کد خبر: 845391
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۸
«دو سال بدترين توهين‌ها را شنيدم ولي به خاطر منافع ملي تحمل كردم!» اين بخشي از اظهارات وزيرنفت در جلسه علني روز گذشته مجلس شوراي اسلامي بود.
وحید حاجی‌پور
نویسنده: وحید حاجی‌پور 
 
«دو سال بدترين توهين‌ها را شنيدم ولي به خاطر منافع ملي تحمل كردم!» اين بخشي از اظهارات وزيرنفت در جلسه علني روز گذشته مجلس شوراي اسلامي بود. با نزديك شدن به روزهاي دوازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، زنگنه به مظلوم نمايي و البته اظهاراتي مشغول است كه قصد القاي اين مهم را دارد كه وي تابع سياست‌هاي جمهوري اسلامي ايران و مقام معظم رهبري است در حالي كه اظهارات وي در خصوص ولايت پذير بودنش و منافع ملي رابطه خاصي با وقايع ندارد.
 
وزير نفت گفته توهين‌ها را به دليل منافع ملي تحمل و سكوت كرده است، از سوي ديگر هم با تشكر از مقام معظم رهبري اصلاحات ايشان در باره قراردادهاي جديد نفتي را نوعي حمايت ايشان از برنامه وزارت نفت دانسته و به صراحت مي‌گويد بدون برطرف كردن كوچك‌ترين دغدغه رهبري قراردادهاي نفتي را امضا نمي‌كند.
در واقع با اين اظهارات خود قصد دارد فضاي موجود بين روابط خود و رهبري را طوري ترسيم كند كه گويي اين وزارتخانه در جهت تحقق سياست‌هاي كلان جمهوري اسلامي ايران و دغدغه‌هاي رهبري گام بر مي‌دارد و با نزديك شدن به انتخابات اين فضا در شرف تقويت شدن است در حالي كه ماجرا چيز ديگري است.
 
وزير نفت معتقد است به دليل منافع ملي توهين‌ها را تحمل كرده است ولي نمي‌گويد منظور وي از منافع ملي چيست. براي آنكه بدانيم منافع ملي چيست بايد به چند مورد اشاره داشت:
1- افزايش واردات بنزين و اتكاي سبد بنزين مصرفي به دلالان: وزيرنفت وقتي به وزارت نفت آمد گفت تا پايان سال 92 پالايشگاه ستاره خليج فارس را به پايان مي‌رساند ولي نه تنها شاهد بهره برداري از اين پروژه نبوديم بلكه پيشرفت اين پروژه به كندي پيش رفت تا دلالان بنزين و واردكنندگان بنزين بي‌كيفيت در فضايي آزاد و آسماني بدون ابر، به واردات مشغول باشند. آيا چنين عملكردي منافع ملي است؟
 
2- عدم انعقاد يك قرارداد: در دوره فعلي حتي يك قرارداد نيز به امضا نرسيده است و وزارت نفت بدون توجه به اهميت سرمايه‌گذاري در اين حوزه، منتظر ورود شركت‌هاي خارجي است كه در نوع خود بي‌نظير است. در هيچ دوره‌اي از صنعت نفت شاهد چنين اتفاقي نبوديم ولي در اين دوره حتي يك قرارداد هم امضا نشد. در بالادست وضعيت غم‌انگيز‌تر از آني است كه مي‌توان تصورش را كرد ومهندس زنگنه بدون توجه به چنين خروجي‌اي، معتقد است براي منافع ملي سكوت كرده است. آيا انفعال كامل در توسعه صنعت نفت مستحق انتقاد نيست؟ آيا چنين عملكردي حافظ منافع ملي است؟
 
3- بي‌توجهي به توليد از دريا: يكي از انتقادات اصلي به وزارت نفت در دوره فعلي بي‌توجهي مطلق به ميزان توليد شركت نفت فلات قاره است كه 200 هزار از توليد خود را از دست داده است، يعني سالانه 4 ميليارد دلار را فراموش كرده و به تازگي برنامه‌اي را براي جبران اين ضرر بزرگ به تصويب رسانده است. انفعال چهار ساله به وضعيت شركت نفت فلات قاره و از بين رفتن ميلياردها دلار از منابع ملي به دليل بي‌توجهي مطلق به توليد از دريا همان منافع ملي است كه وزير نفت به آن چنگ مي‌زند؟
 
4- ايجاد دلسردي در ميان كاركنان: بزرگ‌ترين سرمايه صنعت نفت ايران كاركنان آن هستند ولي وزير نفت بارها آنها را زائد خوانده و اضافي دانسته است. دلسردي در ميان كاركنان به اوج خود رسيده و شرايط سختي را بر صنعت نفت مستولي كرده است. اظهارات وزير نفت درباره كاركنان و منابع انساني بدون ترديد هيچ رابطه‌اي با منافع ملي ندارد و نارضايتي‌ها به اوج خود رسيده است. آيا كاستن از اعتبار نظام نزد كاركنان صنعت نفت با عدم وفاي به عهدها همان منافع ملي است كه وزير نفت به خاطر آن سكوت كرده است؟
 
5- اجتهادهاي شخصي: رابطه منافع ملي با تصميمات شخصي رابطه پنبه و آتش است و نتيجه چنين ارتباطي از كفر ابليس هم مشهور‌تر است. نمي‌توان فرض كرد تنها وزير نفت است كه مي‌داند منافع ملي چيست و كس ديگري نمي‌داند. او تصميم گرفت از يك پروژه شكست خورده حمايت كند آن هم با پوشش منافع ملي و از طرفي ديگر خط بطلان روي پروژه‌هايي بكشد كه از منطق مورد نياز در اجرا برخوردار بود. زنگنه پروژه پالايشگاه‌هاي سيراف را مقدس شمرد و با بهره‌گيري از اختيارات خود به آن مجوز خوراك داد و از سوي ديگر شبانه تصميم مي‌گيرد كه رأي به جابه‌جايي پالايشگاه هرمز داده و 150 ميليارد تومان از منابع ملي را بر باد دهد يا در كرسنت بر اساس يك اجتهاد شخصي مصوبه شوراي اقتصاد را به دور ريخت و بر اساس آنچه منافع ملي‌اش مي‌خواند كرسنت را آفريد.
 
كارنامه عملكردي وزارت نفت مملو است از شكست‌هايي كه رابطه مستقيمي با منافع ملي ندارد و بر عكس، بر خلاف منافع ملي است. به همين دليل است كه بيشتر كارشناسان ارشد حوزه نفت و انرژي به جرگه منتقدان وزير نفت پيوسته‌اند و حتي معاونان وي نيز حاضر به كار با او نشدند و ترجيح دادند استعفا كنند. ياران حلقه اول وي هم صريحاً از وي انتقاد مي‌كنند مانند سيد مهدي حسيني طراح الگوي جديد قراردادهاي نفتي. در اين شرايط كه دايره منتقدان وزارت نفت بزرگ‌تر شده و معاونان سابق او ترجيح داده‌اند شريك تصميمات شخص وزير نباشند، آيا اين گونه مظلوم نمايي‌ها محلي از اعراب دارد؟
 
وزيرنفت در طول اين چهار سال چند تصميم گرفته و دهها تصميم را نگرفته است كه همگي آنها از نظر كارشناسان ارشد نفتي براي كشور چالش برانگيز بوده است ولي وزير نفت به‌جاي پاسخگويي به عملكرد خود، سعي در مظلوم نمايي داشته و مي‌گويد در دو سال گذشته توهين‌هاي زيادي را تحمل كرده است. قطعاً كسي به ايشان توهين نكرده و بهتر است به اين پرسش پاسخ داده شود در چه دوره‌اي از وزارت نفت، حتي نيروهاي خودي و كارشناسان نزديك به وزير نفت، سياست‌هاي وزارت نفت را به ضرر كشور و منافع ملي مي‌دانستند؟ وزير نفت منافع ملي را پيراهن عثمان مي‌كند در حالي كه درست بر خلاف منافع ملي حركت مي‌كند. از مصداق‌هاي بيشتر رونمايي خواهد شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار