معنویت و اخلاق برای نظام سیاسی ولایی هم علت موجده است و هم علت موجبه، از همین رو میتوان پیشبینی کرد در هر نقطهای که نظام اسلامی از علل موجده و موجبه خود فاصله بگیرد به سمت زوال حرکت میکند، زیرا معلول از علت خود تخلف نخواهد کرد. به بیان دیگر در دهه پنجم عمر انقلاب، آنچه میتواند پاشنه آشیل جمهوری اسلامی تلقی و سبب انفکاک میان مردم و حاکمیت شود، سرپیچی کارگزاران نظام و داعیهداران از اخلاق و معنویتی است که اساس انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد.
به بیان دیگر معنویت و اخلاق که در میان اکثریت جامعه به عنوان بخش مهمی از زندگی شخصی و اجتماعی جریان دارد یا بخش اندکی که تقید چندانی به این امور ندارند، باز هم از اصول محسوب شده و در نظر هر دو طیف کارگزار و حاکمیت معنوی و با اخلاق بر کارگزار و حاکمیت مادیگرا و لاقید ارجحیت دارد. پرواضح است که پرداختن به معنویت و اخلاق میتواند بر ضریب اعتماد عمومی میان مردم و حاکمیت افزوده و مسیر پیشرفت را برای کشور هموار نماید.
طبیعی است که در فضای بیاعتمادی ناشی از بیاخلاقی است که نه تنها دین و معنویت در کشور آسیب میبیند که اقتصاد، امنیت و فرهنگ نیز با چالش و بحران مواجه میشود، از این رو رعایت اخلاق و معنویت بیش از همگان بر کارگزاران حکومتی و مسئولان کشور لازم است، زیرا افکار عمومی تفکیک واضحی از نظام اسلامی و کارگزاران آن در ذهن نخواهند کرد، به همین دلیل است که زوال سرمایه اجتماعی که بر اثر یک بیاخلاقی اقتصادی مثل رشوه یا اختلاس در یک مجموعه حاکمیتی بسیار اثر منفی بیشتری از فقر یا بیکاری در افکار عمومی میگذارد.
در بند اول اصل دوم قانون اساسی ایران «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با تمامی مظاهر هر فساد و تباهی» به عنوان وظیفه نظام اسلامی آورده شده و اصول ایمان و تقوا شرایط لازم برای ایجاد محیط مناسب در رشد فضائل اخلاقی دانسته شده است، لذا از این منظر در بعد رفتار فردی و اجتماعی، مفاهیم و شعارهایی، چون «آزادی اباحهگرایانه»، «حق آزادانه انتخاب»، «دموکراسی»، «برابری حقوق زن و مرد» و... - که مدنظر حکومتهای لیبرال غربی است- نهتنها مورد قبول نبوده، بلکه با اساس آزادی حقیقی انسان که در چارچوب تفکر دینی معنا پیدا میکند و رهایی انسان از قیدوبندهای هوای نفس را ممکن میسازد، در تضاد است. از منظر امام خمینی: «آزادی و حریت انسانی در حدود قانون است. دین کشور ما اسلام است، آزادی در حدود دین این است که به اسلام ضرر نخورد.» (۱)
علاوه بر این، امام خمینی در جهت تعالی و ارتقای بنیادین نظام اسلامی، به پایگاهها و نهادهای دینی و مردمی- که از ظرفیت بالایی برای تربیت و رشد دینی و معنوی افراد جامعه برخوردار هستند- توجه و توصیه کرده و برنامهریزی برای استفاده هر چه بیشتر از آنان را از همگان مطالبه میکنندد، نهادهایی همچون مساجد به عنوان «سنگرهای اسلام در مقابل شیاطین» (۲)، «مرکز جنبش و حرکتهای اسلامی» (۳)، «مرکز تبلیغ» (۴)، نماز جمعه به عنوان «منصب تماس روحانیت با ملت و نیز روحانیت با مجلس و دولت» (۵)، «کانونی برای بیان مسائل و برکات انقلاب» (۶)، هیئات مذهبی و کانونهای دینی مردمی به عنوان «کانونهای ایجاد شور و حرکت دینی برای اسلام و حفظ مقاصد اسلامی» (۷)، «مجالس غلبه عقل بر جهل و عدل بر ظلم و امانت بر خیانت و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت» (۸) و... نهادها و پایگاههایی که با اندیشه خاص امام خمینی در انقلاب اسلامی، تعریف و کارکردهای متفاوت و پرثمرتری را پیدا کردند و توانستند در مسیر نشر و تعالی اهداف انقلاب اسلامی نقش مهمی را ایفا کنند.
وظایف حکومت و جامعه در قبال معنویت و اخلاق
بنا بر آنچه گفته شد سود جامعه و حکومت در رعایت معنویت و اخلاق است. بدیهی است حکومت وفادار به معنویت و اخلاق نسبت به امانت مردم که همانا قدرت و حکومت است، وفادارتر و امینتر خواهد بود و مردم متخلق و معنویتمدار نیز زمینههای رشد و اعتلای حکومت را فراهم میآورند.
جامعه پیشرفته بدون معنویت و اخلاق در غرب به مظاهری، چون بردگی جنسی زنان و تبدیل نقش مادری به نقش تبلیغاتی زن برای فروش کالاهای صنعتی و بهداشتی، قتلعام کودکان مظلوم در فلسطین، یمن، عراق و افغانستان به وسیله دولتهای غربی و با هزینه مالیاتهای مردم مغربزمین، فراموشی از خدا و آلوده شدن مردم به انواع گناههای شهوانی، آزاد گذاشتن قوه غضبیه برای انجام وحشیترین قتل عامها نظیر آنچه در نیوزیلند رخ داد و... تنها بخشهایی از مظاهر پیشرفت منهای معنویت و اخلاق است، به همین دلیل وظایف روشنی برای حکومت و جامعه در قبال تأمین و تضمین اخلاق و معنویت وجود دارد.
این وظایف میتوانند منجر به اعتلای شعور معنوی و فهم اخلاقی حکومت و جامعه از یکدیگر و جهان پیرامون شود و جنبههای مقدمیت برای جامعه مهدوی ظهور را فراهم آورد.
بر این اساس دولتها موظفند خود را در راه هموار کردن مسیر بهشت و ناهموار کردن مسیر جهنم برای مردم مسئول قطعی بدانند.
اهتمام به امر آموزش، تنظیف فضای مجازی از گناه، حمایت از خانواده و... از اقل وظایف دولت در راستای تعمیق معنویت و اخلاق است.
جنگ نرم فرهنگی علیه معنویت و اخلاق
بر همین اساس حجم سنگینی از آتش تبلیغاتی دشمن برای فروپاشی نهاد خانواده و اعتقادات دینی و معنوی مردم از سوی دشمن به کار گرفته شده است.
بر اساس برخی آمارها، بیش از ۴/۵ میلیون گیرنده ماهوارهای غیرمجاز در کشور فعال است و از حدود ۱۸هزار شبکه ماهوارهای جهانی، ۳هزار شبکه در داخل کشور قابل دریافت است.
از این تعداد در حدود ۴۰۰ شبکه به موسیقی، حدود ۱۰۰ شبکه به تبلیغات مد و لباس، حدود ۳۰۰ شبکه به تبلیغ ادیان ساختگی و حدود ۲۵۰ شبکه به برنامههای مبتذل اختصاص دارد.
از سوی دیگر مجلس نمایندگان ایالات متحده با تخصیص بودجه سالانه به توسعه شبکههای ماهوارهای فارسیزبان ضدانقلاب، به صورت مستقیم کمک میکنند. (۹)
از سوی دیگر شوالیههای جنگ نرم دشمن در قالبهای حیازدایی و دینزدایی تلاش میکنند با رویکردهای ضددینی و ضداخلاقی مردم را دچار استحاله ارزشی و روند فروپاشی را از درون افکار عمومی آغاز کنند.
بر این اساس شبکههای ماهوارهای پخش فیلم و سریال یا شبکههای خبری و تحلیلی و شبکههای اجتماعی در کنار فضای مجازی و روباتهای ادمین حداقل پنج هجمه عمده در راستای حرکات ضدمعنویت و ضداخلاقی را به شدت دنبال میکنند:
- خیانت به همسر و ترویج عشقهای چندضلعی.
- کشف حجاب و برهنگی.
- عادیسازی روابط جنسی و پدیدههای شومی، چون حرامزادگی.
- تغییر سبک زندگی غیرمعنوی با شاخصهایی، چون شرب خمر، تجملگرایی، مدپرستی و...
- سکولاریسم و تفکیک حوزههای دینی از حوزههای اجتماعی و به خصوص سیاسی.
از این رو صیانت از سنت دینی و ملی کشور که حیا، معنویت و اخلاق از وجوه بارز آن است، فارغ از انقلاب اسلامی برای حفظ کشور ضروری است، زیرا فروپاشی و انحطاط اخلالی میتواند به سرعت به فروپاشی سیاسی و اجتماعی مبدل شده و از تمدن اسلامی- ایرانی چیزی جز جغرافیایی بیروح باقی نگذارد.
حکومت دینی و تقویت معنویت و اخلاق
در حکومت دینی، گزارهای پیچیده به عنوان «این همانی سیاست و دیانت» وجود دارد. روشهای دینی، همان روشهای سیاسی است و روشهای سیاسی همان روشهای دینی. اهداف دینی همان اهداف سیاسی است و اهداف سیاسی همان اهداف دینی.
گزینهها اگر در دین برای یک هدف محدود باشند در حکومت دینی نیز محدودند. اگر روشهای رسیدن به یک هدف در دین، خاص و منحصربهفرد باشند، در حکومت دینی نیز روشهای رسیدن به همان هدف خاص و منحصربهفرد خواهند بود، اما از طرف دیگر همه راهبردها و تاکتیکهای قابل بهرهگیری در سیاست، مجاز به استفاده در حکومت دینی نیستند و همینطور در باب اهداف و غایات. (۱۰)
تحکیم معنویت و اخلاق در نظام اسلامی یک راهبرد سیاسی محسوب نمیشود و از وظایف ذاتی آن محسوب میشود، بنابراین شخص حکومت و نظام اسلامی خود باید متخلق به معنویت و اخلاق بوده، مروج آن باشد و با هر ابزاری هر فرد و نهادی که تمایل به غفلت و ولنگاری را ترویج میکند، مقابله کند. این تقابل دارای ماهیت نرم و اقناعی است، مخاطب آن عمدتاً خانوادهها و نسلهای جوانتر کشور است، نیازمند زمینهسازی و آموزش است، دارای شعور و شور توأمان است، نفس مبارزه و مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن معنوی، جهادگونه و دارای اساس عقلانی است. در رهایی مردم از جهنم به سوی بهشت تعارف ندارد، متوقع و طلبکار نیست و در عین حال مطالبهگر و داعی است. از این رو است که رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم الزامات تحکیم و ترویج معنویت و اخلاق را در جامعه به شرح ذیل برمیشمرند:
تحکیم معنویت و اخلاق محتاج جهاد و تلاش است:
- این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت.
- با دستور و فرمان به دست نمیآید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند.
- اولاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند و ثانیاً زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی دراینباره میدان دهند و کمک برسانند.
- با کانونهای ضدمعنویت و اخلاق، به شیوه معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنمیها مردم را با زور و فریب، جهنمی کنند.
- این البته به معنی رفع مسئولیت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دوره پیشِرو باید دراینبارهها برنامههای کوتاهمدت و میانمدت جامعی تنظیم و اجرا شود.
پینوشتها:
۱- صحیفه امام، ج ۶، ص ۲۶۹،
۲- همان، ج ۲، ص ۴۵۱،
۳- همان، ج ۷، ص ۶۵،
۴- همان، ج ۱۰، ص ۱۶ و ۱۷،
۵- همان، ج۱۸، ص۱۹۵،
۶- همان، ج ۱۷، ص ۳۷ الی ۴۸،
۷- همان، ج۵، ص۳۳۱،
۸- همان، ج ۵، ص ۷۶،
۹- رضا سراج، رهیافت هنرمندانه، الگویی برای جنگ نرم فرهنگی، فصلنامه دیدمان، شماره اول، بهار ۱۳۹۴، ص ۱۰۶،
۱۰- خاکی، محسن، چالشهای یک حکومت خاص، تهران، کمال اندیشه، ۱۳۹۷، ص ۲۵۹.