زن جوان که با همدستی دختر و پسر نوجوانش شوهر خود را به قتل رسانده بود، به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش خبرنگار ما، یکسال قبل به مأموران پلیس آگاهی تهران خبر رسید که مرد جوانی در غرب تهران با شلیک گلوله کشته شده است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، متوجه شدند که مرد جوان با شلیک گلوله اسلحه شکاری جانش را از دست داده است. پسر نوجوان مقتول در توضیح ماجرا گفت: من مشغول تمیزکردن تفنگ پدرم بودم که این حادثه اتفاق افتاد. لحظاتی قبل از حادثه پدرم میخواست به مسافرت برود و از من خواست تفنگش را برایش بیاورم. من هم تفنگ را برداشتم و مشغول تمیزکردن آن شدم. ساچمهای داخلش گذاشتم و اسلحه را به طرف پدرم گرفتم. او اسلحه را از دستم گرفت که ناگهان گلوله شلیک شد و به سرش برخورد کرد، بعد با اورژانس تماس گرفتم. امدادگران وقتی خودشان را رساندند پدرم را معاینه کردند و گفتند که او فوت شده است. تحقیقات بعدی پلیس بعد از بررسی گزارش تیم اسلحهشناسی نشان داد که پسر نوجوان حقیقت را نگفته است. براساس گزارش کارشناسان گلوله از فاصلهای چندمتری شلیک شده است و اصلاً خودکشی نبوده بلکه دیگر کشی بوده است و یکی از اعضای خانوادهاش به او شلیک کرده است. در شاخه دیگری از تحقیقات مشخص شد که مقتول از مدتی قبل با زنی رابطه پنهانی داشته و بعد از مدتی او را صیغه کرده است. او بعد از اینکه وارد زندگی تازهاش شده بود با خانوادهاش رفتار بدی داشت و همسر، دختر و پسر نوجوانش را اذیت میکرد، برای همین خانوادهاش دل خوشی از پدرشان نداشتند، برای همین دختر نوجوان خانواده این بار مورد تحقیق قرار گرفت و مدعی شد که قتل را او مرتکب شده است. دختر نوجوان توضیح داد: پدرم مردی بداخلاق بود و ما را اذیت میکرد. او با زن دیگری رابطه داشت و به خاطر همین رابطه، ما نمیتوانستیم رفتارش را تحمل کنیم. وقتی حادثه قتل اتفاق افتاد برادرم تصمیم گرفت قتل را قبول کند تا من زندانی نشوم. بعد از مطرحشدن این ادعا، کارآگاهان پلیس حرفهای او را بررسی کردند، اما متوجه شدند که او به خاطر داشتن جثه کوچک قادر نبوده با اسلحه شکاری شلیک کند. بعد از ردشدن فرضیه ارتکاب قتل از سوی دختر و پسر نوجوان این بار مادر خانواده مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: من بودم که به شوهرم شلیک کردم و او را به قتل رساندم. او مردی بداخلاق بود و رفتار بدی با من و بچههایم داشت. مدتی بود زنی را صیغه کرده بود و بیشتر وقت خود را با او سپری میکرد. وقتی به خانه میآمد من و بچهها را اذیت میکرد، برای همین کینه او را به دل گرفتم و به او شلیک کردم. بعد از آن بچهها یک به یک قتل را قبول کردند، چون فرزندان مقتول بودند خانواده او رضایت میدادند. آنها برای محافظت از من چنین ادعایی را مطرح کردند و اصلاً در جریان نبودند که من دست به چنین کاری زدهام.
با کاملشدن تحقیقات در اینباره مادر جوان به اتهام مباشرت در قتل و دو فرزندش به عنوان معاونت در قتل مجرم شناخته شدند و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. روزگذشته دو کودک از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شدند، اما مادر خانواده به دادگاه منتقل نشد برای همین قاضی جلسه رسیدگی را تجدید کرد.