اصفهان در روز اول آبان ۱۳۹۸ آماده گرامیداشت یادوخاطره ۱۲۰۰ شهید ورزشکار استان وشهید شاخص شکارچی جبهههای هشت سال دفاع مقدس میشود. شهید «عبدالرسول زرین» یکی از افتخارات لشکر مخلص امام حسین (ع) بود که در وصفش پیشوایان وفرماندهان ارشد جنگ همواره اورا اسطوره تک تیراندازه تاریخ جهان نامیدند.
کتاب "گردان تک نفره " حاوی خاطرات وروایات فرماندهان ارشد هشت سال دفاع مقدس ازشهید بزگوار «عبدالرسول زرین» است این شهید غرور آفرین درفرازی ازوصیت نامه اش نوشته است.ای مردم، من حقیر که مدتهای زیادی در جبههها بودهام، به عشق امام حسین (ع) آمدهام و حسین (ع) است که به من این شور و شعف را داده که اگر به شهادت برسم سعادت و اگر پیروز شوم باز هم سعادت است؛ و در بخش دیگری از وصیتنامه خود آورده است: «ای مسئولان وای کسانی که مسئولیت کارهای اجرایی در دست شماست، بدانید این کارها مسئولیت و تعهد است در قبال اسلام و خدای نکرده اگر هوای نفس بر شما غلبه کند به زمین میخورید، مثل بنیصدر و مثالهم و اگر با توکل بر خدا همه کارهایتان اعم از نفس کشیدن و خشم و غضب و دوستیتان و جنگ و جهاد و حرف زدن و اعمالتان برای او باشد، در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود؛ که اگر مسئولان از روی هوای نفس خود کار کنند، به خون شهدا و مصدومین و مجروحین خیانت نمودهاند و نه دنیا را دارند و نه آخرت را.
شهید «عبدالرسول زرین» در سال ۱۳۲۰ در یکی ازتوابع شهرستان گچساران به دنیا آمد درچهارسالگی پدر ودرشش سالگی مادرش را از دست داد واز این دونعمت بزرگ محروم شد وپس ازآن دایی او سرپرستی اش را عهده دار شد.
در عنفوان جوانی به اصفهان عزیمت کرد وتصمیم گرفت به تنهایی روی پای خود بایستد وباآن سن کم باتلاش فروان مشغول به کار شد. اودر سال ۱۳۴۲ در اصفهان ازدواج کرد که ثمره این پیوند هفت فرزند شد (چهار پسر وسه دختر) شهید زرین درمحله شیخ صدوق اصفهان زندگی میکرد وبا تلاشی که داشت یک مغازه لباس وچینی فروشی راه اندازی کرد. درسال ۱۳۵۷ باشروع انقلاب اسلامی به ندای حضرت امام خمینی (ره) لبیک گفت وبه مردم انقلابی پیوست ودر همان سال در میدان انقلاب اصفهان درپایین کشیدن مجسمه شاه همکاری داشت، پس ازآن تحت تعقیب ساوک قرار گرفت وباموتورسکیلت به زادگاهش گریخت، پس از ۲۰ روز با بالاگرفتن تظاهرات دوباره به اصفهان آمد وتا پیروزی انقلاب تمام زندگیش راوقف مبارزه نمود.
شهید زرین باشروع چنگ تحمیلی همراه گروه ضربت به جبهه جنوب عزیمت کرد ودر تشکیل "خط شیر" دردارخوین همکاری ویژهای داشت واین گروه بسیار اندک در برابریک لشگردشمن ایستادگی ازخود نشان دادندکه نقش شهید زرین در عملیات فرمانده کل قوا زبانزد رزمندگان بود. اوچند تپه مهم استراتژیک راکه یک گردان از پس او برنیامده بود به تنهایی تصرف کردکه این تپهها به نام خودش نامگذاری شده بود.
شهید زرین در عملیات ثامن الائمه در تاریخ ۵ مهرماه سال ۱۳۶۰ گروهی از تک تیراندازان رابرای ایستادگی دربرابر دشمن بعثی ووارد کردن ضربات مهلک به آنان تشکیل داد
اوتازمان شهادت در ۱۱ اسفندماه ۱۳۶۲ باعنوان تک تیراندازویژه لشکر امام حسین (ع) افتخارات بزرگی را آفرید وبا اخلاصی که داشت تبدیل به اسطورهای بزرگ وبی نظیر شد وسرانجام درمرحله دوم عملیات خیبر درمنطقه طلاییه حماسه سرایی کرد و بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به فیض عظمای شهادت نائل شد وپیکر پاکش در کنار همرزمان شهیدش در گلستان شهدای اصفهان بخاک سپرده شد.
گردان تک نفره زرین
سردار شهید حاج حسین خرازی در خاطراتش گفته بود: شهید «عبدالرسول زرین» انگار که جنگی به دنیا آمده بود. در جای دیگر هم او را «گردان تک نفره زرین» خطاب کرده بود، چون به اندازه یک گردان موثر بود، شهید خرازی گفته بود؛ بعد از عملیات طریقالقدس نزدیک ایشان بودم. با روحیه و شادابی بالایی کارش را انجام میداد و داشت به سمت عراقیها تیر میزد و من میدیدم که چگونه تکتیراندازهای عراقی را هدف میگرفت. به من گفت حسین ببین چگونه دارند فرار میکنند و چگونه ذلیلانه زمین میخورند و من خودم چند صحنه از مبارزات ایشان را شاهدش بودم. تا اینکه جایی که ایشان جنگ میکرد عراقیها کشف کردند و یک تیری از جانب تکتیرانداز آنها رها شد و من کنار ایشان ایستاده بودم که خدا خیلی به ما رحم کرد و خدا خیلی به ما لطف کرد که همان لحظه ایشان را برای ما نگه داشت. یک تیر آمد و از بغل گوش ایشان رد شد و لاله گوش راست ایشان را سوراخ کرد، ولی ایشان اصلاً خم به ابرو نیاورد و اصابت گلوله دشمن را با لبخند زیبایی پاسخ داد. گروهی از فیلمبرداران هم آنجا بودند که بلافاصله فیلم و عکس ایشان را گرفتند و یک عکسی از او در آن لحظه به یادگار هست که این خود گواه صادقی است از تلاش و مبارزات و حماسههای ایشان.
تیرانداز اول دنیا
سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس و رئیس کنونی هیئت تیراندازی استان اصفهان میگوید: «شهید زرین» ابتدا وضو میساخت و بعد اسلحه را برمیداشت و با ذکر "ما رَمیتُ" تیر را به سمت دشمنان نشانه میرفت. او به معنای واقعی کلمه یک چریک مخلص امام زمان (عج) بود. اوباهر تیراندازی خود رعب ووحشت عجیبی در دل دشمن ایجاد میکرد شهید زرین درخطه جنوب ودر عملیاتها، جنگ روانی راه میانداخت وبرای پیشروی نیروها خودی بسیار موثربود، او هم فرماندهان دشمن را میزدوهم جبهه دشمن را به هم میریخت ومی توان گفت که شهید زرین استاد شکل دادن جنگ روانی دردل دشمن بود. اویک نیروی نابغه عملیاتی محسوب میشدوحاج حسین خرازی به ایشان اعتماد داشت. او بازوی عملیاتی حاج حسین بود من دوبار اززبان شهید خرازی شنیدم که میگفت من صبح عملیات بعد ازخداو کمک چهارده معصوم (ع) چشمم بدست عبدالرسول زرین است.
پرکار، جدی وفروتن بود
سردار دافعیان میگوید: شهید «عبدالرسول زرین» بسیار جدی وپرکار بود، همیشه صبح زود میرفت در سنگر کمین و شب برمی گشت یک شب ساعت ۱۱ ازسنگر بازگشت من وآقای مهدی کلوشانی وشهید یزدخواستی شوخی میکردیم. شهید زرین دو سه مرتبه گفت:من صبح زود باید بروم خواهش میکنم شماهم بخوابید، ولی مابازهم سروصدا داشتیم یک دفعه ایشان اسلحه اش رابرداشت ویک تیر به سقف سنگر شلیک کرد. رزمندگان به شوخی و آهسته گفتند بخوابید که ایشان یک وقت مارا هم میزند وخوابیدیم. وقتی ساکت شدیم از همه عذر خواهی کرد وگفت:فردا کار مهمی دارم وصبح زود باید درسنگر کمین باشم. او رصد کرده بود که فرماندهان عراقی صبح زود برای بازدید از خط میآیند. شهید زرین خیلی منظم وکم خوراک بود ویک ایمان وشجاعت وصف ناشدنی داشت وهنگامی که ما ایشان رازیارت میکردیم یادیاران صدر اسلام که شنیده بودیم میافتادیم ویک الگوی تمام عیار برای همه ما بود.
تمام شلیکهایش را در دفترش یاداشت میکرد
سردار سیداحمد موسوی فرمانده اطلاعات عملیات گردان غواصان یونس لشکر امام حسین (ع) میگوید: شهید زرین هر شلیک موفقی که داشت در دفترچه خود ثبت میکرد. دفترچهای که حالا پر شده بود از نام نیروهای موثر جبهه دشمن که او آنها را با تبحر خاصی که در تیراندازی داشت شکار کرده بود تا عراقیها او را صیاد جبهههای خمینی (ره) بنامند و بی آنکه نامش را بدانند از وجودش وحشت کنند. شهید زرین چند ماه قبل از شهادتش و قبل از عملیات والفجر ۴ از او پرسیدم، تعداد شلیکهای موفق شما تا کنون چقدر بوده است و تا حالا چند نفر از دشمنان را به هلاکت رساندهای؟ اول نمیخواست بگوید، ولی وقتی اصرار کردم ایشان گفت "تا الان بالای ۲ هزار نفر در ذهنم هست و در دفترچهام ثبت کردهام"، که این تعداد قطعاً در چند ماه بعد و در عملیاتهای بعدی و بین عملیاتها در سنگرهای کمین و تا لحظه شهادت ایشان بیشتر هم شده بود.
منحصر به فرد بود
برادرگردانشکن، متخصص و مربی تک تیراندازی و از شاگردان شهید زرین باسوز گداز میگوید: " شهید زرین " برای جبهه تک تیرانداز تربیت میکرد. وشاگردانش او را استاد استتار و تیرانداز اول دنیا میدانند من در تیراندازی توفیق شاگردی او را داشتم و از مربیان تک تیراندازی پادگان غدیر بودم. زرین یک تک تیرانداز ششدانگ بود که هم هدفهای ثابت را با یک تیر میزد و هم هدفهای متحرک را که این در نوع خود منحصر به فرد است، آن هم در شرایط سخت و بحرانی جنگ. ایشان از لحاظ جنگاوری و تیراندازی بینظیر بود و سنگرهای کمین و استتار ایشان زبانزد بود و چنان سنگرهای مستحکم ایشان استتار دقیقی داشت که دشمن سر تا سر روز دنبال او میگشت، ولی نمیتوانست او را پیدا کند. ایشان چندین سنگر کمین در فواصل مختلف داشت و بعد از چندین بار شلیک، مکان خود را عوض میکرد. ایشان میگفت "در دو جا به هیچوجه عراقیها را نمیزنم؛ یک جا وقتی در دوربین کسی را ببینم که آب میخورد و یک جا هم اگر ببینم کسی غذا میخور.
تمام شلیک او موفق بود
سردار اصغرصبوری از رشادت و تیزبینی شهید زرین میگوید: شهید زرین از دلاور مردانی بودکه حتی عراقی هاوبعثیها اورا میشناختند. شایداورا به نام نمیشناختند. ولی میدانستندتک تیراندازی درلشگر امام حسین (ع) هست که مرتب نیروهای موثر وفرماندهان راشکارمی کند وازبس آن هاراعاصی کرده بود. همیشه دنبالش بودنند، ولی نمیتوانستنداوراپیدا کنند اگراسناد عراقی هارا بیاورند خواهید دیدکه چه تلفات سنگینی رادر جنگ به عراقیها وارد کرده است. او حدود ۶۰ درصد جانبازی داشت و گاهی بخاطر نجات جان بچه هاخودش را فدا میکردودر یک جمله رشادتهای اودر حد اعلی بود.
مجروح، اما مقاوم
سردارکشفی از خاطرات دهشناک شهید زرین میگوید: در عملیات رمضان ایشان زخم عجیبی از ناحیه شکم برداشت بود ومحتویات شکمش بیرون ریخته بود روحیه این شهید وقدرتمندی ایشان راکه خودش احشای خودرا جمع کرده بودودرداخل شکم گذاشته بود وبعد بایک چفیه دورشکمش رابسته بود وبااین زخم عجیب تا پشت دژکه مسافت زیادی هم بود نمیدانم چطورطی طریق کرده بود. در زمان جنگ ایران و عراق برخی از فرماندهان و رزمندههای ایرانی به دلیل قابلیتها و شجاعتهایی که داشتند مورد تنفر صدام قرار میگرفتند و فرمانده ارتش بعث شخصاً برای سر آنها جایزه تعیین میکرد. مانند شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)، شهید عباس دوران، شهید علی هاشمی، شهید برونسی و... شهید عبدالرسول زرین هم یکی از همان سرداران دلاوری بود که خار چشم دشمن شد و صدام برای به شهادت رساندنش، بهترین تک تیراندازانش را به خط اعزام نمود.
منبع روایتها: کتاب گردان تک تیر انداز سردار سرافزار شهید عبدالرسول زرین به همت ادارهکل ورزش و جوانان استان اصفهان و سازمان بسیج ورزشکاران استان اصفهان