ارزشمندترین سرمایه هر سازمان، اداره و کشوری، نیروی انسانی آن مجموعه است، اما در اینکه به چه میزان میتوانند از این سرمایه ارزشمند بهرهبرداری و آن را حفظ کنند و تعالی ببخشند، سخن بسیار است.
واقعیت این است که تمامی پیشرفتهای اتفاق افتاده در حوزه علمی، فرهنگی و اجتماعی به واسطه حضور انسانهای اهل فکر و اندیشه بوده است و این انسانها هستند که با بهرهگیری از نبوغ خود، راههای ترقی و پیشرفت را برای جوامع فراهم میسازند، بنابراین در یک نگاه کلی باید گفت که علت پیشرفت یا عقبماندگی کشورها در تمام زمینهها، به میزان و روشهای بهرهگیری آنها از نیروی انسانی به خصوص نخبگان و پیادهسازی اندیشههای نو و راهگشا خلاصه میشود؛ بنابراین در خصوص بررسی شرایط کشور در حوزههای مختلف نیز میتوان بر این مبنا نسبت به میزان پیشرفت و آسیبهای موجود ابراز نظر کرد.
اگرچه در کشور ما در سازمانها و وزارتخانهها، فرهنگ و ساز و کار درست بهرهگیری از نخبگان دیده نمیشود و غالباً مسئولان محترم به جهت نگاه تبلیغاتی به مسئله مهم نخبهیابی، نخبهپروری و نخبهداری در پشت تریبونها توجه ویژهای میکنند، اما در عمل امکان نظاممند بهرهگیری از فکر و اندیشه نخبگان دلسوز در کشور در حوزههای مختلف به خصوص گرهگشایی مسائل بهره لازم برده نمیشود.
اگرچه برای این آسیب و نقیصه میتوان دلایل مختلفی برشمرد، اما مسئله اصلی این است که چرا با وجود شناسایی دلایل عدم توجه به بهرهمندی از نخبگان، کماکان این اتفاق در جریان است و اتفاق خاصی برای بهرهمندی از نخبگان نمیافتد این موضوع یک دلیل بنیادی و زیربنایی دارد و آن نگاه بخشی، جریانی و حواشی و حوالی مرتبط است. این پدیده غالب در مدیریت کشور اجازه ورود و تأثیرگذاری به افراد نخبه خارج از دایره معتمدین خاص را نمیدهد، در نتیجه نخبگان غالباً برای حضور در برنامههای تبلیغاتی و دریافت جایزه از مدیران مناسبتر به نظر میرسند.
باید از عمق وجود بپذیریم که نخبگان و اندیشمندان، زینتالمجالس نیستند و آنها باارزشترین سرمایه معنوی و مادی جامعه هستند که در صورت استفاده از افکار و اندیشههای آنها، بسیاری از مشکلات کشور نه تنها حل خواهد شد، بلکه اصولاً یکی از ویژگیهای نخبگان، آیندهنگری آنها است که علاج وقایع را قبل از وقوع پیشبینی کرده و راهحلهای مناسب طراحی میکنند.
شاید عدهای نظرشان این است که در کشور از وجود نخبگان و اندیشمندان به صورت مشاورهای استفادههای شایانی میشود، که در پاسخ باید گفت: اولاً یک روش نظاممند برای دریافت و کاربست اندیشههای کاربردی نخبگان در کشور وجود ندارد و این کار به صورت سلیقهای عمل میشود، دوم اینکه درد دلهای نخبگان و ابراز ناراحتی از کمتوجهی به آنها، نشان میدهد که در حوزه بهرهگیری از نخبگان در حوزههای مختلف، بیشتر از بود آنها نمود داده میشود و در نهایت فصلالخطاب این ادله، تأکیدات مقام معظم رهبری برای توجه به نخبگان و پیوند مناسب دانش و حوزه اجرایی مؤید این امر است، چرا که اگر این اتفاق به درستی مدیریت میشد، طبیعتاً معظمله این همه تأکید بر این موضوع نمیکردند. کافی است نگاهی به دیدارهای نخبگان جوان با رهبر معظم انقلاب داشته باشیم که هم معظمله و هم نخبگان حاضر مطالب ارزندهای که گاه حکایت از گلهها و کمتوجهیها میکرد، ارائه میدهند.
جان کلام اینکه نخبگان سرمایه ارزشمند هر جامعهای و جامعه ما هستند و انتخاب اینکه ما این سرمایههای ارزشمند را با بیتوجهی، نگاه سلیقهای و غیرعلمی و گرفتار کردن آنها در مضیقات خودخواسته بسوزانیم و یا اینکه با تنظیم و طراحی راهکارهای مناسب، زمینه را برای بهرهگیری از این سرمایه ارزشمند فراهم ساخته و روزبهروز بر غنای آن بیفزاییم، نیازمند شناخت و گامهای عملی برای همنشینی و سراغ گرفتن از نخبگان است.
اگر چه طی سالهای اخیر زمزمههایی در بدنه مدیریت کشور برای توجه به نخبگان به وجود آمده که نمودهای آن را میتوان در سازمانهایی مثل بنیاد نخبگان ملاحظه کرد، اما آنچه امروز نیاز کشور است، ورود جدی نخبگان جامعه از تمامی ردههای آنها از پیشکسوتان که دارای تجارب ارزنده علمی و فکری در عرصههای مختلف مدیریتی هستند، تا نخبگان جوان که با شور و حرارت و نگاه به افقهای بلند پیشرفت، پیوسته در تلاش هستند از طریق راههای میانبر و جدید، به اندیشههای خود امکان طرح و تحقق پیدا کنند و در نهایت مدیران و نخبگان درگیر در کارها که با شناخت ظرفیتها و نقاط قوت و ضعف محیط عملیاتی جامعه میتوانند با لحاظ دقیق واقعیتهای حال حاضر به حرکت پیشرونده نظام اسلامی کمک کنند.
جامعه پویا و مدیران دلسوز آن باید از تمامی ردههای نخبگی در کنار هم به نحو شایسته و با برنامهریزی نظاممند در پیشبرد امور بهرهبرداری نمایند و آن را تبدیل به یک روش حسنه و سازمان یافته بنمایند وگرنه روشهای فردی و سلیقهای نمیتواند منجر به یک نظامسازی کارآمد برای بهرهگیری از توانمندیهای نخبگان جامعه گردد که بیگمان یکی از راههای پیشرفت و ترقی کشور در گرو حضور جدی نخبگان در مدیریت جامعه است و ضعف توجه به آنها راه را برای مرجع شدن گروهها و افراد شهرتطلب باز خواهد کرد.