حجتالاسلام مهدي حسينپور
وقتي كه دختر است، موجب بركت خانه است. وقتي كه همسر است، نصف دين شوهرش را كامل ميكند. وقتي كه مادر است، بهشت زير قدمهايش جاي دارد. زن، مخلوقي است كه توانسته براي مردان و زنان عالم تبديل شود به الگويي از خوبيها و همچنين خواهد توانست تا قيامت، اينچنين بدرخشد. فقط بايد با تمام توان از جايگاه خود و از خوبيهايش در برابر سامريهاي گوسالهپرست، دفاع كند و گول حرفها و هنرهايشان را نخورد. وقتي خداوند موجودي به نام زن را آفريد، بر تمام ابعاد وجودي او آگاهي كامل داشت، بنابراين مقامي در شأن و توانش نيز به او عطا كرده است. جسم و روحي همچون گل. زيبا و ظريف ولي شكننده.
در حديثي از پيامبر خدا(ص) ميخوانيم كه فرمودهاند: خداوند بزرگ و متعال، به زنان مهربانتر از مردان است. در حديث ديگري از رسول خدا(ص) اين چنين نقل شده است كه فرمودند: «يكديگر را به رفتار نيك با زنان سفارش كنيد.» همچنين اميرمؤمنان حضرت علي(ع) بيان فرمودهاند: «كاري كه در توان زن نيست به او مسپار، زيرا زن همچون گل است. نه قهرمان و كارفرما.»
تمامي اين احاديث با آگاهي به ابعاد روحي و جسمي زن، از زبان پاك و شيواي فرستادگان خدا جاري شده است. آنان معصوم هستند و به معدن علم الهي متصل، بنابراين به خوبي انسان و جايگاه او را در هستي ميشناسند. زن را ميشناسند و به خوبي علم به جايگاه زن در عالم هستي دارند. اينكه خداوند نسبت به زن مهربانتر است، اينكه همه ما وظيفه داريم نسبت به زنها رفتار بهتري داشته باشيم، اينكه زن به گل تشبيه شده و دهها نمونه ديگر از سفارشات اسلام نسبت به زنان، همه اينها ميخواهد ما را متوجه كند كه خداوند، توجه ويژهاي به زنان داشته و همچنين مسئوليت مهمي را نيز به آنان سپرده است.
زن با مرد تفاوت دارد، هم از نظر جايگاه و هم از نظر روح و جسم. نوع برخورد كردن با يك زن كاملاً متفاوت با ديگر مخلوقات الهي است. زن همچون گل است. زيبا و لطيف اما شكننده. نياز به برخورد محترمانه و مهربانانه دارد. نياز به محبت و توجه زياد دارد. نياز به شنيدن كلمات محبتآميز و تشكرآميز دارد. نياز به محبتي خاص و ويژه دارد.
از همه مهمتر، زن نياز به محافظت و مراقبت دارد تا از آسيبها در امان باشد و بتواند طراوت و شادابي خود را حفظ كند و وظيفه مهمي كه خداوند بر دوشش نهاده را بهخوبي انجام دهد. جايگاه اين مخلوق كه همچون گل، زندگيبخش، ولي آسيبپذير است كجاي عالم است؟ جايگاه اين مخلوق كه همچون گل زيبا و لطيف است و طمعكاران زيادي به كمين او نشستهاند، كجاي اين دنياست؟
مرد در كنار زن است كه معنا ميگيرد و مسير كمال و موفقيت را بهآساني طي ميكند. از امام صادق(ع) شنيدهايم كه فرمودند: «بيشترين خير و بركت در زنان است.»
پيامبر مهربانيها فرمودند: «زن شايسته و خوب، يكي از دو عامل پيشرفت خانواده است.»
حال چه شده كه ديگر بلبل به سراغ گل نميرود تا در كنارش آشيانهاي بسازد و مثل هميشه عاشقانه برايش نغمهسرايي كند؟ پاسخ اين سؤال را بايد از باغبان شنيد. اوست كه بر احوالات گل و بلبل آگاه است. اوست كه دلسوزانه از آنها مراقبت ميكند و دست علفهاي هرز و شاخههاي آفتزده را با داس و تبر، از دامان گل و آشيانه بلبل جدا ميكند.
باغبان ميگويد مشكلات ما از روزي شروع شد كه عدهاي، با شعار آزادي و عدم محدوديت، گلهاي زيادي را به بيرون از باغ بردند تا مردم تماشايشان كنند و لذت ببرند. الان تمام سطح شهر، تمام پاركها، تمام مغازهها پر شده از گلهاي قيمتي و باارزش كه البته هر روزي كه بر آنها ميگذرد، رنگشان زردتر شده و ديگر آن شادابي و طراوت قبل را ندارند.
بعضيشان هم كه خشك شدهاند، توسط شهرداري از سطح شهر جمع ميشوند! صداي آواز بلبل به گوش نميرسد، چراكه حاضر نيست در كنار گلي كه هر روز مورد نوازش و تعريف و تمجيد و محبت ديگران قرار ميگيرد، آشيانه بسازد.
چه زيبا فرموده است همسر فاطمه(س) اميرمؤمنان علي(ع): «محفوظ بودن و پاكدامني براي سلامتي زن، مفيدتر است و زيبايي او را بادوامتر ميكند.» دشمنان، بهخوبي درك كردهاند كه هسته مركزي معنويت در يك خانواده، زن آن خانه است. يك زن نه تنها خودش را به معنويت و مقام بالايي ميرساند، بلكه تمام افراد خانواده را نيز تربيت ميكند. اندك توجهي به سفارشات اسلام ما را به اين امر مهم آگاه خواهد كرد. هدف دشمن، سقوط زن و دسترسي آسان به او است. آنها ميدانند كه اگر يك زن از معنويت فاصله بگيرد، ديگران را نيز تحت تأثير قرار داده و آفت ايمانشان خواهد شد و زماني كه درختي آفتزده شد، يقيناً ميوههاي سالمي نخواهد داشت.
از جمله عواملي كه باعث سقوط يك زن از جايگاه بالاي او ميشود ميتوان به تسليم شدن در برابر خوشگذرانيها و هوسهاي زودگذر، رعايت نكردن حفاظ و حجاب بيرون از محيط خانه، گرفتار شدن به ابتذال اخلاقي، گرايش به مدگرايي و مصرفگرايي، تجمل و آرايشهاي افراطي و بيهوده، خودنمايي و جلوهگري و ساختن شخصيت كاذب و ارتباط بيقيد و شرط در روابط زن و مرد اشاره كرد.
زن بودن مقامي است مورد نظر خداوند و اين مقام كمي نيست. حالا عدهاي آنچنان دچار بحران شخصيت شدهاند كه اصالت خود را از دست داده و ارزش زن را به اين ميدانند كه شبيه مردان شود و پا به پاي يك مرد در بيرون از منزل كار كند. آيا ارزش زن، به اين است كه خودش را شبيه مردان كند؟ آيا ارزش زن به زيبايي ظاهري اوست؟ آيا ارزش زن به برهنگي و خودنمايي اوست؟ گاهي يك زن همچون مريم، زكرياي پيامبر را مبهوت معنويت خود ميكند و به عنوان برترين زن در زمان خودش معرفي ميشود. گاهي هم، زناني در خيابان، همه را مبهوت آرايش و زيبايي زودگذر خود كرده و به گناه دعوت ميكنند. زن بودن افتخار است و پايداري و ماندگاري اين گوهر قيمتي، ريشه در معنويت دارد. هر قدر عفت و حيا در زن ريشهدارتر شود، عظمت و ارزش زن نيز بيشتر خواهد شد. مگر آسيه، همسر فرعون چه كرد كه خداوند او را به عنوان الگويي براي مردم در قرآن كريم معرفي ميكند؟ او پي به مقام و جايگاه باارزش يك زن برده بود و تمام تلاشش را به كار گرفت تا بتواند آن جايگاه را در نزد خدا حفظ كند. بنابراين امانت الهي يعني حضرت موسي(ع) به دست او سپرده شد. اما در اين دنياي تاريك، عدهاي به دنبال اين هستند تا با شعارها و بهانههاي مختلف، زنان را نه تنها از ارزش و جايگاه اصليشان دور كنند، بلكه دست به دست هم داده و همپيمان شدهاند تا ريشه معنويت در زنان را خشك كنند. ميگويند حق زنان از دست رفته، ميگويند زنان بايد همچون مردان باشند، ميگويند زنان بايد راحت و آزاد و بدون هيچ مرزي در بيرون از محيط خانه، رفت و آمد كنند. ميگويند زنان بايد زيبايي خود را ظاهر كنند. ميگويند ما مدافع حقوق زنان هستيم. گفتند و گفتند، ولي افسوس كه نگفتند هدفشان از اين كار، دور كردن زنان از جايگاه اصليشان يعني خانه و خانواده است. نگفتند كه به لجن كشيدن و سوءاستفاده از زنان، كمترين هدف آنهاست. هر كس بايد خودش تصميم بگيرد.