سرویس زنان جوان آنلاین: جاماندگان از قافله عشاق حسینی در پیادهروی اربعین را شاید در این ایام بتوان دل تنگترین آدمهای روی زمین دانست! به خصوص آنهایی که یک بار مزه این عشق را چشیده و در تب این خواستنیترین مسیر عاشقی گرفتار شدهاند. آنهایی هم که نرفتهاند خیلی وقتها با پای دل از کربلا تا نجف طی طریق کردهاند و بارها از تل زینبیه تا کهف العباس گرداگرد حرم سطان عاشقان طواف کردهاند تا رسم و رسوم عاشقی را به زیباترین وجه ممکن بجا آورند. اما آنها که توفیق قدم گذاشتن در این مسیر و نفس کشیدن در هوایی را دارند که روزگاری اهل بیت عصمت و طهارت از آن مسیر عبور کرده و به آن پا گذاشتهاند کولهبار مسئولیتشان سنگینتر است و صدها دل پایشان را به کولهپشتی آنها گره کرده و با آنها راهی یکی از مقدسترین سرزمینهای خدا شدهاند. جاماندهها چشم انتظارند و تنها درخواستشان از آنها که رفتهاند این است که به نیابت از آنها سلامی کنند و چند قدمی از پیادهرویشان در مسیر بهشت را به یاد آنها که جامانده اند انجام دهند. این فلسفه طرح نیابت و نامههایی است که در این طرح تدارک دیده شده است تا بین آنهایی که جا ماندهاند و آنهایی که زائر مسیر اربعین شدهاند الفت برقرار کند.
فاطمه سادات باروت کوه هم از دیگر خادمان دو زبانهای است که چند سالی توفیق خدمت در حرم و در موکبها را داشته است، اما از سال گذشته این فعالیتها به صورت منسجم و در قالب یک گروه شکل میگیرد. خانم باروت کوه تأکید میکند: «ما سعی میکنیم در طول سال کارهای مربوط به تزکیه و جهاد نفس را به شکل گروهی انجام دهیم، زیرا این برنامهها به شکل دستهجمعی تأثیر بهتری دارد.»
چند قدمی به نیابت از آنها که نیامدهاند
به گفته این بانوی خادم امسال گروه آنها نامههایی را برای حضور نیابتی در راهپیمایی اربعین تدارک دیده است. این نامهها به دو زبان فارسی و عربی تهیه شده و برای کسانی است که دلشان میخواسته در این مسیر حضور داشته باشند، اما به دلایلی نتوانستهاند. در این نامهها اسم و جایی که فرد زندگی میکند میآید و این نامه بین آنهایی که در پیادهروی اربعین شرکت میکنند توزیع میشود تا به نیابت از آنهایی که نیامدهاند، اما دلشان در این مسیر است چند قدمی بر دارند. متن این نامه چنین مضمونی دارد: «من آرزویم بود تا پای پیاده قدم در راه مشابه بگذارم تا هم نفس امام زمانم و عمهاش زینب و محبینشان شوم. لبیک گویان بیایم و با مولایم تجدید عهد کنم، اما نشد و نیامدم...، اما تو آمدی و به گواهی امامانمان ما فرزندان یک پدر و مادریم و آمدن تو آمدن من است... روحم را با خود میبری تا کربلا تا مولایمان.»
۲ هزار از این نامهها منتشر شده و هم در موکبها و هم در مسیر بین زائران توزیع میشود. وی درباره چگونگی ثبتنام افراد در این طرح زیارت نیابتی هم میگوید: «ما در هیئات و جلساتمان به خصوص در ایام محرم در اینباره اطلاعرسانی کردیم و حتی برخی از این جلسات در خارج از ایران بوده است و از این طریق افراد با اعلام اسم و سنشان در این طرح شرکت کردهاند.»
به گفته خانم باروت کوه طرح نیابت برای اموات هم در نظر گرفته شده است و زائران از جانب اموات هم زیارت میکنند و چند قدمی راه میروند.
زن و مرد باید اثبات کنند لشکر امام زمان هستند
این بانوی خادم در پاسخ به این سؤال که چقدر حضور زنان در مراسم پیادهروی اربعین ضروری است یا اصولاً بهتر است خانمها به این مراسم نروند اینگونه پاسخ میدهد: «باید ابتدا ببینیم هدف ما از حضور در چنین مراسمی چیست؟ بسیاری از افراد در پاسخ به این سؤال میگویند ما برای همدردی با حضرت زینب آمدهایم. با ترسیم چنین هدفی باید ببینیم چه کسانی همراه حضرت زینب بودند. کاروان عاشوراییان اغلب زن و کودک بودند. اگر این مسیر جای زنان نبود به طریق اولی امام معصوم همسران، دختران و خواهران خودش را در این مسیر نمیآورد.»
بنا بر تأکید وی در باب مسائل فقهی و اختلاط مرد و زن نیز کسی که سفر اربعین رفته باشد میداند آنقدر مسیر وسیع و موکبها زیاد است که هیچ گونه اختلاطی میان زن و مرد بهوجود نمیآید.
خانم باروتکوه با تأکید بر اینکه هدف همدردی با حضرت زینب (س) در سفر اربعین هدفی بسیار ارزشمند است، میافزاید: «اما هدف ارزشمندتر از آن این است که ما ثابت کنیم لشکر امام زمانمان هستیم و این لشکر میتواند از کودک شیرخواره تا پیرمرد و پیرزن سالخورده باشد و حضور زنان و کودکان در این پیادهروی نشانه این است که همگی ما با تمام سختیها حاضریم برای یاری امام زمانمان به میدان بیاییم.» از نگاه این بانوی خادم اجتماع ۲۰ میلیونی اربعین به دل دشمنان ترس انداخته و به همین دلیل است که تلاش میکنند تفرقهافکنی کنند.
وی به جلساتی که در طول سال برگزار میکنند اشاره میکند و میگوید: «خدا را شکر چهرههایی همچون حاج آقای پناهیان خیلی برای اصلاح این دید تلاش میکنند و توصیه دارند خانوادگی به سفر اربعین بروید و من خودم هر سال با فرزندانم در این مراسم حضور پیدا میکنم.»
حکایت دلی که شاد شد
خانم باروتکوه وقتی بنا میشود یکی از زیباترین خاطراتش را از حضور در حرم به عنوان خادم برایمان بگوید این خاطره را انتخاب میکند: «من در کنار رأسالحسین و زیر قبه خادم بودم. به واسطه حضور جمعیت هزاران نفری و حتی بیشتر ما مجبوریم زائران را خیلی سریع از کنار ضریح رد کنیم تا افراد بیشتری بتوانند زیارت کنند. یک خانم سوری هم که کنار ضریح رسیده بود توسط یکی از خادمان عراقی از ضریح کنار کشیده شد، اما این خانم با آنچنان ضجهای فریاد زد که شکایت شما را به سیده زینب میبرم که شما نگذاشتید من حتی یک بوسه بر ضریح بزنم. من با خادم صحبت کردم و گفتم این خانم خیلی دلش شکسته است اجازه بدهید چند لحظهای زیارت کند. بعد از چند لحظه خود من هم او را کنار کشیدم و گفتم ببین چقدر زائر پشت سرت ایستاده است. این خانم به من گفت تو چنان دل من را شاد کردی که احساس میکنم سیده زینب دلش شاد شده است.»