سرویس سیاسی جوان آنلاین: هفته نامه خبری- تحلیلی خط حزب الله در شماره ۱۶۵ خود در گزارشی با عنوان «فتنه تحریمساز» به دلایل و چگونگی اعمال تحریمها پس از فتنه ۸۸ پرداخته است.
سالهای انتهایی دهه ۸۰ شمسی، ایران از هر جهت، دست برتر را در برابر دشمن داشت. پیروزی حزبالله لبنان در جنگ ۳۳روزه بر رژیم اشغالگر قدس معادلات منطقه را به نفع ایران و جبهه مقاومت تغییر داد بهطوریکه آنتونی کوردزمن، تحلیلگر ارشد مرکز «استراتژیک و مطالعات بینالمللی» امریکا در گزارش خود که در روز ۱۷ آگوست ۲۰۰۶ انتشار پیدا کرد، تصریح میکند: «هیچ یک از اهداف پنجگانه اسرائیل از حمله به لبنان محقق نشده و عملاً ایران و جبهه مقاومت پیروز این داستان هستند.» شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی در جنگ ۲۲روزه از حماس نیز بیش از پیش صهیونیستها را سرخورده کرد و در لاک خود فرو برد. پروژه فناوری هستهای ایران، بهعنوان نماد قدرت و مقاومت کشور در برابر دشمن که پیش از این تعطیل شده بود، به رغم همه محدودیتها، به همت نیروهای انقلابی از اواسط دهه ۸۰ مجدداً بازگشایی شده و ایران توانسته بود به تولید کیک زرد برای تهیه سوخت مورد نیاز رآکتورهای هستهای و فرآیند غنیسازی ۵/۳ درصدی اورانیوم دست یابد. از همین جهت بود که باراک اوباما، رئیسجمهور سابق امریکا، بعد از روی کار آمدن و دیدن شواهد و واقعیات موجود، از «سیاست تغییر» نام برد، اما اوج عقبنشینی غرب در قبال ایران و پذیرش ایران قدرتمند را میتوان در اولین نامه اوباما به رهبر انقلاب که چند روز پیش از انتخابات ریاستجمهوری ۸۸ ارسال شده بود، مشاهده کرد. اوباما در آن نامه صراحتا اعلام کرده بود بدون ایران، هیچ موضوعی در خاورمیانه فیصله نمییابد. او خواستار گفتوگویی همهجانبه و کمک به شروع فصل جدیدی از مناسبات بین ایران و امریکا شده بود.
دشمن کی امیدوار شد؟
همهچیز حکایت از دست برتر جمهوری اسلامی در تحولات منطقهای و بینالمللی داشت. در داخل کشور نیز انتخابات سال ۸۸ میتوانست پروژه «ایران قدرتمند» را تکمیل کند که کرد. مشارکت بیش از ۸۰درصدی مردم و انداختن بیش از ۴۰ میلیون رأی در صندوق آرا، آنچنان اهمیت داشت که رهبر انقلاب در پیام خود خطاب به مردم به همین مناسبت چنین نگاشتند: «اقتدار و عزتی که شما با آرامش و متانت و کمالِ خود در تاریخ کشور به ثبت رساندید و اراده خللناپذیری که در میان آتشبار جنگروانی دشمنان با حضور در این عرصه تعیینکننده نشان دادید، از چنان اهمیتی برخوردار است که با هیچ بیان معمولی و متعارفی نمیتوان آن را توصیف کرد.» ۲۳/۳/۸۸.
اما یک چیز، ورق معادلات را برگرداند و دشمن را مجدداً امیدوار کرد؛ فتنه بعد از انتخابات. در واقع دشمن متوجه شد «پیام ضعف» از درون ایران مخابره شده است. دشمن که تا پیش از آن تصور میکرد همبستگی اجتماعی با مشارکت مردم در انتخابات، در اوج است، از فرصت آشوبهای داخلی برای جدایی هرچه بیشتر «حاکمیت و مردم» تلاش کرد، البته به اعتراف خود دشمنان، فتنه سال ۸۸، محصول طراحی چندساله آنان و همکاری عوامل داخلی آنها بود که از مدتها قبل ابزارهای مورد نیاز آن را نیز به کار گرفته بودند. در این راستا هیلاری کلینتون در مصاحبهای اعتراف کرد که «ما از قبل کارهای زیادی علیه ایران انجام دادیم و در وزارت امور خارجه امریکا، توئیتر را با وجود برنامه گردانندگان آن برای از کار انداختنش بهخاطر مسئله فنی، همچنان فعال نگه داشتیم و از آنان خواستیم که تعمیرات فنی خود را به تأخیر بیندازند.» شبکه سلطنتی بیبیسی فارسی نیز در آن ایام اقدام به پخش ۲۴ساعته برنامههای خود با تمرکز بر انتخابات ایران و فتنه کرد.
پیام ضعف مساوی است با تحریم!
این، اما همه ماجرا نبود. به موازات مخابره «پیام ضعف» به دشمن، پروژه «تحریم ایران» هم کلید خورد. برای همین هم امریکاییها با دیدن آشوبهای داخل ایران، تنها طی ۱۰ روز اول آغاز فتنه، شش قطعنامه در کنگره امریکا علیه ایران ارائه کرده و به تصویب رساندند. مسئولان غربی که تا پیش از این بر لزوم واقعگرایی در برابر ایران سخن به میان میآوردند و از ضرورت تعامل با ایران میگفتند، به یک باره شروع به اظهارات مداخلهجویانه در امور داخلی ایران کردند و اوبامایی که چند روز پیش از انتخابات به رهبر انقلاب نامه نوشته بود تا او را در حل مشکلات منطقه کمک نماید، بهناگاه با آغاز فتنه، از ایرانیها خواست به اعتراضات خود ادامه دهند.
در حقیقت منطق تحریم، منطق ضعف است؛ چه این ضعف، ناشی از یک موضوع اجتماعی- سیاسی، چون فتنه باشد یا از موضعگیریهای منفعلانه مسئولان کشور. ریچارد نفیو، مسئول تیم طراحی تحریمها علیه ایران در دوره دوم اوباما در کتاب معروف خود به نام «هنر تحریمها» مینویسد: «وقتی یک کشور اعتراف میکند که مشکل تحریم دارد، تقریباً نیمی از کار انجام شده است.» به بیانی سادهتر میتوان گفت: منطق تحریم اینگونه است که دشمنان «اگر احساس کنند که ضعف هست، احساس کنند اختلاف هست، احساس کنند بین مسئولان کشور همجهتی و همسخنی وجود ندارد یا بین مردم و مسئولان کشور فاصله افتاده است، تشویق میشوند به اینکه شدت عمل خودشان را زیاد کنند... ما بایستی به دشمن پیام قدرت بدهیم، نه پیام ضعف، در حرف ما، در رفتار ما، در منش زندگی ما، دشمن باید احساس کند با یک مجموعه مقتدر مواجه و روبهرو است؛ اگر در ما احساس ضعف بکند، جَری میشود و شدت عملش را افزایش خواهد داد.» ۱۲/۷/۹۷
باری «جرم بزرگ» فتنهگران آن بود که با اقدامات خود، کشور را در انظار بینالمللی در موضع ضعف نشان دادند و زمینه را برای تحریم ایران فراهم کردند. نظیر چنین اتفاقی (البته در ابعاد کوچکتر) در قضایای زمستان سال گذشته نیز در حال وقوع بود. دشمن سعی کرد از فضای نارضایتیهای بهوجودآمده در جامعه، به دلیل مشکلات معیشتی و اقتصادی استفاده کرده و زمینه جدایی بین مردم و حاکمیت را فراهم کند. جالب آنکه هم در فتنه ۸۸ و هم در ماجرای آشوبهای دیماه ۹۶، آنچه باطلالسحر نقشه دشمن بود، حضور بهنگام و بموقع «مردم» در صحنه بود. فتنه ۸۸ را حضور مردم در ۹ دی ۸۸ تمام کرد و آشوبهای ۹۶ را هم حضور مردم در ۱۹ دیماه. باری، این انقلاب تا زمانی که همراهی و حضور مردم را دارد، از همه گردنهها و فتنههای احتمالی پیشرو نیز به سلامت عبور خواهد کرد.