جوان آنلاین: با حوادث غزه، موضوع فلسطین دوباره داغ شد و برنامههای مختلف تلویزیونی در این باره ساخته شد که برخی هنوز ادامه دارد، اما این برنامهها مشکلاتی هم داشتند، بزرگترین آن عمدتاً نشناختن موضوع فلسطین به صورت جدی و استفاده از چهرههای رسانهای بود که اطلاعات کاملی از غزه نداشتند. به همین بهانه با دکتر مجید صفاتاج، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، مؤلف دانشنامه چهار جلدی فلسطین و دانشنامه شش جلدی صهیونیسم گفتگو کردیم.
آیا اتفاقات اخیر غزه باعث تحولات فرهنگی در منطقه شده است؟
با توجه به وضعیت غزه و بهرهگیری مردم از قرآن، شاهد یکسری تحولات و رویدادهای فرهنگی جدید هستیم؛ رویکردی که چهرههای مطرح جهان، بهخصوص در عرصه هنری را متأثر کرده است، حتی بعضاً یهودیانی که اسیر حماس بودند به قرآن روی آوردند. صداهایی از جوامع غربی به گوش میرسد مبنی بر اینکه منتظریم مسلمانان فضای فرهنگی و اجتماعی جهان را تغییر دهند. این موضوع نشان میدهد در آینده شاهد تحولات عظیم اسلامگرایی در منطقه و جهان خواهیم بود. البته دشمن بیکار ننشسته و تلاش میکند با تبلیغات مردم را در جهل مرکب قرار دهد تا این رویکرد جدید را دنبال نکنند. با این حال مردم دنیا میبینند ملتهای اسلامی و جریانهای انقلابی از غزه حمایت میکنند و برخلاف تبلیغات رسانهها مهاجم نیستند، بلکه حامی مظلومان غزه هستند. بنابراین بحث شیعههراسی و اسلامهراسی را بعد از این تحولات غزه عملاً باید به زبالهدان تاریخ سپرد، چون رویکرد جدیدی حتی بین نخبگان اهلسنت ایجاد شده است.
اگر امروز شما رایزن فرهنگی در کشورهای نزدیک به تفکر فلسطین شوید، قبول میکنید؟
سال ۵۸ مدیر فرهنگی بودم و در حوزههای مختلف فرهنگی سمت مدیریتی داشتم، اما با توجه به اینکه در سه دهه به کار تحقیق مشغول هستم که کاری نسبتاً دشوار، وقتگیر و حساس است کمتر فرصت کار اجرایی پیدا کردم. ترجیح میدهم بیشتر کارهای سخت را دنبال کنم. رایزنی فرهنگی طالب زیادی دارد، مشکلی برایش به وجود نمیآید. هرچند در حوزه سیاست و فرهنگ برای هر کشوری باید کار شود، اما باز هم حوزه مدیریت اجرایی مشکل نیست و من ترجیح میدهم در سیاستگذاری فرهنگی و پژوهشهای علمی فعال باشم.
آیا سردار سلیمانی هم از تألیفات شما اطلاع داشت؟
ایشان بهطور کامل در جریان فعالیتهای ما بود و گزارشهایی از مؤسسه آفاق روشن بیداری برایشان میفرستادم و آثار مکتوبی در حوزه فلسطین، لبنان و سوریه را تقدیم ایشان میکردم. گاهی حضوری کتابهایی مانند فرهنگ جامع سه جلدی فلسطین را تقدیم میکردم و گاهی هم غیرحضوری برایشان میفرستادم که بنا به توصیه ایشان بود، به خصوص سه کتاب سوریه، پشت دروازه دمشق و فتنه شام که دو کتاب آخر را به ایشان و شهید حججی تقدیم کردم. بعد از شهادتشان متوجه شدم سردار در جلسات توصیه کرده بود از من برای برخی امور استفاده شود. به هر حال بهطور کامل ایشان در جریان فعالیتهای ما بود.
با توجه به تحقیقات شما، وضعیت رایزنیهای فرهنگی و سفارتهای ایران را چطور میبینید و اگر لازم بود شما کدام کشور را انتخاب میکردید؟
دو نکته مورد توجه است و نمیتوان همه را براساس یک نگاه ثابت مورد بررسی قرار داد؛ اولاً مشخص کرد کشوری که رایزنی فرهنگی ما در آنجاست در چه در سطحی از روابط با جمهوری اسلامی است، آیا راهبردی است یا دوستانه و یا صرفاً به دلیل حسن همجواری است یا خصمانه است. ثانیاً تعداد مسلمانان آنها، بهخصوص شیعه چگونه است. آیا کشوری اسلامی است یا نه. طبیعی است کار فرهنگی و فعالیتهای سیاسی و دیپلماسی عمومی در هر کشوری فرق دارد و ما نمیتوانیم رایزنی فرهنگی ایران در لبنان و سوریه را مانند مصر یا اردن بدانیم. دیگر اینکه چه کسانی قرار است نقشه راه جمهوری اسلامی را در حوزه فرهنگی اجرا کنند. بنابراین توانایی افراد و مدیریت فرهنگی و تعهد آنها دو عامل مهم است که میتواند نوع فعالیت فرهنگی ما را در کشور دیگر ارزیابی کند. در مجموع میتوان گفت فعالیت جمهوری اسلامی در جهان اسلام، بهخصوص کشورهای همسایه و دوست موفق بوده و موجب تقریب مذهب و ادیان شدهایم، به عنوان نمونه در کویت و لبنان رایزنیهای فعالی داشتیم و عملاً در مقطعی به دلیل اینکه رایزن فرهنگی فعال بوده، مورد استقبال مردم آن کشور بودهایم.
مؤسسات زیادی هستند که بودجه میگیرند، اما عملاً خروجی ندارند، به نظر شما مشکل چیست؟
یکی از آسیبها در حوزه نهضتی، بهویژه درباره فلسطین دولتی بودن آنهاست. این مؤسسهها، چون دولتی هستند خود را کارمند میدانند و عمدتاً در عرصه میدان فرهنگی خیلی کمتر از مؤسسههای غیردولتی مشابه فعالیت دارند، درحالیکه فعالیت مؤسسههای غیردولتی دهها برابر آنهاست، آن هم با بازدهی بالا، چون در چارچوب ضوابط دولتی کار نمیکنند، بلکه بسیجیوار و جهادی هستند. متأسفانه اخیراً این مؤسسات به دلیل نداشتن امکانات و حمایت، عمداً یا سهواً کنار گذاشته شدند و حضورشان کمرنگ شده است. به نظرم در حوزه نهضتی و مقاومت باید اجازه بدهیم افراد حقیقی که دارای آرمانهای انقلابی و جهادی هستند و خود را افسر جنگ نرم میدانند و تابع ولایت و انقلاب هستند، وارد میدان شوند تا رشد کنند. اگر چنین اتفاقی بیفتد قطعاً هزینهها کمتر میشود و راندمان بالا میرود.
شما تنها کسی هستید که دانشنامه فلسطین را با تحقیق تألیف کردید، چقدر مورد استفاده قرار گرفته است؟
دانشنامه فلسطین، دایرهالمعارف جامع و کاملی از فلسطین است که بیش از ۴ هزار مدخل دارد و در موضوعات جغرافیایی، انسانی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. این دانشنامه تنها دایرهالمعارفی است که در حوزه فلسطین در جهان با این ابعاد و گستردگی موضوع و چارچوب مشخص علمی تألیف شده است. تألیف این دانشنامه هشت جلدی، حدود ۲۵ سال کار برده است، اما متأسفانه با وجود تأکید امامین انقلاب برای ترویج معارف فلسطین، مهجور مانده، چون با بودجه شخصی انجام شده و نهادهای مسئول حمایت نمیکنند و از آن استفاده نمیشود. البته این کتاب یک فرهنگ جامع است و نمیتوان گفت در همه امور کشور جنبه کاربردی دارد، ولی به فهم بهتر موضوع و تاریخ فلسطین کمک میکند. نهادهایی که میخواهند درباره فلسطین کار کنند، اطلاعات خوبی به آنها میدهد. برخی از مسئولان فرهنگی از این کتاب بیاطلاع هستند. گاهی همین مسئولان در سخنرانی خود درباره فلسطین دچار ضعفهای اطلاعات تاریخی و علمی شدهاند و، چون فهم و اطلاع دقیقی از این موضوع ندارند همین باعث شده نتوانند آن را درست تبیین و تفهیم کنند.
این روزها کانالهای صهیونشناسی زیادی در فضای مجازی دیده میشود. مطالب این کانالها چقدر موثق هستند؟
در کنار تألیف دانشنامه فلسطین، متوجه شدم، هرچند موضوع اسرائیل از فلسطین جدا نیست، اما میتوان اسرائیل و صهیونیسم را در دانشنامه دیگری بهطور اختصاصی دنبال کرد. بنابراین هرچند با دانشنامه فلسطین اشتراکاتی دارد، اما اکثر موضوعات آن جدا و تخصصی است. این کتاب شش جلدی است که هر جلد هزار صفحه وزیری دو ستونی دارد، اما از این دانشنامه در فضای مجازی کمتر استفاده شده، چون در اختیار همگان نیست. به همینخاطر مطالب و متنهای فضای مجازی عمداً یا سهواً حق مطلب را درباره تبیین ماهیت اسرائیل ادا نکرده و حتی گاه نتیجه معکوس داشته و کمک به بزرگنمایی صهیونیسم هم کرده است. در فضای مجازی باید کار براساس اصول علمی باشد. باید از کتابها و منابع معتبر بهره بگیرند، آن هم با شناخت خوب اسرائیل و صهیونیسم باشد. وقتی جبهه مقابل را خوب بشناسیم، میتوانیم خوب مبارزه کنیم و در فضای مجازی هم باید این نکته مورد توجه قرار گیرد.
برای تألیف دانشنامه فلسطین و صهیونیسمشناسی از چه منابعی استفاده کردید؟
در ابتدا به جمعآوری منابع مختلف، بهویژه کتابهای عربی این حوزه و برخی از کتابهای زبان انگلیسی مبادرت کردم. البته آثار انگلیسی به دلیل سلطه رسانهای غرب خیلی اشکال داشتند. بنابراین مبنای کار خود را روی کتاب الموضوعه فلسطینیه که چهار جلدی و هفت جلدی است و کتابهای معتبر عربی گذاشتم. همچنین اخبار خبرگزاریها و برنامههای مختلف به عنوان مثال روزنامههای کیهان و اطلاعات از ابتدای چاپ و بیشتر از کودتای ۲۸ مرداد و خبرگزاری ایرنا را دنبال کردم. از خبرگزاریهای فلسطین مانند الوفا و بولتنهای خبری هم بهره بردم. در این اواخر از سایتهای خبری و اطلاعرسانی مراکز مطالعاتی و پژوهشی که در غرب، بهویژه توسط امریکا و صهیونیستها اداره میشدند نیز کمک گرفتم تا منابع مختلف معتبر علمی باشد. البته اخبار و گزارشها پالایش میشد تا مطالب غیرمعتبر حذف شود. سرانجام بعد از مدتها تحقیق و مطالعه کار تمام شد و توانستم این دو دانشنامه را به اثر علمی معتبر و مرجع تبدیل کنم، بهگونهای که برخی از مسئولان فلسطینی که از فرآیند آن بازدید کردند، میگفتندای کاش این دو دانشنامه به عربی ترجمه میشد و در اختیار ما هم قرار میگرفت.
شما آینده تحولات غزه را چطور میبینید؟
ابتدا باید به وضعیت غزه اشارهای داشته باشیم. در سال ۲۰۰۰ بعد از انتفاضه دوم، کمکم شمار مبارزان فلسطینی بیشتر شد و از سنگ برای مبارزه بهره بردند، به قدری رژیم صهیونیستی را گرفتار کرده بودند که اسحاق رابین گفته بود آرزو میکنم یک روز از خواب بیدار شوم و ببینم تمام غزه زیر آب رفته است. اتحاد و انسجام مردم باعث شد مردم غزه مقاوم و شکستناپذیر شوند. در جنگهای مختلف ۲۲ روزه، ۱۱ روزه و ۵۱ روزه، اسرائیل را شکست دادند و غزه پایدار ماند، برای همین اسرائیل عزم خود را جزم کرده تا به هر شکل ممکن غزه را خلع سلاح کند، اما مقاومت فلسطین پیشدستی کرد و عملیات طوفانالاقصی را انجام داد و شکست سختی به اسرائیل تحمیل کرد. وقتی این فرآیند را دنبال میکنیم، میبینیم روز به روز غزه قویتر شده است.