کد خبر: 662056
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۲
وقتي بازگشت به قدرت دغدغه اصلي مي‌شود
نواصلاح طلبي هنوز از خود تعريف مشخصي ارائه نداده است و نزديكي و دوري خود را با اصلاح طلبي كهنه، مشروطه خواهي و ... مشخص نكرده است. به نظر مي آيد اين اصطلاح دست كم هنوز در مرحله خامي و ناپختگي به سر مي برد، به گونه اي كه بسياري از اصلاح طلبان معناي آن را درك نمي كنند تا چه رسد به اينكه در آن حوزه وارد بازي شوند.

جوان‌آنلاين: آيا «نواصلاح طلبي» تلاشي براي زنده نگه داشتن اطلاحات از طريق شوك درماني است؟ آيا اصلاح طلبان از طريق مفهوم سازي جديد نگاهي به بازگشت به قدرت دارند؟ آيا اصلاح طلبان عليه اصلاح طلبي قد علم كرده و از آن عبور كرده‌اند؟

مدت كوتاهي است كه اصطلاح نواصلاح طلبي باب روزنامه هايي شده است كه خواهان بازگشت اين طيف به قدرت هستند. اما آيا آنها هنوز در حوزه اجتماعي و سياسي از اقبال برخوردار هستند؟ به طور كل اين اصطلاح از كجا و با كدام اميد وارد ادبيات جديد شده است؟

نواصلاح طلبي بيش از هر كس مورد علاقه افرادي همچون سعيد حجاريان و محمدرضا تاجيك است كه به هر شكل خواهان خروج اصلاح طلبي از بن بست كنوني هستند. از نگاه حجاريان اين اصطلاح مي تواند بازيافتي از همان جمله «اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات» باشد.

اما نواصلاح طلبي هنوز از خود تعريف مشخصي ارائه نداده است و نزديكي و دوري خود را با اصلاح طلبي كهنه، مشروطه خواهي و ... مشخص نكرده است. به نظر مي آيد اين اصطلاح دست كم هنوز در مرحله خامي و ناپختگي به سر مي برد، به گونه اي كه بسياري از اصلاح طلبان معناي آن را درك نمي كنند تا چه رسد به اينكه در آن حوزه وارد بازي شوند.

محمد جواد حق شناس يكي از فعالان اصلاح طلب است كه در اين باره مي گويد: «اين ايده توسط برخي از چهره هاي اصلاح طلب يا کساني که در حوزه نظري اين موضوع را دنبال مي کنند مطرح شده امابه نظر من نياز به باز شدن اين ايده، تبيين و ارايه دلايل و وجوه بيان اين مسئله و اينکه آيا اين ديدگاه مي تواند کمکي به پيشبرد اهداف اصلاح طلبان داشته باشد و در عين حال ديدن نگاه هاي منتقد اين ديدگاه چه در ميان جريان اصلاح طلبي و چه در ميان جريان فکري گفتمان اصول گرايان ضروري است، اين ايده بايد نقد شده، تست شود و مورد بررسي قرار بگيرد.»

در ميان اصلاح طلبان، حق شناس تنها كسي نيست كه نواصلاح طلبي را نيازمند توضيح و تبيين بيشتري مي داند بلكه وقتي از حجت‌الاسلام موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات،‌ پرسيده مي شود كه نواصلاح طلبي يعني چه؟ در پاسخ مي گويد: «معنای این کلمه را نمی‌دانم.»

همچنين حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی، وزير اطلاعات دوره اصلاحات و دستیار ویژه رئیس جمهور در دولت دكتر روحاني نيز در اين باره مي گويد: «نواصلاح طلبی را نه می پسندیم و نه آن را جدی تلقی می کنیم.»

البته اين سردرگمي تئوريك در خصوص مفهوم و معناي نواصلاح طلبي سر دراز دارد. در واقع بي هويتي تئوريك اين واژه در ميان بنيانگذاران و طرفداران آن نيز شايع است. در حالي كه محمدرضا تاجيك از «نواصلاح طلبي» استفاده مي كند، سعيد حجاريان كه علاقه وافري به مشروطه و مشروطيت دارد آن را «اصلاح طلبي نو» مي خواند. تاجيك در نسبت نواصلاح طلبي و مشروطه معتقد است كه اين مفهوم «بر فاصله انتقادي و تمايز و تفاوت هويتي و گفتماني خود با آنان اصرار مي ورزد و تلاش مي كند فراسوي اين جنبش ها طرحي نو براي زمانه يي نو دراندازد.»

اما تاجيك در همين حال جايگاه «مشخص» تئوريك براي نو اصلاح طلبي عنوان نمي كند و مي گويد: «نو اصلاح طلبي مرزها و فاصله هاي صوري و شكلي ميان سنت و مدرن و پست مردن را فرو مي ريزد و جايي در جغرافياي مشترك آنان كه با ارزش ها و هنجارها و فرهنگ بومي ايراني سازگار است، مي ايستد. به بيان ديگر،‌ نواصلاح طلبي نه عبور از سنت را ممكن و مطلوب مي داند،‌ نه بي اعتنايي به مدرنيته و پست مدرنيته را، و نه مسحور و محصور يكي از اينان شدن و زيست جهان خود بدان سپردن. نواصلاح‌گرایی با حفظ فاصله‌ انتقادی خود نسبت به این سه، تلاش می‌کند دفتری فراسوی این دفاتر بگشاید و در آن انشاء و دیکته‌ خود بنویسد.»

اين موضع به واقع مي تواند همان «ناكجاآبادي» باشد كه براي اصلاح طلبي و اصلاح طلبان راهي را نخواهد گشود. مسئله بنيادي در اين ميان اين است كه «برخي» از تئوري پردازان اصلاح طلب كه نگاهي عميق به متن هاي (Text) غربي دارند از اين موضوع كم اطلاع نيستند كه زمينه هاي موجود (Context) بين ايران (شرق) و غرب با هم ناهمخوان است بنابراين نه تنها بستر و گستره انديشه هايي همچون پست مدرن جايگاهي در آن ندارد بلكه تنها باعث سردرگمي مي شود. اتفاقا به همين منظور است كه بسياري از اصلاح طلبان هنوز دركي از نواصلاح طلبي ندارند و در بهترين حالت مي گويند «بايد بيشتر توضيح داده شود تا به فهم آيد». بخصوص كه اگر نواصلاح طلبي را معلق در مرزهاي تقريبا نامشخص «سنت، مدرنيته و پست مدرنيته» كنيم.

اصلاح طلبان تا كنون خود را گرفتار سنت و مدرنيته مي دانستند. «مشكل»ي (Problem) كه در تفسير مشروطه از آن استفاده مي كردند و به دنبال چگونگي گريز از سنت (ايراني) و گذار به مدرنيته (غربي) بودند. حال در بتن مفهوم نواصلاح طلبي مشكل پست مدرنيته نيز اضافه شده است. بخصوص كه نواصلاح طلبي قرار است در مرزهاي نامشخص ميان اين سه قرار بگيرد!

اما وراي مسائل تئوريك آنچه كه هويدا است اين است كه اصلاح طلبي به هر شكل ممكن خواهان برون رفت از وضعيت كنوني و هويت سازي جديد است تا هم از بحران 88 عبور كند و هم نامشخصي جايگاه خود را در انتخابات سال 92 جبران كند. اصلاح طلبي با اين رويكرد نيم نگاهي محتاطانه به انتخابات (هاي) آينده دارد اما هنوز نمي داند چگونه رنگ هويت ساز خود را از انتخابات 92 مشخص سازد و مستقلانه عمل كند.

غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۲
0
1
... در نظر گرفتن «شیوهٔ رفتاری داعش» باید بگویم که با توجه به حرکتهای اخیر این سازمان؛ باید منتظر یک حرکت ... دیگر از طرف داعش در سوریه و یا عراق باشیم. عقب نشینیهای اخیر داعش در برخی مناطق که از طرف خبرگزاری ها با آب و تاب گزارش میشوند؛ بسیار مشکوک هستند. این عقب نشینی ها میتوانند در جهت «تجدید سازماندهی نیروها» برای انجام یک عملیات بزرگ دیگر باشند.
...
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار