صادق» انجام داد. به نظر می‌رسد باید این عملیات را به نام شهدایی ثبت کنیم که ریشه این سازندگی‌ها را از جنگ تحمیلی رقم‌زدند؟
دقیقاً همین طور است. شهیددکترمصطفی چمران که غیر از ساخت موشک‌های بومی و ابتدایی به ساخت زیردریایی هم مبادرت کرده بود، شهیدمصطفی مجد که همراه شهید چمران اولین نسخه موشک‌های ایرانی را ساختند، شهیدحسن شفیع زاده (مؤسس توپخانه سپاه)، شهیدحسن طهرانی‌مقدم (پدر صنعت موشکی کشورمان و نام آشناترین دانشمند ایرانی در این زمینه)، شهید علی‌اصغر مهاجر (از شهدای پهپادی کشورمان که پهپاد مهاجر به یاد او نامگذری شده است) و... از جمله شهدایی هستند که هر کدام سهمی در جهت پیشرفت صنایع نظامی کشورمان داشتند. اگر اکنون توان پدافندی ۱۰ کشور به کمک اسرائیل می‌آید و همگی در برابر موشک‌های قدیمی‌تر ایران شکست می‌خورند، این پیشرفت‌ها، موفقیت‌ها، عزت و افتخار امروز ایران اسلامی همگی مرهون تلاش چنین شهدایی (که از دل دفاع مقدس قدم‌های نخستین را برداشتند) و البته تداوم راهشان توسط همرزمان آن‌ها است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار